ثریا قزلایاغ پژوهشگر و نویسنده و مترجم و چهرهی مؤثر اما بیسر و صدای ادبیات کودکان ایران در روز جهانی کتاب کودک از میان ما رفت.
سال ۱۳۷۷ دبیری بخش کودک و نوجوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران با من بود. پیش از آن داوران کتاب سال را حلقهی بستهای تشکیل میداد. پیشنهاد دادم که آن حلقه را بازتر کنیم و پذیرفته شد و از خانم قزلایاغ هم برای داوری دعوت کردیم و او پذیرفت.
برای من ۲۷ ساله نشستهای داوری فرصتی برای آشنایی و آموختن از او بود. تسلط او به ادبیات کودک و نوجوان در میان کسانی که میشناختم و انصافش در داوری شگفتانگیز بود. چند ماه بعد در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان که من هم عضو هیات مدیرهاش بودم، جشنواره بزرگ برگزیدگان ادبیات کودک و نوجوان ایران را آغاز به کار کرد. داوران آن جشنواره با رأی مستقیم اعضا انتخاب میشدند و ثریا قزلایاغ یکی از کسانی بود که با رأی بالایی به عنوان داور برای قضاوت درباره کارنامهی دو دههی ادبیات کودک و نوجوان ایران انتخاب شد. ترکیب متنوعی از داوران با طرز فکرهای مختلف که برای اولین بار زیر یک سقف گرد هم میآمدند، گفتوگوهای پرشور و بحثهای مهمی را دامن میزد.
تا جایی که یادم مانده است در آن گروه علاوه بر ثریا قزلایاغ، احمدرضا احمدی، توران میرهادی، نوشآفرین انصاری، مجتبی رحماندوست، حسین بکایی، قاسمعلی فراست، جواد محقق، مهنوش مشیری، محمودرضا بهمنپور، علیرضا حافظی و… هم به عنوان داور انتخاب شده بودند.
داوران گروههای تخصصی داستان، شعر، غیرداستان و ترجمه تشکیل داده بودند و هر یک به فراخور در یک یا چند گروه قرار گرفته بود. خانم قزلایاغ در گروههای تخصصی جزو موثرترین افراد بود. بحث دربارهی کتاب نبود، بلکه دربارهی کارنامهی هر فرد بود و او شاید تنها کسی بود که از هر نویسنده و مترجمی بخش عمدهی کتابهایش را خوانده بود و این برایم رشکبرانگیز بود. او یک عمر کتابهای نویسندگان را خوانده بود و مسیر تحول آنان را پیگیری کرده بود. چنین کاری در ادبیات بسیار دشوار است و نیازمند ظرفیتهای اخلاقی بزرگی است، نوعی ایثار است و نیاز به فروتنی و انصاف بسیار دارد. تا کنون از هیچ کسی به این خاطر تقدیر نشده است.
من در آن جلسات از خیلیها آموختم، اما بیش از هرکسی از خانم قزلایاغ که خواندن دقیق و انصاف و تسلط به ادبیات کودک و نوجوان را با هم داشت. در تمام این سالها هر وقت میخواستم در ذهنم نمونهی آرمانی داور را تجسم کنم، بدون اغراق ایشان به نظرم میآمد. امیدوارم در میان نسل جوان ادبیات کودک و نوجوان ایران نیز چون اویی پیدا شود.
او عمری را در پشت صحنه ادبیات کودک و نوجوان ایران تاثیرگذار بود، بیحاشیه و بیسر و صدا. در سکوت کارهای بزرگی کرد. احتمالاً دوستان شورای کتاب کودک دربارهی نقش او در شورای کتاب کودک به ویژه گروههای بررسی خواهند گفت و خواهند نوشت. هنوز اگر بخواهیم بهترین کتاب را برای آموزش عمومی ادبیات کودک به دانشجویان انتخاب کنیم، باید از کتاب ؛ ادبیات کودک و ترویج کتابخوانی؛ او نام ببریم. پژوهشش دربارهی بازیهای ایران یکی از آن کارهای ماندگار است و ترجمههایش از ادبیات کودکان جهان. پایگاه کتابک کار خوبی کرده است و دربارهی کارنامهی او به تفصیل نوشته است. برای آگاهی از آثار و فعالیتهایش میتوان به آنجا مراجعه کرد.
یکی از سالهای دههی ۸۰ برای حضور در میزگردی برای پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان تماس گرفتم، گفت در اعتراض تصمیم گرفتهام در هیچ نشستی شرکت نکنم، اما متنی نوشت و فرستاد. در اولین دوره اهدای نشان لاکپشت پرنده، با اینکه نامش در صدر دریافتکنندگان نشان ویژه بود، فکر کردیم هنوز هم شرکت نخواهد کرد.
سال ۱۳۹۲ در گروه داوری لاکپشت پرنده به خاطر یک عمر فعالیت تاثیرگذار برای کتاب کودک و نوجوان در ایران به او نشان ویژه اهدا کردیم. فکر میکردیم شرایط فرق کرده است و او تصمیمش دربارهی حضور در مجامع عمومی را خواهد شکست، اما به خاطر شرایط ویژهای که داشت نتوانست بیاید و شهرام اقبالزاده به نمایندگی از او و با یاداشتی از طرف او به مراسم آمد.
آخرین بار ثریا قزلایاغ را در مراسم بزرگداشت نوشآفرین انصاری دیدم. سخنرانیاش را از روی نوشته میخواند و چه دقیق و خوب نوشته بود. تفاوتهای خودش و نوشآفرین انصاری را و در ستایش نوشآفرین انصاری.
ثریا قزلایاغ در روز جهانی کتاب کودک از میان رفت، چه روز درستی را برای رفتن انتخاب کرده است و چه روزگاری را که نمیتوان به تشییع عزیزان رفت. شاید این هم انتخاب درستی باشد، برای کسی که از حاشیهها و هیاهوها میگریخت. با این همه به نظرم خانم قزلایاغ به اندازه تاثیرش قدر ندیده است.
«هانا، قهرمان ما» کتاب تصویری کوچکی است که ترویجگر کتابخوانی و نویسندهٔ معروف و پرکار ادبیات کودک و نوجوان، علیاصغر سیدآبادی (https://t.me/Seidabadii) برای آموزش دربارهٔ کرونا نوشته است. در ادامه لینک دریافت اصل کتاب (به فارسی) و برگردانهای ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی، تقدیم شده است: |
ارسال نظرات