گفت‌وگو با نادره پهلوان شاهنامه‌پژوه مونترالی؛

شاهنامه فردوسی به روایت زنانه

شاهنامه فردوسی به روایت زنانه

نادره پهلوان، دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ارشد روانشناسی و کارشناسی جامعه‌شناسی از دانشگاه شهید بهشتی تهران، شاعر و شاهنامه پژوه ایرانی است اما عمده فعالیت ایشان در خصوص شاهنامه به‌صورت رسمی از سال ۲۰۱۳ در دبی آغاز شد. خانم پهلوان که از جوانی با شاهنامه آشنا شده است، این اثر را از دیدگاه جامعه‌شناسی و روانشناسی شخصیت‌ها و به‌ویژه از نگاه زن‌محور، برای نخستین بار مورد بررسی قرار می‌دهد.

درباره نادره پهلوان

«نادره پهلوان» دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ارشد روانشناسی و کارشناسی جامعه‌شناسی از دانشگاه شهید بهشتی تهران، شاعر و شاهنامه پژوه ایرانی است اما عمده فعالیت ایشان در خصوص شاهنامه به‌صورت رسمی از سال ۲۰۱۳ در دبی آغاز شد. خانم پهلوان که از جوانی با شاهنامه آشنا شده است، این اثر را از دیدگاه جامعه‌شناسی و روانشناسی شخصیت‌ها و به‌ویژه از نگاه زن‌محور، برای نخستین بار مورد بررسی قرار می‌دهد و نشست‌های خود را به‌طور مستمر در این ۹ سال در باب شاهنامه در دبی برگزار کرده است. خانم پهلوان که در سرودن شعر نیز دستی دارد، «سروده‌های جام سیاوش» را در دفتری که شامل تقریباً صد چامه‌ی کوتاه و بلند است، حدود هفت سال پیش به چاپ رساند.

با توجه به فرارسیدن ۱۵ می (۲۵ اردیبهشت) روز بزرگداشت فردوسی (که مقارن با زادروز خانم نادره پهلوان نیز است)، با ایشان پیرامون شاهنامه، نگاه زنانه به این اثر حماسی و فعالیت‌های انجمن شاهنامه‌خوانی بانوان به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم که در ادامه ازنظرتان می‌گذرد. لازم به ذکر است مجله‌ی هفته در نظر دارد نشستی مجازی را با حضور ایشان در روز بزرگداشت فردوسی برگزار کند که در همین مجال از شما خوانندگان دعوت می‌شود در آن نشست شرکت فرمایید.

خانم نادره پهلوان عزیز از چه زمانی به شاهنامه و پژوهش در اسطوره‌ها و مفاهیم آن علاقه‌مند شدید؟

نادره پهلوان: خواندن شاهنامه و کتاب‌های محققین دراین‌باره، همیشه از عنفوان جوانی یکی از مهم‌ترین مشغولیات من بوده است. هر چه بیشتر در این مورد غور کردم، بیشتر متوجه شدم که کشش و تمایل بانوان به شاهنامه در اجتماع خیلی کمرنگ است. البته من درباره‌ی ۱۰ سال پیش سخن می‌گویم که مانند اکنون، بانوان در حیطه‌ی شاهنامه فعال نشده بودند و چرا باید این‌گونه باشد؟ زیرا یکی از مهم‌ترین متون کهن در ایران است که زنان در آن بسیار قابل مشاهده هستند و ارزش ویژه‌ای برای زنان قائل است که نشان از یک فرهنگ کهن ریشه‌دار در ایران دارد.

به نظر من شاهنامه را باید با شیوه‌ی کاربردی در زمان حال نگاه کرد و به‌نوعی با یک دیدگاه زن نگر نیز به آن نگریست. از آنجا که دانش‌آموخته‌ی روانشناسی و جامعه‌شناسی بودم، قصد را بر این گذاشتم که بتوان شخصیت‌های بی‌شمار شاهنامه را به لحاظ روانشناسی و جو حاکم بر محیط داستان‌ها با نگرش جامعه‌شناسی و هرمنوتیک نگریست تا بدین وسلیه نقبی هم از شاهنامه به زمان حال زد.

۹ سال پیش زمانی که آغاز به ایجاد «انجمن شاهنامه‌خوانی بانوان» کردم، شاید نخستین انجمن شاهنامه‌خوانی بودیم که نشست‌های بدون وقفه در هر چهارشنبه با رعایت ویژگی‌های دانشی برگزار می‌کردیم. مهم‌تر اینکه این نشست را ما در یک کشور عربی (امارات) برگزار می‌کردیم که خوشبختانه به مرور زمان، مورد الگوبرداری واقع شد. این انجمن، بانوان بسیاری را جذب شاهنامه و شاهنامه‌خوانی کرد و تقریباً به‌نوعی شاهنامه، وارد دنیای زنان و مادران آن انجمن شد. زنانی که چون از شاهنامه دور بودند، فکر می‌کردند این کتاب مردانه است؛ در صورتی که در واقعیت چنین نبوده است.

فعالیت انجمن شاهنامه‌خوانی زنان ایرانی مونترال از چه سالی و با چه هدفی آغاز شد؟ مخاطبان معمولاً با چه انگیزه‌هایی به گروه می‌پیوندند؟

نادره پهلوان: فعالیت انجمن شاهنامه‌خوانی بانوان به‌طور رسمی از آذر ماه سال ۱۳۹۲ در شهر دبی آغاز شد. البته در قبل از آن هم گردهمایی‌های پراکنده‌ای داشتیم، اما به‌طور منظم و با یک چارچوب‌بندی ویژه که مختص خودمان بود، از آذر ماه سال ۱۳۹۲ آغاز شد. این نشست‌ها ادامه داشت تا من به کانادا مهاجرت کردم. در دو سال اخیر که به مونترال آمدم، همان نشست‌ها را از اینجا و در بستر زوم برگزار می‌کنیم؛ با این تفاوت که دوستان از کشورهای مختلف هم می‌توانند به نشست‌های ما بپیوندند.

ما شیوه‌ی ویژه‌ی خود را در نشست‌هایمان پایه‌گذاری کردیم و از قوانین آن پیروی می‌کنیم. در هر دوره و نشست، تلاش بر ارتقای دوره‌های آتی را در پیش رو داریم. نشست‌های شاهنامه‌خوانی ما شامل یک کار اشتراکی است. انجمن شامل بانوانی است که دغدغه‌ی فرهنگی و هویت خود را دارند و برای ساختن آینده‌ی فرزندانشان (که اکثراً مهاجر هستند) تلاش می‌کنند.

به نظر من، خواندن شاهنامه، درک مفهوم و اخلاقیات حاکم بر آن در گروه ما، دیگر تبدیل به یک خویش کاری شده است که همه‌‌ی زنان ایرانی باید در آن سهیم باشند، زیرا زنان بیش‌ترین نقش را در تربیت فرزندان و پایه‌ریزی بنیان خانواده و شالوده‌ی اجتماعی دارند. فرزندی که هویت خود و اسطوره‌های فرهنگ و افتخارات و اشتباهات تاریخی تبارش را نداند، نمی‌تواند آن عزت‌نفسی را که لازمه‌ی رشد اجتماعی است به دست بیاورد. پس نقش زنان در دانستن شاهنامه بسیار پراهمیت است.

فعالیت‌های انجمن تنها منحصر به شاهنامه‌خوانی بود؟

نادره پهلوان: خیر. در انجمن شاهنامه‌خوانی، ما تنها شاهنامه نخواندیم، بلکه شیوه‌های دیگری هم برای شناخت جذاب‌تر شاهنامه ابداع کردیم. به عنوان نمونه، «شاهنامه استنداپ» که سه بار در مراسم مختلف در دبی اجرا شد. در این برنامه، پرسش‌های مطرح شده درباره‌ی شاهنامه با زبان محاوره‌ای و گاهی طنز، به‌وسیله‌ی اجرای دونفره برای مخاطبان پاسخ داده می‌شود. برنامه‌ی دیگر، نمایش شخصیت‌های زوج شاهنامه بر روی فرش قرمز بود که بازیگران آن کودکان و نوجوانان مهاجر ایرانی بودند که به مدارس غیرفارسی‌زبان می‌رفتند.

اکران نمایشنامه‌های کوتاهِ سیندخت و رودابه و منیژه و ندیمه‌اش در دبی که با استقبال خوبی هم روبه‌رو شد. نمایشنامه‌های آن را نیز خود بر اساس تمرکز بر نقش‌آفرینی زنان در شاهنامه نوشته بودم. برگزاری نمایشگاه عکس‌های منتخب شاهنامه در دبی با همکاری باشگاه شاهنامه پژوهان در ایران از دیگر فعالیت‌های این گروه بود. از فعالیت‌های دیگر انجمن، جشنواره‌ی مجازی شاهنامه‌خوانی برای کودکان و نوجوانان بود که حدود ۳۰۰ نفر از اقصی نقاط ایران در آن شرکت کردند و جوایز و کارت تشویقی به ۲۱ نفر از آن‌ها نیز تعلق گرفت.

ازنظر شما چرا افراد در این زمانه سراغ شاهنامه می‌روند؟ چرا شاهنامه خواندن برای مردمی که هزاران کیلومتر از آن آب و خاک دور هستند، هنوز هم جذاب است؟

نادره پهلوان: پاسخش بسیار ساده است، زیرا نیازش احساس می‌شود. مردم انگار از یک خواب هزارساله بیدار شده‌اند و لباس‌های گرد گرفته‌ای که متعلق به خودشان نبوده را از تن بیرون آورده و به دنبال لباس‌های خودشان می‌گردند که هر تکه‌اش را باید از گوشه‌ای جمع کنند. مردم تشنه‌ی دانستن این هستند که چه کسانی در گذشته بودند و اینکه چه شد به اینجا رسیدند. چگونه پیروز شدند و چگونه شکست خوردند. چگونه زمانی برجهان حکومت می‌کردند و چگونه همه‌چیز را از دست دادند.

شاید بتوان گفت شاهنامه تنها کتابی است که به زبانی شیوا، تمام این داستان‌ها و سرگذشت‌ها را در یک کتاب جمع کرده است؛ اما اینکه، هر چقدر از آب و خاک دورتر باشی، نیاز به داشتن یک هویت، قوی‌تر می‌شود، زیرا در اجتماعی با هویت‌های گوناگون هستید و خواه و نا خواه یا باید جذب هویت‌های دیگران شوید یا هویت خود را بازیابید. بحران هویت به لحاظ دیدگاه روانشناسی، همیشه معضل مهمی برای جوانان یک جامعه بوده است.

ازنظر شما، شاهنامه چگونه اثری است؟ به عبارت بهتر شاهنامه مجموعه‌ی اسطوره‌هاست یا تاریخ یک ملت در قالب روایت‌های حماسی یا آیینه‌ی تمام‌نمای زندگی ایرانیان در هزار سال پیش!

نادره پهلوان: هر سه مورد درست و قابل‌تأمل است؛ به‌اضافه اینکه شاهنامه، شناسنامه‌ی هویت ایرانشهری بودن همه‌ی پارسی‌زبانان جهان است. شاهنامه چهارچوب اخلاقیات یک ایرانشهری، زمانی که برجهان حکمرانی می‌کردند را نیز بازگو می‌کند. شاهنامه هویتِ زن ایرانشهری را نیز به تصویر می‌کشد؛ زن خردمند و سخنوری که در هر صحنه‌ای نقش خود را برای ارتقای جامعه خود به بهترین وجه بازی می‌کند. در شاهنامه اکثر زنان با ویژگی‌های خردمندی و سخن‌دان یاد می‌شوند؛ به طوری که در هیچ متون دیگری این‌قدر زنان باعزت و خردمند نیستند.

اما ابیاتی هم به نقل از شاهنامه روایت دیگری را از زنان ارائه می‌دهد. به عنوان مثال «زنان را همین بس بُوَد یک هنر/ نشینند و زایند شیرانِ نر». ابیاتی مانند این بیت را چگونه می‌توان تفسیر کرد؟

نادره پهلوان: بسیاری از اشعار در شاهنامه وجود ندارد و اگر به تحقیقات شاهنامه شناسان بزرگ (مانند دکتر خالقی) مراجعه کنیم، اثبات می‌شود که بسیاری از این اشعار در نسخه‌های اصلی شاهنامه نیست و الحاقی است. اگر روح شاهنامه را درک کنید متوجه می‌شوید که چنین اشعار توهین‌آمیزی از فردوسی بعید است. فردوسی مردی است که در «داستان بیژن و منیژه» می‌گوید من شاهنامه را سرودم به دلیل اینکه همسرم هر شب برای من داستان‌ها را به زبان پهلوی می‌خواند و به من پیشنهاد داد که این‌ها را بنویس و من سخن جفت خوب‌روی خود را به گوش جان شنیدم. قابل‌ذکر است که همسر فردوسی بسیار زن آگاه به ابزار دانایی در زمان خود بوده است؛ چنگ‌نوازی ماهر که مهارت کامل به خواندن و نوشتن زبان پهلوی را نیز داشته است.

شما در ایران هم تجربه شاهنامه‌خوانی دارید. با توجه به این امر، آیا میان مخاطبان ساکن کانادا (در نوع مخاطب و نوع برخورد آن‌ها با موضوع) نسبت به مخاطبان داخل کشور تفاوتی وجود دارد؟ چه تفاوتی؟

نادره پهلوان: من در ایران، جز یک سخنرانی در فرهنگ‌سرای قیطریه درباره‌ی شخصیت سیندخت در شاهنامه فعالیتی نداشتم. سابقه‌ی فعالیت‌های شاهنامه‌خوانی من در دبی و مونترال بوده است.

آیا تا به حال تلاش کرده‌اید برای غیر ایرانی‌ها (انگلیسی و فرانسه زبان‌ها) هم شاهنامه بخوانید؟

نادره پهلوان: خیر. تا به حال تلاشی برای برنامه‌های شاهنامه‌خوانی به زبان غیرفارسی نداشتم، زیرا باور دارم که ابتدا خود ما ایرانیان باید بدانیم شاهنامه چیست و باید بیش‌ترین انرژی برای نشان دادن شاهنامه، به خودمان داشته باشیم؛ هنوز جامعه‌ی ایرانی تشنه است و سیراب از دانستن آن نشده است. ازنظر من شاهنامه یک مسیر و تاریخ است که ایرانیان باید آن را بپیمایند تا به آینده‌ای روشن‌تر دست پیدا کنند.

و سخن پایانی؟

نادره پهلوان: سخن پایانی من این است که دانش‌آموختگی در رشته‌ی جامعه‌شناسی و روان‌شناسی، دلیل بر این شد تا به شاهنامه از دنیای جدیدتر نگاه کنم تا بتوان ارتباط بین شخصیت‌های آن را از دنیای اسطوره و حماسه به دنیای امروزی بهتر درک کرد، مورد کنکاش قرار داد و به‌نوعی آن‌ها را کاربردی‌تر کرد. هنوز خیلی راه در پیش است و شاهنامه باید از زوایای متفاوت دیگری مورد بررسی قرار گیرد. به طور مثال، ازلحاظ علوم سیاسی و راهبردهای استراتژیک و به لحاظ حقوقی و وضع قوانین در دوره‌های مختلف.

خانم نادره پهلوان عزیز از شما سپاسگزاریم.

ارسال نظرات