دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی، شاعر، محقق و معلمِ برجستهٔ روزگار معاصر، چهرهای منحصربهفرد در ادب عصر ماست. نگارندهٔ این سطرها این افتخار را دارد که بیست سال شاگرد آثار و رفتار استاد شفیعیکدکنی باشم و یکی از مهمترین چیزهایی که از ایشان آموختهام، دوستتر داشتن حقیقت از استاد است. بر این اساس، به اقتضای بررسی «ترین»های سال، به معرفی تازهترین مجموعهشعر ایشان به نام «طفلی به نام شادی» میپردازم و از محاسنش میگویم اما به خوانندگان عزیز قول میدهم در یکی از شمارههای پادکست «مجلهٔ شنیداری سماک» با دیدی تفصیلیتر و نقادانهتر به این اثر تازه بپردازم. شایستهٔ یادآوری است که اگر دور از ایران هستید، اصلاً برای دسترسی به این کتاب نگران نباشید؛ زیرا با رفتن به کتابخوان «طاقچه» میتوانید به هر دو صورت ارزی یا ریالی آن را تهیه فرمایید و بر گوشی، تبلت یا کامپیوتر از مطالعهٔ آن لذت ببرید. |
فرشید ساداتشریفی - ویرایش: عباس محرابیان
الف. پیشینهٔ شعر شفیعیکدکنی تا پیش از این اثر: دو دورهٔ مجزا
۱. آنچه «دورهٔ اول شعر شفیعی» مینامیم، شامل ۷ دفتر است که ذر سال ۱۳۷۶ در کتابی به نام «آیینهای برای صداها» چاپ شد. این شعرها، پیشتر، جدا جدا و در تاریخهای متفاوتی به چاپ رسیده بودند و هم مقدمهٔ مستقلی دارند و هم مربوط به مقاطع زمانی خاصی هستند. به همین دلیل، میتوان سیر تاریخی تکامل و تطور شعرها را در آنها جستوجو و دنبال کرد.
۲. در مقدمهٔ دفتر «دورهٔ دوم» با نام «هزارهٔ دوم آهوی کوهی» دکتر شفیعیکدکنی مینویسد: «همانگونه که دلم خواست ترتیب تاریخی شعرها را رعایت نکنم، دلم خواست ترتیب و تفکیک خاصی برای شعرها ازنظر قالب قائل نشوم.» (ص ۹). پس شاید توجه کردن به تاریخ شعرهای این دفتر اتفاقاً محقق را به اشتباه بیفکند و سیر درستی به دست او ندهد، زیرا طبق اطلاع بنده (و سخنی که از برخی شاگردان دکتر شفیعیکدکنی شنیدهام)، در تعدادی از شعرهای تاریخدار هم، شاعر عمداً تاریخ اشتباهی را نوشته تا نشود قضاوت تاریخی ویژهای را بر آن حمل و رمزگشایی شعر را بر دلالت تاریخی خاصی مبتنی کرد.
۳. دفاتر مجموعهٔ «هزارهٔ دوم آهوی کوهی» سه تفاوت عمده با هفت دفتر مجموعهٔ «آیینهای برای صداها» دارند: انتشار یکجا و پس از بیست سال؛ درآمیختگی شعرها به لحاظ قالب و زمان سرایش (عدم رعایت تفکیک قالب و عدم چینش شعرها برحسب زمان سرایش)؛ حذف یا جابهجایی تاریخ تعدادی از شعرهای این مجموعه (جهت گریز از امکان تأویل شعر بر زمینهای تاریخی و بر اساس زمان خاص سرایش آن). هر سهٔ این ویژگیها بر این دفتر تازه به نام «طفلی به نام شادی» نیز حاکم است.
۴. سه عنصر اصلی شعر شفیعیکدکنی در دو دورهٔ پیشین، «انسان»، «طبیعت» و «فرهنگ» بودهاند که در دفتر جدید نیز ادامه و تنوع یافته است.
۵. میتوان در نگاهی کلنگر، کتاب «طفلی به نام شادی» را ادامهٔ سبک دورهٔ دوم نامید. گرچه با جزئینگری در آن (چه از بُعد محتوایی یا فکریفرهنگی و چه از نظر زیباشناختی و فرم) میتوان سیر شعر او را مورد واکاوی قرار دارد و به نکات جالب و سیری معنیدار رسید.
ب) نمونههایی از «طفلی به نام شادی»، بهعنوان ادامهٔ سبک دورهٔ دوم
۱. ازنظر انواع ادبی، چند نوع ادبی از همه پربسامدتر بودهاند که در «طفلی به نام شادی» نیز نمونههای شاخص فراوان دارند؛ بهویژه:
آمیزش توصیف و عشق:
نقاشِ چیرهدست،
چه کردهست!
آنَک شمایلی ز مسیحا و مریم است
طفلی و
مادری،
دو خدا،
غمگسار هم
روشنتر شریعتِ هستی نظاره کن
زیبایی و حقیقت، اندر کنارِ هم! («زیبایی و حقیقت»)
آمیزش شکوا و حسبحال:
یکچند زمانهام به امّید گذشت
و ایّام دیگر به بیم و تردید گذشت
زین واژه، به واژهٔ دگر آواره
عمرم همه در وطن به تبعید گذشت («آوارگی»)
شعر اعتراض:
سالها و سالها و سالهاست
ما نماز خویش را
خواندهایم،
روی تارِ عنکبوت…
عصر شکّ و در وجودِ خویش شک
عصر شکّ و در شکوکِ خویش شک!
عصرِ نعره در سکوت.
***
آه اگر گسسته گردد این،
ریسمان نازک عواطفی که هست
میکنیم در جهنّم غیابِ هرچه خوبی و خدا
سقوط!
۲. از نظر قالبهای شعری: اصلیترین قالب اشعار شفیعی شعر نیمایی است. از نگاه بیرونی، این اشعار بهیادماندنیترین شعرهای او در ذهن مخاطباناند. درست مثل شعری که سطری از آن نام این مجموعه را ساخته است:
طفلی به نام شادی دیری است گمشده است!
با چشمهای روشن براق
با گیسوی بلند به بالای آرزو
***
هر کس از او نشانی دارد،
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
«یکسو خلیجفارس
سوی دگر خزر!» («گمشده»)
بهعلاوه، شفیعیکدکنی بازهم مثل گذشته به دلیل پیوند با سنت ادبی کهن و همچنین استغراق در ادب معاصر سلیقهای خاص دارد که در حیطهٔ قوالب منجر به دو پدیدهٔ قابلتوجه شده است: اول نبودن شعر بیوزن در کارهای او که نشانِ بیاعتقادی ایشان به شعر بیوزن است؛ و دوم اینکه شعر سرودنِ شفیعی در نزدیک بهتمامی قالبهای اصلی شعر کهن (حتی قوالب مختلفی که در قوالب متروکاند(.
۳. از نظر مواد شعرورزی: چنانکه در مثالهای همین مقاله هم میتوان دید، شعر او مانند دورهٔ دوم سه عنصر محوری دارد:
– طبیعتگرایی،انسانگرایی و تاریخ و فرهنگگرایی. که این سه مثلث «هویت شعری» شفیعیکدکنی را میسازند و تأثیرشان به نحوی آشکار و حذفناپذیر در زیستجهان شعری او بازتابیده است.
شاید بپرسید اینهمه تکرار به چه درد میخورد و این کتاب چگونه «مبارکْحادثهای در بازارِ کسادِ شعرِ فارسی» است؟ نکته در همینجاست! آنچه خوانندهٔ شعر فارسی دنبالش میگردد، بیش از مضامین تازه یا زبان پرحادثه، بازآفرینی احساسات عمیق و آشناست که بدون ایجاد ملال و ابتذال با نیازهای روحی و وجودی خواننده ارتباط بگیرد. همین واقعیت بود که فروش انفجاری و سریع این کتاب و تجدیدچاپهای سریع و مکررش را رقم زد تا آنجا که مطبوعات از آن با تعبیر «نیامده، ظرف یک هفته به چاپ سوم رسید!» یاد کردند.
منابع:
لینک تهیهٔ کتاب: taaghche.com/book/77122
مقالهٔ «با تواَم تنها خوش است»: academia.edu/40099889
دو مقالهٔ پیشین نگارنده دربارهٔ شعر شفیعیکدکنی:
یک: https://samaak.ca/intriguings/kadkani
دو: https://samaak.ca/intriguings/kadkani-colors
ارسال نظرات