نگاهی به «خاله بازی» اثر بلقیس سلیمانی

نگاهی به «خاله بازی» اثر بلقیس سلیمانی

«بلقیس سلیمانی» با انتشار تازه‌ترین رمانش، سه اثر داستانی دارد که هر سه نشان از بینشی آگاهانه دارند؛ «بازی آخر بانو»، «بازی عروس و داماد» و «خاله‌بازی». هر سه مخاطب‌محورند و خوش‌خوان.

 

نویسنده: مهسا محبی

سلیمانی می‌نویسد که بخوانند و نوشته‌های او به همین علت ساده است. گرچه باید اذعان داشت با این رویکرد هرگز داستان را فدای عامه نکرده و به سمت عامه‌نویسی صرف نلغزیده است. او نسبت به کار خودآگاه است و در این روش، از موفقیتی نسبی نیز برخوردار بوده، چراکه آثارش در این سال‌ها با استقبال مواجه شده‌اند و کمتر کسی است که داستان‌هایش را نیمه‌ رها کند.

«خاله‌بازی»، زندگی و دیدگاه زن و مردی را به تصویر می‌کشد که هر یک، دنیا را از زاویه دید خود می‌بینند و در این روایت، نسلی که در گذار از سنت به مدرنیته دچار چالش و تناقض شده و باید با جامعهٔ سنتی اطرافش مواجه شود، ترسیم می‌شود. داستان، یک رمان واقع‌گراست اما نوعی انتقاد اجتماعی هم هست.

در بازی «خاله‌بازی» معمولاً جای آدم‌های بازی عوض می‌شود، کسی که نقش مادر را بر عهده داشته در دور بعدی بازی ممکن است نقش پدر را بر عهده بگیرد، بازی با همان سازوکارش ادامه دارد جز این‌که آدم‌ها نقش‌هایشان را باهم عوض کرده‌اند. در رمان «خاله‌بازی» زن‌ها همه در بازی «زنانگی» بازی می‌کنند و گاه جای هم قرار می‌گیرند. همچنین نگاه ما به متن ناخودآگاه به‌صورت یک زمین‌بازی درمی‌آید که دو نفر دارند توپ را دائم به زمین هم می‌اندازند. استفاده از دو راوی پشت سر هم، به‌راحتی این مفهوم را جا می‌اندازد. ضمن اینکه یک‌بار طنز و شوخی هم در قضیه دارد.

یکی از مهم‌ترین مسائل مدنظر نویسنده، بلقیس سلیمانی، نشان دادن مسئله زنانگی در یک گستره تاریخی و فرهنگی وسیع بوده است، کتاب را با فلسفه آفرینش زن و مرد در مانویت شروع کرده و در آخر کتاب نیز به اسطوره‌‌های یونانی اشاره‌کرده است. در اواسط کتاب آنجا که به عشایر و کولی‌ها اشاره می‌کند، بازهم موضوع «زنانگی» مطرح است.

بلقیس سلیمانی (زاده ۱۳۴۲ در کرمان)، داستان‌نویس و منتقد ادبی و پژوهشگر معاصر ایرانی است. او در رشته کارشناسی ارشد فلسفه تحصیل‌کرده است و برخی از داستان‌های وی به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی و عربی ترجمه‌شده است.

بخشی از کتاب:

خانم دکتر گفت: «این هم لیلی شما جناب مسعود خان، صحیح و سالم، از این به بعد هم بیش‌تر مواظبش باش.» دسته‌گل را به طرفش دراز کردم. روشنک پقی زد زیر خنده و خانم دکتر گفت: «چرا مثل مجسمه وایسادین، بشینین تا روشنک از خنده غش نکرده.»

معرفی کتاب

این کتاب را می‌توانید از کتابخانه نوروززمین به امانت بگیرید.

عنوان: خاله‌بازی

نویسنده: بلقیس سلیمانی

انتشارات: ققنوس

نوبت چاپ: هشتم

تعداد صفحات: 240

ارسال نظرات