«آناهیتا نوروزی» از لحظهی هیجانانگیزی میگوید که ایمیلی دریافت کرد که در آن به او اعلام شده بود که در فهرست نهایی نامزدهای جایزهی هنری سوبی (Sobey Art Award) قرار گرفته است. او میگوید که در آن لحظه نمیتوانستم به طور کامل آن چه را که میخواندم درک کنم.
به گزارش هفته و به نقل از «سیبیسی»، این هنرمند ایرانی، علاوه بر این نامزدی و نمایشگاهی که در پاییز امسال در نگارخانهی ملی کانادا افتتاح میشود، عملکردی استثنایی داشته است: او برندهی جایزههای Impressions Residency and Creation Award موزهی هنرهای زیبای مونترال در سال ۲۰۲۲ و Contemporary Art Award موزهی ملی هنرهای زیبای کبک ۲۰۲۳ شده است که هر دو از معتبرترین جوایز هنری استان کبکاند.
نوروزی با فروتنی میگوید که سالی باورنکردنی پشت سر گذاشتم. آن چه یاد گرفتم این است که هر چیزی با گردآوری قطعههای کوچک آغاز میشود که در نهایت به چیزی مهم بدل میگردد. برای من، این ارتباطات و برخوردهای کوچک در گذر زمان است که روی هم انباشته شده و مرا به جایی رسانده که امروز هستم.
آناهیتا که کارشناسی ارشد هنرهای تجسمیاش را از دانشگاه کنکوردیا گرفته و هنرمندی چندرشتهای است، تمرکز کنونیاش بیشتر تاریخهای به حاشیه رانده شده و به تازگی میراث کاوشهای گیاهشناسی و باستانشناسی قدرتهای استعماری در مناطق غیر غربی است.
سیبیسی از نوروزی پرسیده است که شما ۱۳ سال پیش برای تحصیل در رشتهی هنرهای زیبا در دانشگاه کنکوردیا از ایران به مونترال آمدید. در این باره بگویید که چگونه مونترال را به خانهی خود بدل کردید.
او هم در پاسخ گفته است که تجربهای پرفراز و نشیب در این جا داشتهام. پس از پایان دورهی کارشناسی ارشدم در سال ۲۰۱۳ به سرعت به ایران برگشتم، چون آیندهای برای خودم در این جا نمیدیدم. در آن جا نیز همه چیز آن گونه که گمان میکردم پیش نرفت. هنرمند بودن در هر جای دنیا سخت است، ولی در ایران، به خصوص به عنوان زن، سختتر است.
به همین دلیل هم در سال ۲۰۱۸ به مونترال برگشتم. وقتی برگشتم فهمیدم که باید از صفر شروع کنم، چون هیچکس را نمیشناختم و هیچ کس هم مرا نمیشناخت. پس، همه چیز را از اول ساختم.
چیزی که در واقع سبب میشود مونترال را خانه بدانم، شریک زندگیام و آن ارتباطات معناداری بود که با افرادی که به کار من ایمان داشتند و دوستانم شدند، ایجاد کردم. اگر الان بروم، میدانم که دلم برای مونترال تنگ میشود.
سیبیسی در ادامه از آناهیتا دربارهی جنبشی که سال گذشته در ایران فراگیر شد و رابطهاش با او به عنوان یک زن ایرانی-کانادایی پرسش کرده است.
نوروزی هم در پاسخ گفته است که نسل من در واقع پس از انقلاب اسلامی زاده شد. زن ایرانی بودن به معنای بزرگ شدن در سیستم یکسره زنستیز و دیکتاتوری بود. ما در معرض انواع و اقسام تجربههای اجتماعی قرار گرفتیم و به عنوان سربازان نظام اسلامی تربیت میشدیم.
یافتن هویت خودمان در چنین سیستمی که هدفش شکل دادن به هر کودکی در این ایدهی از پیش تعیین شده است، سخت بود. فکر میکنم که برای نسل من، مبارزهی واقعی این بود که صدای خودمان را پیدا کنیم.
زنان ایرانی باورنکردنیاند. بسیار مفتخرم که آن را از نزدیک لمس و تجربه کردهام. فقط تصور کنید که پس از چهار دهه سرکوب آنها دلیرانه حجابشان را از سر برداشتند و آنها این کار را کردند!
سالی سخت و پرآسیب را پشت سر گذاشتهایم، ولی باز آنها به مقاومتشان ادامه میدهند. این به راستی الهامبخش است، چرا که با وجود این همه خطرات آنها تن به عقبنشینی نمیدهند.
ارسال نظرات