اگر یک روز بیشتر فرصت داشته باشید با کسی که دوستش داشتهاید زندگی کنید، چه کار خواهید کرد؟ شاید آن روز را با تمام زندگیتان عوض نکنید.
کتاب «برای یک روز بیشتر» نوشته «میچ آلبوم» نویسنده، روزنامهنگار و موسیقیدان آمریکایی است. او توانست پس از نوشتن کتاب «سهشنبهها با موری» تبدیل به یکی از پرمخاطبترین نویسندگان جهان شود، این کتاب ظرف مدت کوتاهی در صدر پرفروشترین کتابها در نقاط مختلف جهان قرار گرفت و نظر منتقدین و خوانندگان زیادی را به خود جلب کرد.
«یک روز بیشتر» اثر میچ آلبوم روایت عشق به خانواده و فرصتهایی است که از دست میروند، این کتاب داستان مادر و پسری را روایت میکند، که رابطهای فراتر از یک عمر را تجربه میکنند. کتاب یک پرسش دارد و آن این است که، اگر قادر بودید یک روز بیشتر با شخصی که از دست دادهاید زندگی کنید، چه میکردید؟
چارلی مردی گرفتار است که همهچیز خود را از دست داده، ورشکسته شده، از کار برکنار شده، با خانوادهاش دچار مشکل شده و آنها را ترک کرده است و زندگی او سرشار از حسرت لحظاتی است که هیچوقت قدر آنها را ندانسته بود. او تصمیم به خودکشی میگیرد اما طی ماجراهایی راه به خانهی قدیمیشان پیدا میکند و در آنجا مادرش را مییابد که هشت سال پیش از دنیا رفته است. چارلی یک روز بیشتر از عمر مادر را با او سپری میکند و گفتوگوهای بسیار زیادی بین آنها ردوبدل میشود که چارلی را به گذشته، مشکلات و خطاهایش برمیگرداند.
آلبوم، نویسندهای کمکار، اما بسیار موفق، است. کتاب قبلی او، «سهشنبهها با موری»، مدتها در صدرِ کتابهای پرفروش قرار داشت و اپرا وینفری سریالی از روی آن ساخت. پس از این موفقیت درخواستهای بسیاری از او شد مبنی بر آن که دنبالهی کتابِ سهشنبهها با موری را بنویسد. او این کار را نکرد و شش سال صبر کرد تا «در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند» را بنویسد. خودش در این مورد میگوید: «آن قدر صبر کردم تا حرف جدید و الهامبخش دیگری برای گفتن داشته باشم.» (نقل به مضمون) این کتاب هم مدتها در میان کتابهای پرفروش دنیا قرار داشت. او موضوع دشواری را برای روایتش انتخاب کرده؛ ذرّهای لغزش او را به دامن و دامِ نصیحت و موعظه و عشقهای سطحی میرساند. ولی او از این خطا خود را مصّون نگه داشته است و داستانی موردِ پسند ارائه میدهد.
در قسمتی از کتاب «یک روز بیشتر» میخوانیم:
بگذارید حدس بزنم، شما میخواهید حدس بزنید چرا من دست به خودکشی زدم. میخواهید بدانید چگونه زنده ماندم، چرا ناپدید شدم. این مدت کجا بودم. ولی نخست اینکه چرا خواستم خودم را بکشم؟ درست است؟ اشکالی ندارد، آدمها میخواهند این را بدانند. آنان خود را با من مقایسه میکنند، مثل اینکه جایی در این دنیا خطی کشیده شده است. و اگر تو از آن نگذری، هرگز خودت را از بالای ساختمان به پایین پرت نخواهی کرد و یا مشتی قرص را یکباره نخواهی خورد. ولی اگر از آن بگذری، ممکن است این کار را انجام دهی…
این کتاب را میتوانید از کتابخانه نوروززمین به امانت بگیرید.
عنوان: برای یک روز بیشتر
نویسنده: میچ آلبوم
انتشارات: البرز
نوبت چاپ: دهم
تعداد صفحات: 240
ارسال نظرات