گفت‌وگو با کارگردان نمایش ممنوعه «گودی‌پران»:

هنر دریچه‌ای برای ابراز دردهای مهاجرت

هنر دریچه‌ای برای ابراز دردهای مهاجرت

نازیلا احمدی در کودکی به همراه خانواده به ایران مهاجرت کرد. او از کودکی به هنر نمایش علاقه‌مند بود. نازیلا احمدی در حال حاضر، در تهران به نمایشنامه‌نویسی، کارگردانی و بازیگری مشغول است.

درباره نازیلا احمدی

نازیلا احمدی در کودکی به همراه خانواده به ایران مهاجرت کرد. او از کودکی به هنر نمایش علاقه‌مند بود. نازیلا احمدی در حال حاضر، در تهران به نمایشنامه‌نویسی، کارگردانی و بازیگری مشغول است. نمایش‌های «لالایی‌هایی برای نخوابیدن» و «گودی‌پران» از جمله کارهایی هستند که او نوشته و کارگردانی کرده است. گودی‌‌پران که به تابوی «بچه بازی» می‌پردازد زیر تیغ سانسور رفته و مجوز نمایش نگرفت، گرچه خانم احمدی موفق شد ۱۰ شب آن را روی صحنه ببرد.

نازیلا احمدی برای رسیدن به این نقطه موانع بزرگی را پشت سرگذاشته که دختر بودن و مهاجر بودن بخشی از آن‌هاست.

مهاجرت گاهی روح هنرمند را صیقل می‌دهد و دردهای هجرت از سرزمین آبا و اجدادی او را در قالبی جدید دوباره می‌سازد. گاه رنج‌های مهاجرت به تولد هنری می‌انجامد که بدون چشیدن طعم دوری از وطن هزگز زاده نمی‌شود. نازیلا احمدی یکی از هزاران دختر افغان است که قنداق نوزادیش شاهد مسیر پرخطر قاچاق بوده است. او از کودکی برادرانش را به جای پشت میزهای مدرسه در کارگاه‌ها دیده است. حس هنر از کودکی همراهش بوده و حالا می‌خواهد هنرمندی از جنس دختری مهاجر باشد. او در آفرینش‌های هنری خود تلاش می‌کند تماشاگرانِ نمایش‌هایش را با حس و درد غربتِ یک مهاجر آشنا کند. با او گپ زدیم تا از خودش بیشتر بگوید.

نازیلا احمدی عزیز چه شد که به ایران آمدید؟

نازیلا احمدی: فامیل من در زمان جنگ طالبان راهی ایران شدند و به صورت قاچاقی به ایران آمدند. کاکاهایم به پاکستان مهاجر شدند. مادرم در ایران فامیل زیاد داشت و به خاطر همین ایران را قبول کردیم. مادرم همیشه از دشواری‌های راه بر ما قصه می‌کند و هنوز بعد از گذشت سال‌‌های زیاد خاطرات راه قاچاق را فراموش نکرده است. به نظرمن مردم ایران که هم‌گپ و هم‌دین ما هستند خوی مهمان‌نوازی خوبی دارند.

شما در ایران وارد حوزه هنر شدید. آیا خانواده‌تان مخالف کار شما نبودند؟

نازیلا احمدی: زنان در جوامع ما همیشه محدود هستند و مشکلات خاص خود را دارند. خانواده من یک خانواده نسبتا سنتی است و طبیعی است که مخالف باشد. از اقوام ما هیچ دختری به سمت هنر نرفته است و ورود من به هنر نمایش پذیرفته شدنش سخت بود. خانواده‌‌‌ام به خصوص پدرم و برادرهایم در اوایل خیلی مخالف بودند. یکی از دلایلش این بود که می‌گفتند در ایران فضایی‌‌‌ رشد برای مهاجران وجود ندارد. دلیل دیگر این بود که دختر استم. مشکلی که ممکن است برای یک دختر ایرانی هم وجود داشته باشد.

شما تجربه کار بازیگری را از زمان کودکی در کارنامه خود دارید برایمان زیادتر بگویید.

‌نازیلا احمدی: آشنایی من با «خانه کودک شوش» باعث ورود من به هنر نمایش شد. این مرکز یک ‌‌‌ سمن (سازمان مردم نهاد)‌ است که در زمینه کودکان فعالیت می‌کند. برای جشن‌های شب یلدا و نوروز نمایش اجرا می‌کردم تا این که اولین فیلم کوتاه خود را آنجا بازی کردم. بعد در نمایش «حسین قلی، مردی که لب نداشت» به کارگردانی حمید پورآذری ایفای نقش کردم، قبل از آن هم به شدت به بازیگری علاقه داشتم. وقتی کودکی را در تلویزیون می‌دیدم که درفیلمی بازی می‌کند دلم می‌خواست همیشه جای آن می‌بودم. بعد از آن برای تست بازیگری به دفترهای سینمایی گوناگون رفتم، در چند سریال نقش‌‌های کوتاهی داشتم اما بعد از آن درگیر کارکردن و درس شدم تا چند سال بعد دوباره به فعالیت در تئاتر و فیلم پرداختم.

چه شد که هنرستان را برای تحصیل انتخاب نکردید؟

نازیلا احمدی: تحصیل در هنرستان یکی از چالش‌هایی است که مهاجران با آن رو‌به‌رو هستند؛ مثل بسیاری از محدویت‌هایی که برای مهاجرین وجود دارد. من همانند بسیاری از مهاجران نمی‌توانستم رشته‌ی دلخواه خود را تحصیل کنم، چرا که هنر برای افغان‌ها در ایران ممنوع بود، بنابراین من به صورت تجربی کار خودم را آغاز کردم و شروع‌‌‌ خوبی برای من بود.

چرا تئاتر و نمایش؟

نازیلا احمدی: همیشه دغدغه‌هایی داشتم که می‌خواستم آن‌ها را بیان کنم و به دنبال ابزاری بودم که بتوانم از طریق آن حرفم را بزنم. به نظر من تئاتر روش مناسبی برای من است که از طریق آن می‌توانم دغدغه‌های ذهنی خود را بیان کنم به همین دلیل تئاتر را انتخاب کردم. به نظرم تئاتر تأثیر مستقیمی روی مخاطب می‌گذارد که با روش‌های دیگر قابل مقایسه نیست.

برچه اساسی سوژه‌هایت را انتخاب می‌کنی؟

نازیلا احمدی: انتخاب کارهای من بیشتر براساس جغرافیای خودم، شرایط زیستی‌ام و معضل‌هایی است که در ذهن داشته‌‌‌ام. مسائلی که ذهنم را درگیر می‌کرده و دردهایی که آزارم می‌داده است. سعی کردم این دردها و دغدغه‌ها از طریق حرفه و هنرم بیان کنم با این هدف که درباره آن آگاهی ایجاد کنم تا شاید برای معضل مربوطه راه حل پیدا شود.

شما چندین کار مستقل در کارنامه خود دارید. اولین کار مستقل‌تان چه بود؟

نازیلا احمدی: اولین کار مستقل من «لالایی‌هایی برای نخوابیدن» بود که کارگردانی و نویسندگی و بازیگری آن را به عهد داشتم. آن را به مناسبت روز جهانی زن به اجرا بردم. موضوع اصلی آن زن بود. زن بودن، مادر بودن. نمایش متشکل از لالایی‌‌های مختلف هر زبان به همراه فرم و حرکت بدنی بود که داستان خود را بیان می‌کردند.

شما نمایش «گودی‌پران» را کارگردانی کرده‌اید چه شد که دست روی این سوژه حساس گذاشتید؟

نازیلا احمدی: دومین کار من به نام گودی‌پران بود که کارگردانی و نویسنده‌گی آن را بر عهد داشتم. گودی‌پران از بازی‌های رایج در افغانستان است که بسیار محبوب است و طرفدار دارد. گودی‌پرانی در واقع همان «بچه‌بازی» است که به طور رسمی کودک‌آزاری‌‌‌ نامیده می‌شود. از قدیم در افغانستان رایج است و همچنان ادامه دارد. استفاده از کودکان برای رفع نیازهای جنسی پدیده‌ای تازه‌ای نیست و یکی از مشکلات جامعه مردسالار افغانستان است. نمایش گودی‌پران روایت یک کودک خردسال است که «بچه» یک مرد شده است. داستانی که در زندگی واقعی در افغانستان هم‌اکنون هم درحال رخ دادن است، این موضوع یکی از دغدغه‌های‌‌‌ همیشه‌گی من بود.

با توجه به سانسور در ایران و حساسیت موضوع نمایش گودی‌پران برای این کار با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟

نازیلا احمدی: با مشکلاتی برای اجرای گودی‌پران مواجه شدم چرا که به من مجوز نمی‌دادند تا کار را اجرا ببرم به همین دلیل بسیار اجرای محدود رفتم با این که بسیار برای آن کار زحمت کشیدم و امید داشتم نمایش خیلی دیده شود اما متاسفانه به دلیل نداشتن مجوز من نتوانستم کار را بیشتر از ده روز روی صحنه ببرم.

تاثیر مهاجرت در نازیلا احمدی را چطور می‌بینید؟

نازیلا احمدی: مهاجرت بسیار تأثیر بزرگی روی من گذاشته است چرا که باعث شده است من بتوانم به عنوان یک دختر افغان مشکلات خود را دراین فرهنگ بیان کنم. مهاجربودن درتمام کارهای من و حرف‌هایم احساس می‌شود چرا که من جز مهاجربودنم چیز دیگری ندارم. هنر زندگی فرد هنرمند است و هنرمند از درون خودش است که هنر را خلق می‌کند. برای من هنر دریچه‌ای برای ابراز دردهای مهاجرت است.‌‌‌

به نظر شما مهاجرین در ایران چقدر توانسته‌اند که پا به عرصه هنر بگذارند؟

‌نازیلا احمدی: مهاجرین در تئاتر آنچنان‌‌‌ که انتظار می‌رود رشد نکرده‌اند، شرایط مناسبی برای افغان‌ها در این زمینه مساعد نیست تئاتر کارکردن وقت و انرژی ‌زیاد می‌خواهد و در آخر درآمدی ندارد. برای قشر مهاجرین و چه مردم افغانستان چیزی ضروری‌تر از آن وجود دارد مثل کارکردن و زنده ماندن. هنوز آنقدر درگیر نیازهای اولیه هستند که نمی‌توانند به مسائلی مثل تئاتر فکر کنند. بنابراین رشد چندانی وجود ندارد تعداد بسیار بسیار اندکی مشغول فعالیت در تئاتر هستند؛ انگشت‌شمارند.

تا به حال به افغانستان سفر کرده‌اید؟

نازیلا احمدی: خیر. افغانستان نرفتم. شرایطش برایم مهیا نشده است. عجیب تشنه ‌افغانستان هستم. یکی از آرزوهایم سفربه وطنم است. سفرکردن به افغانستان مشکل خاص خود را دارد. تا دو سال قبل مهاجرین نمی‌توانستند به افغانستان سفر کنند اما حالا می‌توانند ولی باز دوندگی زیادی دارد.

نگاه مخاطبان ایرانی با شما چطور است و چه نظری در مورد کارهای شما دارند؟

نازیلا احمدی: بسیاری از مخاطب‌‌های ایرانی از کارهای من استقبال می‌کنند. نگاه عموم مردم ایران همان نگاه کلیشه‌ای است که متاسفانه رسانه‌‌ها به آنها داد‌ه‌اند. زمانی که مخاطبان من متوجه افغان بودنم می‌شوند درجا میخ کوب می‌شوند و همیشه جای تعجب برایشان دارد که چطور یک دختر افغان می‌تواند این کارها را‌‌‌ انجام دهد. من همیشه تلاش داشتم که بتوانم نگاه مخاطبان ایرانی‌ام را نسبت به جامعه مهاجر تغییر دهم.

چه کاری روی دست دارید؟

نازیلا احمدی: برای آینده‌ برنامه‌های زیادی دارم درحال حاضر درحال ساختن فیلم مستند خود هستم و همچنین نوشتن فیلم‌نامه‌ی جدیدم که قرار است آن را در افغانستان بسازم و دیگر برنامه‌ها.

 هدف شما از کار کردن در حوزه هنر چیست؟

نازیلا احمدی: در درجه اول تلاش دارم می‌خواهم با حرکت در مسیر رسیدن به اهدافم رشد درونی‌ام را داشته باشم. این برایم لذت‌بخش است. از همه مهم‌تر این است که هنرمند در مسیر راه می‌تواند رشد کند. همچنین دلم می‌خواهد نگاه عمیق‌تری به زندگی پیدا کنم. بتوانم فیلم‌هایی بسازم که ثأثیرگذار باشد. تلاش دارم که چهره‌ی جدید از زن بودن را خارج از همه‌ی این کلیشه‌ها به جامعه معرفی کنم. همچنان چهره جدیدی از کشورم بسازم و به موضوعاتی‌‌‌ بپردازم که هرگز دیده و شنیده نشده‌اند.‌‌‌ در آخر بتوانم زن موفقی باشم از این نظر که یک زن می‌تواند مسیر دیگری جز چیزی که همواره به او تحمیل شده است را انتخاب کند.

 خانم نازیلا احمدی گرامی از شما سپاسگزاریم.

ارسال نظرات