نگاهی به کتاب داستایفسکی، جدال شک و ایمان اثر ادوارد هلت‌کار

نگاهی به کتاب داستایفسکی، جدال شک و ایمان اثر ادوارد هلت‌کار

اگر کتاب‌های داستایفسکی‌ را خوانده باشید می‌دانید که در مقدمه کتاب‌هایش، مترجمان همیشه به گوشه‌ای از زندگی پر فراز و نشیب او اشاره می‌کنند. کتاب «داستایوفسکی جدال شک و ایمان» اثر «ادوارد هلت‌کار»، مورخ، دیپلمات، روزنامه‌نگار و نظریه‌‌پرداز روابط بین‌الملل انگلیسی است که بیشتر به‌خاطر نوشتن یک مجموعه چهارده جلدی درباره تاریخ شوروی شناخته می‌شود.

 
 
نویسنده: مهسا محبی 

عنوان فرعی کتاب «جدال شک و ایمان» افزوده‌ مترجم است. در آغاز کتاب در نقل قولی از «الکساندر هرتسن» آمده است: «من روس هستم. زندگی به من آموخته است بیندیشم، امّا اندیشیدن راه زیستن را به من نیاموخته است». آن عنوان و این نقل قول، شواهدی از نظرگاه ‌ نویسنده درباره‌ی روس‌ها و به خصوص داستایفسکی است.

«داستایفسکی جدال شک و ایمان» در ۴ بخش اصلی نوشته شده است: کتاب اول: سال‌های رشد، کتاب دوم: سال‌های هیجان و جوشش، کتاب سوم: سال‌های آفرینش، کتاب چهارم: سال‌های کامروایی.

این کتاب که با دیدی نقادانه و کاوشگرانه در مورد زندگی داستایفسکی ‌ نوشته شده است، یک کتاب مهم و ضروری برای شناخت داستایفسکی ‌و آثار اوست. «ادوارد هلت‌کار» با نگاهی دقیق اتفاقات و شرایطی که در آن داستایفسکی آثارش را خلق کرده است بررسی کرده است و در نهایت نقد خوبی از رمان‌های بزرگ او یعنی جنایت و مکافات، ابله، جن‌زدگان، جوان خام و برادران کارامازوف ارائه می‌نماید.

به شکل‌های مختلف می‌توان با این کتاب روبه‌رو شد. حالت اول این است که شما آثار داستایفسکی‌ را خوانده باشید و بعد سراغ این کتاب بروید. حالت دوم نیز این است که شما این کتاب را بخوانید و بعد به سراغ رمان‌های داستایفسکی‌ بروید.حالت سوم این است که کتاب را در کنار خواندن آثار داستایفسکی مطالعه کنید. به این صورت که: ابتدا قسمت‌های زندگی‌نامه کتاب را بخوانید و بعد از خواندن هر کدام از رمان‌های داستایفسکی دوباره سراغ این کتاب بیایید و علاوه بر مرور دوره‌ای که در آن کتاب مورد نظر نوشته شده است، نقد کتاب را نیز مطالعه کنید.

 

بخشی از پشت جلد کتاب:

نیچه می‌گوید: «آن کس که با هیولاها پنجه در می‌افکند، باید به‌هوش باشد که مبادا خود هیولا شود، و آنگاه که زمانی دراز چشم به مغاک می‌دوزی، مَغاک نیز چشم به روی روحت می‌گشاید.»

در زندان اومسک، داستایفسکی ‌چهار سال با رانده‌شدگانی زیست که از قراردادها و رسوم اجتماعی عادی معاف بودند، موجوداتی که به هستی حیوانی بازگشته بودند. او به مغاکی چشم دوخته بود که در آن عنصر خام شهوت مجرد بشری می‌جوشید و مغاک داخل در روح او می‌شد. او شاید خود هنگامی که پا به زندان گذاشت انسانی غیرعادی بود. در آنجا او آموخت که خود را با جهانی غیرعادی وفق دهد، و هنگامی که سر برآورد نگاه کج و معوجش نمی‌توانست به کانونی دیگر دوخته شود…

این کتاب را می‌توانید از کتابخانه نوروززمین به امانت بگیرید.

عنوان: داستایفسکی، جدال شک و ایمان

نویسنده: ادوارد هلت‌کار

مترجم: خشایار دیهیمی

انتشارات: طرح نو

نوبت چاپ: دوم

تعداد صفحات: 344

ارسال نظرات