توضیح «هفته»: تریبون آزاد برای تبادلنظر میان خوانندگان «هفته» در امور مربوط به جامعهمان راهاندازی شده است. انتشار آنها به معنای تائید یا رد محتوی مطلب نیست.
نویسنده: حمید تقوائی
١- جنگ غزه ازنظر انسانی یک جنایت تمامعیار است. حتی بر اساس کنوانسیون ژنو هر دو طرف جنگ مرتکب جنایات جنگی بسیاری شدهاند. حماس در حمله اولیه ١٤٠٠ نفر از مردم اسرائیل را کشت و دولت اسرائیل تا امروز بنا به گزارش یونیسف بیش از ٢٣٠٠ کودک را در نوار غزه به قتل رسانده است. از این نقطهنظر این جنگ فاجعهای است که هر چه زودتر باید متوقف بشود؛ اما کشتن انسانها تمام فاجعه را بیان نمیکند. در عصر ما (از زمان جنگ جهانی اول تا امروز) در هر جنگی مردم عادی و غیرنظامی و شهرها و خانه و زندگی مردم هدف حمله قرار گرفتهاند. جنگ جاری نیز وحشیانهتر از بسیاری از جنگها این واقعیت را به نمایش گذاشته است؛ اما عمق این توحش وقتی آشکار میشود که مواضع و سیاستهای دو طرف جنگ را مدنظر قرار بدهیم.
٢- جنگ غزه ازنظر سیاسی و مضمون و اهداف جنگ نیز کاملاً ارتجاعی است. هر دو طرف جنگ، حماس و اسلام سیاسی از یکسو و دولت نتانیاهو و جریان راست افراطی در اسرائیل از سوی دیگر، مخالف تنها راهحل انسانی مسئله فلسطین یعنی تشکیل دو دولت متساویالحقوق هستند. حماس خواهان انهدام اسرائیل است و دولت نتانیاهو خواهان بسط سرزمین و سلطه سیاسی اسرائیل به حتی مناطق اشغالی بعد از جنگ ٦ روزه. جنگ جاری ادامه چنین سیاستهای بهغایت ارتجاعی و ضد انسانی و در جهت موکول به محال کردن حل انسانی مسئله فلسطین است. این جنگ، حتی اگر یک غیرنظامی در آن کشته نمیشد، جنگی تماماً ارتجاعی و ضد بشری بود.
٣- بعد از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی و شکلگیری حزبالله و حماس، مسئله فلسطین به پرچمی برای فلسطین پناهی و اسرائیل ستیزی نیروهای اسلامی از یک زاویه مذهبی و فوق ارتجاعی تبدیل شد. در سوی دیگر در اسرائیل نیز نیروهای فاشیستی-مذهبی قدرت گرفتند که قالب مذهبی مسئله فلسطین را تماماً به نفع خود، گسترش شهرکنشینهای یهودی و بسط سلطه مطلق اسرائیل بر تمام سرزمینهای اشغالی میدیدند. نیروهای اسلام سیاسی و نیروی راست افراطی اسرائیل که در شرایط حاضر نتانیاهو نمایندگی میکند، درواقع دو روی یک سکهاند، به همدیگر نیرو میدهند و از جنایات یکدیگر نیرو میگیرند. در این چارچوب مذهبی-فاشیستی مسئله فلسطین راهحل ندارد. برای هر نوع راهحل انسانی و عادلانه مسئله، ازجمله طرح دو دولت، باید این نیروها را کنار زد و در میان فلسطینیان و در خود اسرائیل کاملاً حاشیهای کرد.
٤- برای جمهوری اسلامی، حزبالله و دیگر نیروهای اسلام سیاسی شعار نابودی اسرائیل صرفاً جنبه ایدئولوژیک-هویتی و رتوریک- تبلیغی دارد و نه عملی- نظامی. خودشان هم میدانند که به دریا ریختن اسرائیل، درست مانند «تبدیل کاخ سفید به حسینیه» و یا «ظهور امام زمام»، از محالات است با اینهمه مدام تکرار میکنند چون ازنظر عقیدتی تبلیغی به آن احتیاج دارند. (خامنهای اخیراً اعلام کرد کشتار مردم غزه موجب تعجیل ظهور امام زمان میشود و به این ترتیب به دریا ریختن اسرائیل را به عهده امام زمان گذاشت!)
٤- بسط جنگ و کشیده شدن پای جمهوری اسلامی به جنگ نامحتمل است؛ اما اگر چنین شود سیاست حزب ما و هر نیروی انقلابی باید تشدید مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی باشد. «تمام تفنگها بهطرف دولت خودی» شعار ما در صورت وقوع حمله به جمهوری اسلامی است.
٥- با ادامه جنگ توحش دولت اسرائیل بیش از پیش موردتوجه جهانیان قرار میگیرد و تظاهرات ضد جنگ علیه کشتار مردم غزه و خواست قطع فوری جنگ در سطح جهانی گسترش خواهد یافت. این تظاهرات علیه کشتار مردم غزه و با خواست قطع فوری جنگ است و نه در دفاع از حماس. همانطور که تظاهرات توده مردم جهان علیه حمله آمریکا و متحدانش به عراق، اعتراض به تهاجم وحشیانه به مردم عراق بود و نه در حمایت از صدام حسین.
٦- دولت نتانیاهو قبل از جنگ با اعتراضات وسیع مردم اسرائیل مواجه بود. بعد از حمله وحشیانه حماس این اعتراضات فروکش کرد ولی با ادامه جنگ نارضائی و اعتراض مردم اسرائیل دوباره اوج خواهد گرفت. تاکنون جنگهای اسرائیل علیه نیروهای مختلف فلسطینی و حتی دولتهای عرب زود فرجام بوده و سریعاً به پیروزی اسرائیل منجر شده؛ اما جنگ حاضر جنگی طولانی است با پیامدهای سیاسی بیسابقهای در خود اسرائیل. جامعه اسرائیل تحمل یک جنگ طولانیمدت را ندارد و بهویژه با افزایش تلفات ارتش اسرائیل، علیه جنگ و دولت نتانیاهو به میدان خواهد آمد.
٧- مردم ایران در شعارها و حرکات اعتراضی خود علیه دولت اسرائیل حرکتی نمیکنند چون نمیخواهند با سیاست اسرائیل ستیزی حکومت همسو بشوند. جمهوری اسلامی تلاش میکند از این جنگ در خدمت تبلیغات همیشگی ضد اسرائیلی خودش و تحتالشعاع قرار دادن جنبش انقلابی جاری بهرهبرداری کند اما مردم این تلاشها را در خیابان و در مدیای اجتماعی کاملاً عقیم گذاشتهاند. در ایران انقلاب عظیمی در جریان است و به درست نیروی مردم و انقلابیون بر سرنگونی حکومت متمرکز است و در این راه هر نوع تلاش حکومت برای منحرف کردن اذهان و فضای سیاسی در ایران و جهان و هر نوع سنگاندازی و تحریف و فیل هوا کردن حکومت علیه انقلاب را خنثی میکند.
٨- در برابر این جنگ مردم متمدن جهان در منطقه و در غرب و در اسرائیل و ایران و همه کشورها، باید با شعار قطع فوری جنگ، آزادی گروگانها، محاکمه مرتکبین جنایات جنگی از هر دو طرف و در دستور قرار گرفتن راهحل دو دولت به میدان بیایند. مردم ایران در جنبش جهانی علیه جنگ غزه، هم ازنظر اینکه جمهوری اسلامی محور جنبش تروریسم اسلامی در منطقه و جهان یک پای این جنگ است و هم به دلیل انقلاب زن زندگی آزادی، در صف مقدم قرار دارند. انقلاب زن زندگی آزادی سر مار اسلام سیاسی را هدف گرفته است و با تضعیف و نهایتاً سرنگون کردن جمهوری اسلامی ضربه کاری ای بهکل جنبش فوق ارتجاعی اسلامی در منطقه و در کل جهان وارد خواهد کرد. مردم ایران و نیروهای اپوزیسیون آزادیخواه باید در کنار مطرح کردن خواستهای فوق، خواهان بایکوت و انزوای جهانی جمهوری اسلامی بهعنوان قاتل مردم ایران و بهعنوان حامی حماس و حزبالله و دیگر نیروهای تروریستی در منطقه و در جهان باشند.
هفده آبان ١٤٠٢ / هشت نوامبر ٢٠١٣
درباره نویسنده: حمید تقوایی، دبیر و لیدر حزب کمونیست کارگری ایران و ساکن کانادا است.
ارسال نظرات