اثری از امیر کلان، استاد آموزش چندزبانی در دانشگاه مک‌گیل؛

در جستجوی زبان‌ها و سنت‌های ادبی سرکوب‌شده

در جستجوی زبان‌ها و سنت‌های ادبی سرکوب‌شده

محور اصلی پروژه‌های پژوهشی من در تمام طول دوران کاری‌ام از دانشگاه دیتون در اوهایو، دانشگاه تورنتو و اکنون در دانشگاه مک‌گیل مطالعه‌ی زبان‌ها و سنت‌های ادبی سرکوب‌شده و به حاشیه‌ رانده‌شده است.

محور اصلی پروژه‌های پژوهشی من در تمام طول دوران کاری‌ام از دانشگاه دیتون در اوهایو، دانشگاه تورنتو و اکنون در دانشگاه مک‌گیل مطالعه‌ی زبان‌ها و سنت‌های ادبی سرکوب‌شده و به حاشیه‌ رانده‌شده است. در تحقیقاتم بر آن بوده‌ام که رشته‌ای به عنوان جامعه‌شناسیِ خواندن و نوشتن ایجاد کنم که در بسترش بتوانیم به درکی بهتر از جنبه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و روابط قدرت که بر خواندن، نوشتن و آموزش زبان تأثیر می‌گذارند، برسیم.

امیر کلان، استاد آموزش چندزبانی در دانشگاه مک‌گیل

      

مطالعه‌ی زبان و متن به عنوان پدیده‌ای اجتماعی و سیاسی، می‌تواند به ما کمک کند تا بپرسیم که ادبیات و زبان، چگونه منعکس‌کننده‌ی روابط قدرت بین مردم، طبقات اجتماعی، جنسیت‌ها و فرهنگ‌های متفاوتند؟ همچنین به ما اجازه می‌دهد تا چگونگی استفاده‌ی گروه‌های اجتماعیِ غالب را از «سیاست‌گذاری زبانی، سنت‌های ادبی، نهادهای آموزشی و دستگاه‌های چاپ و نشر برای کنترل تولید و انتشار دانش» برجسته کنیم. در همین راستا علاقه‌مندم که دریابم چگونه شیوه‌های سوادآموزی و سنت‌های ادبیِ جمعیت‌های اقلیت،‌ توسط نهادها، مدارس، دانشگاه‌ها، معلمان و ناشران که معمولاً از جمعیت‌های نژادی و زبانی غالب هستند، کنترل می‌شوند. جامعه‌شناسیِ خواندن و نوشتن همچنین می‌تواند توضیح دهد که چگونه جوامع اقلیت، از متون شفاهی و نوشتاری برای مقاومت در مقابل سرکوب و کنش اجتماعی استفاده می‌کنند. از نمونه‌های این کنش‌های زبانی می‌توان به لالایی‌ها، آوازهای کشاورزان، داستان‌سرایی شفاهی، لطیفه‌گویی و هنرهایی مانند هیپ‌هاپ اشاره کرد. این شیوه‌های زبانیدن معمولاً قومی، زیرزمینی، شفاهی و به زبان‌ها و لهجه‌های اقلیت هستند.

من در کار خود برخی از مظاهر کنترل اجتماعی از طریق زبان و متن را در دنیای نوشتار انگلیسی توضیح داده‌ام. به عنوان مثال؛ در مورد آموزش نوشتار در مدارس، نشان داده‌ام که مدارس با تمرکز بیش از حد بر دستور زبان و فرم نوشتار، ابعاد بیانی، شخصی، ارتباطی، فرهنگی و سیاسی نوشتار را نادیده می‌گیرند. در چندین پروژه‌ی تحقیقاتی، چالش‌هایی را که مهاجران برای نوشتن به زبان انگلیسی با آن‌ها مواجهند، مطالعه کرده‌ام. همچنین این را بررسی کرده‌ام که چطور زبان انگلیسی توسط سیستم‌های سیاسی و اقتصادی به گویشوران زبان‌های دیگر جهان تحمیل می‌شود.

به‌عنوان مثال در کتابی با عنوان «ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسیِ نگارش چندزبانه‌ی مهاجران»، مشاهداتم را از تجربیات مهاجران با نوشتار در زندگی روزمره در کانادا شرح می‌دهم. در این تحقیق، این را نشان می‌دهم که مهاجران چطور بین زبان مادری و زبان انگلیسی حرکت می‌کنند، چطور از نوشتن برای بازسازی هویت خود در پروسه‌ی مهاجرت استفاده می‌کنند، از چه ژانرهای نوشتاری بیشتر استفاده می‌کنند و چگونه به‌عنوان افرادی که به زبان دوم یا چندم خود می‌نویسند، نوشتار خود را به انتشار می‌رسانند. از طرف دیگر در این کتاب نشان می‌دهم که چطور جامعه‌ی میزبان، دائم متون نوشتاری مهاجران را در قالب امتحان، نامه‌های درخواست و رزومه‌ی کاری قضاوت می‌کند و از این طریق، در مواردی به بهانه‌ی اشتباهاتِ نگارشی، مهاجران را مورد تبعیض قرار می‌دهد. 

در کتاب اخیرم که با همکارانم در دانشگاه تورنتو تدوین کرده‌ایم، به جمع‌آوری گزارش‌هایی از معلمان زبان و ادبیات در اقصی نقاط جهان دست زده‌ایم تا ببینیم چگونه سیستم‌های اقتصادی و سیاسی جهانی، سلایق خود را بر ساختارهای آموزشی تحمیل می‌کنند. در این کتاب نشان داده‌ایم که چگونه غالب شدن زبان انگلیسی، مخصوصاً نگارش به این زبان، زبان‌ها و سنت‌های ادبیِ دیگر را تهدید می‌کند. این کتاب روشن می‌کند که چگونه روند جهانی‌سازی اقتصاد، سوادآموزی و موقعیت‌های آموزشی، اقلیت‌ها و اقشار فرودست را به خطر می‌اندازد. نام این کتاب «پژوهش-کنش برای به چالش کشیدن سیستم‌های نئولیبرال» است و با همت انتشارات پیترلنگ چاپ و نشر شده است. 

در پروژه‌ای دیگر در مورد ضرورت توجه به زبان‌های در معرض خطر در فلات ایران، با مشارکت تعدادی از مهم‌ترین چهره‌های آموزش چندزبانه در دنیا، مضرات سیستم جاری آموزش تک‌زبانه در ایران را بررسی کرده‌ام. در کتابی به نام «چه کسی از آموزش چندزبانه می‌هراسد؟» که گزارشی از نتایج این پروژه است، توضیح داده‌ام که چگونه غنای زبانی و فرهنگی فلات ایران، در تنگناهای سیاسی و اجتماعی مورد غفلت واقع شده و حتی به عنوان یک مشکل مطرح می‌شود. در این کتاب تأکید کرده‌ام که تمام جوامع، به درجات متفاوت چندزبانه‌اند و تصور جامعه‌ا‌ی تک‌زبانه بیشتر زاده‌ی وهم است تا واقعیت. این توهم اما عواقبی خطرناک دارد. ایدئولوژیِ یک زبان-یک ملت باعث قتل و تهدید زبانیِ فزاینده‌ای در کشور ایران شده است و اکوسیستم زبانی منطقه را به خطر انداخته است. تمرکز این کتاب بر نقش استفاده از زبان مادری در پروسه‌ی تحصیل جوامع اقلیت است و سیستم‌های آموزشی تک‌زبانه را نقد کرده است. این کتاب توسط دکتر هیوا اویسی به فارسی ترجمه شده و توسط دانشگاه دیتون به صورت رایگان از طریق این لینک در اختیار همگان قرار گرفته است.

بافتار ایران همواره الهام‌بخش پژوهش‌های من بوده است. در پروژه‌‌ای دیگر من و شاگردانم در مورد اهمیت موسیقی رپ به‌عنوان یک فرم نوشتاریِ خیابانیِ همه‌گیر، در کتابی به‌عنوان «هیچ‌کس در بوته‌ی نقد: نگارش به منزله‌ی عمل اجتماعی» اهمیت جنبه‌های اجتماعی و سیاسی هیپ‌هاپ ایرانی را برجسته می‌کنیم. جستارهای این مجموعه، حاصل گردهمایی نویسندگان آن‌ها در یک کارگاه نقد ادبی در تهران در سال ۱۳۸۸ است. دوستانی که در این کارگاه شرکت کرده بودند، با بهره‌ بردن از رویکردهای مطالعات فرهنگی و نقد ادبی، با روش‌های متعدد از فرمالیستی تا فمینیستی، در مورد خصوصیات رپ فارسی کاوش کردند. ما علاقمند بودیم که بفهمیم چطور رپ به عنوان ژانری ادبی توسط روشنفکران ایرانی نادیده گرفته شده بود و چگونه این ژانر با پیدا کردن محبوبیتِ روزافزون، ژانرهای سنتی ادبی را تحت‌ تأثیر و سیطره‌ی خود قرار می‌داد. در این پروژه، بر آن بودیم که بفهمیم هنرمندان هیپ‌هاپ چگونه موانع ایجاد شده با سانسور را دور می‌زنند. همچنین علاقمند بودیم که بدانیم این ژانر چه پتانسیل‌هایی برای به وجود آوردنِ تغییرات فرهنگی و سیاسی دارد. این کتاب نیز به صورت رایگان در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.

امیدوارم این مثال‌ها روشنگرِ ابعادی از کار تحقیقی من در جست‌وجو و فهم زبان‌ها و سنت‌های ادبیِ سرکوب‌شده و به حاشیه ‌کشانده‌شده باشند. تاریخِ مطالعاتِ زبانی، تاریخ مطالعات زبانِ قدرت است. پژوهشگرانِ زبان و متن در دوران‌هایی سرگرم فهم متون مقدس بوده‌اند، زمانی به استانداردسازی زبانی از طریق گرامرنویسیِ دستوری مشغول بوده‌اند تا همگان به یک زبان سخن گویند، و در برهه‌هایی به برساختن متون ادبی، تاریخی و فلسفی برای استقرار و حفظ قدرتِ نخبگانِ حاکم پرداخته‌اند. علاقه‌ی من به نقش زبان و متن در سوی دیگرِ این بازی قدرت است؛ زبانِ مردم، زبان‌های ممنوع، زبان کوچه، متون شفاهی و زبانیدنِ هر روزه‌ی گروه‌های مردمی که از گفت‌وگو و نوشتار برای مقاومت و تعریف هویت‌های خود استفاده می‌کنند.        

ارسال نظرات