درباره عبدالاحمد نادری از زبان خودش عبدالاحمد نادری متولد ۱۳۳۹ در کابل هستم. تحصیلات خود را تا سال اول دانشگاه در کابل خواندم و سپس موفق شدم که بورسیه کشور روسیه را به دست آورم. لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته نیروگاه حرارتی گرفتم و پس از پایان تحصیلاتم به افغانستان بازگشتم، یک سال سربازی کردم و بعد از آن در وزارت آب و برق مشغول به کار شدم. بعد از مدتی با دولت دچار اختلاف شدم و سرانجام افغانستان را ترک کردم. نیاز مهاجرین سبب شد که من و همسرم (هما امیری) برای فرزندان مهاجرین کلاس خصوصی برگزار کنیم و این نیاز در نهایت منجر به این شد که در سال ۱۳۷۷ یک مدرسه خودگردان در تهران تاسیس کنیم. از همان آغاز کار اما با مشکلات زیادی مواجه شدیم و چون در دوازده سال اول کاری ما مجوز نداشتیم بارها مدرسه ما پلمپ شد. بعد از مدتها در نهایت توانستیم که مجوز بگیریم. در مدرسهای که دایر کردیم سالانه ۵۰۰ دانشآموز مشغول به تحصیل هستند. برای سر و پا نگه داشتن این مدرسه بارها تحقیر و تهدید شدهام اما هزگز تسلیم نشدم و راه خود را ادامه دادم. |
هزاران هزار کودک تا همین چند سال پیش در ایران از حق رفتن به مدرسه محروم بودند. از فرزندان مهاجران افغان سخن میگویم که از جنگ و ویرانی در کشور خود به کشور همسایه و همزبان خود، ایران، پناه آورده بودند. قشر تحصیل کرده مهاجر که در آن روزها اندکشمار بودند تصمیم گرفتند یک مدرسه خصوصی، به عبارت دیگر خودگردان، دایر کنند. در این مدرسه خودگردان دانشآموزان از همان کلاس اول مجبور به پرداخت شهریه بودند. این مدرسه تنها روزنه امید مهاجرانی بود که میخواستند فرزندان به مدرسه برود. آقای عبدالاحمد نادری یکی از افراد تاثیرگذار در راهاندازی مدرسه خودگران مهاجران افغان است که مدرسه آلاحمد نام دارد. او با همت خود در دو دهه گذشته دانشآموزان بسیاری را پرورش داده و برخی از آنها را روانه دانشگاه کرده است. باوجود اهمیت بنیادین کاری که آقای عبدالاحمد نادری انجام داده، به انداه کافی از او حمایت نشده است. عبدالاحمد نادری طی سالهای تلاش فرهنگیاش در ایران با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده. همسر او در این راه ناهموار یکی از کسانی است که سبب تداوم این مدرسه شده است.
در زیر گفتوگوی «هفته» با آقای عبدالاحمد نادری را میخوانید.
آقای عبدالاحمد نادری گرامی ابتدا که به ایران آمدید چه کاری انجام میدادید؟
عبدالاحمد نادری: با وجود این که تحصیلکرده کشور روسیه بودم و از مهارت و دانش برخوردار بودم برای امرارمعاش مجبور بودم همانند دیگر هموطنانم، کارهای مختلفی همچون دستفروشی، کارگری و غیره انجام دهم. در آن زمان مثل حالا افغانها حق کار کردن در مراکز دولتی را نداشتند.
چه شد که تصمیم گرفتید مدرسه خودگردان دایر کنید؟
عبدالاحمد نادری: زمانی که به ایران آمدیم در شهر مشهد ساکن شدیم. دغدغههای مهاجرین در شهرهایی به جز پایتخت بیشتر است. در آن زمان من و همسرم هر کمکی که میتوانستیم به مردم میکردیم. کم کم مهاجرین از ما خواستند که به فرزندانشان درس بدهیم، هر روز به تعداد دانشآموزان اضافه میشد. در مشهد هم مانند تهران تنها کسانی که کارت آبی داشتند میتوانستند به مدرسه بروند که تعداد آنها محدود بود.
با توجه به این که روز به روز تعداد دانشآموزان شما زیاد میشد در چه مکانهایی آنها دور هم درس میخواندند؟
عبدالاحمد نادری: در ابتدا من و همسرم به صورت خصوصی تدریس میکردیم و به خانههایشان میرفتیم و بعد که بر تعداد آنها افزوده شد، خانهای را اجاره کردیم که متاسفانه دولت متوجه شد و به صاحبخانه اخطار داد. بعد از آنجا در حسینهها و مساجد کلاس تشکیل میدادیم.
چه شد که تصمیم گرفتید به تهران بیاید؟
عبدالاحمد نادری: شرایط زندگی برای مهاجرین در مشهد بسیار دشوارتر از تهران بود. هر روز تعداد زیادی از مهاجران را رد و مرز میکردند و وضعیت ناامن بود. برای همین به تهران کوچ کردیم و در منطقه شوش که یکی از نقاط مهاجرنشین تهران بود ساکن شدیم.
در تهران هم باز به تدریس پرداختید؟
عبدالاحمد نادری: بله. نیاز مهاجرین بیشتر از مشهد احساس میشد و خانهای را اجاره کردیم و به تدریس مشغول شدیم. با توجه به این که کار ما غیرقانونی بود و مجوزی نداشتیم بارها درب مدرسه ما از سوی پلیس پلمپ میشد و آنجا را رها میکردیم و دوباره جای دیگری را اجاره میکردیم. در سال سه الی چهار بار نقل مکان میکردیم. گاهی اوقات مسجدی را به مدت چند ماه اجاره میکردیم. زمانی که در مسجد تدریس میکردیم، متاسفانه در ساعت نماز و ایام دیگر مجبور بودیم که آن را تعطیل کنیم.
سفارت افغانستان در جریان رشد و فعالیتهای مدارس خودگردان بود آیا برای گرفتن مجوز و دیگر مسائل به مدرسه شما کمک نمیکرد؟
عبدالاحمد نادری: خیر. زمانی که سفارت افغانستان متوجه فعالیت مدرسه شد مرا خواست و اطلاعات شخصی مرا ثبت کرد و در این سالها فقط ما تحت نظر بودیم و هیچگاه تحت پوشش قرار نداشتیم.
باتوجه به این که پخش کتاب درسی از طریق مدرسه انجام میشود. شما برای تهیه کتاب چه کاری انجام میدهید؟
عبدالاحمد نادری: یکی از مهمترین و سختترین مشکلاتی که در این سالها داشتیم. تهیه کتاب بود. اکثر بچهها کتابهای آموزشی را به قیمت گزاف میخریدند حتی چند روز پیش یکی از دانش آموزان ۲۵۰ هزار تومان بابت هزینه کتاب داد. در بیشتر موارد کتاب را کپی میکردیم و دانش آموزان از آن استفاده میکردند و بچهها از بازار آزاد کتاب میخریدند.
مدرسه شما چند شیفت فعالیت دارد؟
عبدالاحمد نادری: فعلا که تابستان است و مدارس از جمله مدارس ما تعطیل است اما در طول دوران تحصیلی ما در سه نوبت فعالیت میکنیم. شیفت صبح و بعد از ظهر و همچنین بخش شبانهای هم داریم که کسانی که روزها سرکار میروند و شبها زمان دارند برای درس خواندن میآیند.
از دانشآموزان بابت هر سال تحصیلی چقدر شهریه میگیرید؟
عبدالاحمد نادری: شهریهها در مقاطع مختلف متفاوت است و هر سال به نسبت سال گذشته تغییر میکند. متاسفانه شرایط اقتصادی در ایران ثبات ندارد و هر روز گرانی موج میزند. هزینههایی که برای مدرسه است مثل آب، برق، تعمیرات هر سال زیادتر میشود و مجبور هستیم که روی شهریه بکشیم.
کادر آموزشی خود را چگونه انتخاب میکنید؟
عبدالاحمد نادری: بیشتر مدرسهای ما تحصیلات دانشگاهی دارند. برای استخدام از همه آنها امتحان گرفته میشود و پس از قبولی مشغول تدریس میشوند. تقریبا۵۰ درصد استادان ما از دوستان ایرانی هستند و بخش دیگر را از ظرفیت قشر تحصیلکرده مهاجر استفاده کردیم.
شما زمانی موفق به گرفتن مجوز شدید که اکثرا بچههای افغان مجاز به ورود به مدارس دولتی شده بودند و آن زمان که باید این اتفاق نیفتاد، نظر شما در این مورد چیست؟
عبدالاحمد نادری: بله درست است. متاسفانه آن زمان که باید باری از دوش ما برداشته میشد این اتفاق نیوفتاد و ما که از سال ۱۳۷۷ فعالیت میکردیم توانستیم در سال ۱۳۸۹ مجوز بگیریم هرچند خیلی دیر بود اما این اتفاق افتاد و راه ما را هموارتر ساخت.
گرفتن مجوز چه اتفاقاتی را برای دانشآموزان رقم زد؟
عبدالاحمد نادری: حالا میتوانیم به راحتی کادر آموزشی خود را از بین مدرسین آموزش و پرورش انتخاب کنیم. دیگر مشکل پلمپ شدن را نداریم. کسانی که از این مدرسه درس میخواندند به راحتی میتواند به آموزش و پرورش مراجعه کنند و برای ورود به مدارس دولتی امتحان دهند. کارنامه این مدرسه مورد تایید آموزش و پرورش است. همچنین ما تحت نظر دولت قرار گرفتیم.
باتوجه به این که بیشتر دانشآموزان از خانوادههای فرو دست هستند، از این جهت دولت ایرانی بودجهای را در نظر نگرفته است؟
عبدالاحمد نادری: خیر. ما به لحاظ محتوی آموزشی تحت پوشش دولت هستیم اما حمایت مالی نمیشویم و این موضوع منجر میشود که دانشآموزان شهریه بپردازند. بعضی اوقات خیرین هستند که به کودکان بیسرپرست و بدسرپرست که در مدرسه ما درس میخواندند کمک میکنند.
آیا از دانشآموزان شما کسی موفق شده است که وارد دانشگاه ایران و یا افغانستان شود؟
عبدالاحمد نادری: بله. بسیاری از دانشآموزان زمانی که به افغانستان بازگشتند و ادامه تحصیل دادند و تعداد زیادی از آنها وارد دانشگاه شدند که در حال حاضر سه نفر از آنها مشغول به فعالیت پزشکی در بیمارستانهای کابل هستند. همچنین دانشآموزانی داریم که موفق به ورود در دانشگاههای ایرانی شدند.
باتوجه به این که شما در قلب مهاجرین زندگی میکنید و شاهد مشکلات مهاجرین هستید و هر روز با آنها دست و پنچه نرم میکنید، بزرگترین مشکلات مهاجرین را در چه میبینید؟
عبدالاحمد نادری: جامعه مهاجر دردهای زیادی دارند و هر چقدر در موردش بگویم بازهم کم گفتهام. آنچه که باعث فشار روی زندگی مهاجرین میشود مسائل اقتصادی است. مهاجرین از قشر فرو دست هستند و از هیچ نهادی حمایت نمیشوند. حتی من خانوادههایی را میشناسم که با وجود این که کارت آمایش دارند برای کمک به سازمان ملل مراجعه میکنند اما کسی صدای آنها را نمیشود. اقتصاد محور زندگی است و مهاجرین در این خصوص به شدت مشکل دارند. از مشکلات دیگر نداشتن مدارک قانونی است. بسیاری از مهاجرین هنوز مدرک قانونی ندارند.
انگیزه دانشآموزان را با توجه به تجربهای که در مدرسه خود دارید چگونه ارزیابی میکنید؟
عبدالاحمد نادری: دانش آموزان افغان بسیار کوشا هستند در میان آنها استعدادهای درخشان کم نیستند اما متاسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی در بسیاری موارد این استعدادها فرصت رشد و بالیدن پیدا نمیکنند. بسیاری از دانشآموزان با وجود شرایط سخت همچنان درس میخوانند و انگیزه بسیار قوی دارند.
چه پیشنهادی برای بهتر شدن وضعیت مهاجرین در ایران دارید؟
عبدالاحمد نادری: متاسفانه سفارت افغانستان نسبت به مهاجرین مسئولیتپذیری ندارند و کاری برای مهاجرین انجام نمیدهند. ما در سفارت وکیل و قاضی نداریم و نامههای سفارت اعتباری ندارد. ما نیاز به افراد دلسوز داریم که گروهی تشکیل دهند و صدای مهاجرین را به گوش مسئولین برسانند تا شاید وضعیت بهبود بیابد.
آقای عبدالاحمد نادری گرامی از شما سپاسگزاریم.
ارسال نظرات