محمد ارزگانی در گفت ‌وگو با هفته:

مرزهای سیاسی را که بردارید دیگر ما بیگانه نیستیم

مرزهای سیاسی را که بردارید دیگر ما بیگانه نیستیم

محمد ارزگانی از نسل اول مهاجران افغان در ایران است. او از زمان مدرسه به هنر خوش‌نویسی علاقه‌مند شد و با پیگیری‌هایی که داشت توانست به انجمن خوشنویسان برود و خطاطی و خوشنویسی را به صورت حرفه‌ای دنبال کند. او حالا استاد شناخته شده خط فارسی است گرچه برای امرار معاش بنایی‌ می‌کند.

درباره محمد ارزگانی

محمد ارزگانی در سال ۱۳۵۲در ولایت دایکندی افغانستان به دنیا آمد. در دهه شصت به همراه خانواده‌اش به ایران آمد. او توانست تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه دهد. تشویق معلم هنرش باعث شد که هنر خطاطی را به صورت جدی ادامه دهد. این استاد خطاطی و خوشنویسی در نمایشگاه‌های مختلفی شرکت کرده است. او با تلاش و کوشش خود هنر خطاطی و خوشنویسی افغانستان و ایران را زنده نگه داشته است و این هنر را به نسل جدید مهاجران منتقل می‌کند.

محمد ارزگانی از نسل اول مهاجران افغان در ایران است. او از زمان مدرسه به هنر خوش‌نویسی علاقه‌مند شد و با پیگیری‌هایی که داشت توانست به انجمن خوشنویسان برود و خطاطی و خوشنویسی را به صورت حرفه‌ای دنبال کند. او حالا استاد شناخته شده خط فارسی است گرچه برای امرار معاش بنایی‌ می‌کند. از نظر این استاد مهاجر قوانین موجود در کشور ایران برای مهاجران محدودیتِ زیادی ایجاد می‌کند. مثلا این قوانین اجازه تاسیس آموزشگاه را برای مهاجران ممنوع کرده است. او معقتد است که مهاجران برای رسیدن به موفقیت باید تلاش مضاعف کنند. این خوشنویس و خطاط مهاجر می‌گوید که به نسل جدید هنرمندان مهاجر دلگرم است و مهاجرت را فاکتوری برای شناخت هنزهای گوناگون در جهان‌ می‌داند. دراینجا گفت‌وگوی هفته با استاد محمد ارزگانی را می‌خوانید.

استاد محمد ارزگانی چه شد که به سراغ هنر خطاطی رفتید؟

محمد ارزگانی: در دوران مدرسه به هنر خوشنوسی علاقه پیدا کردم. تشویق معلم هنر باعث شد که هنر خوش‌نویسی را ادامه دهم. کلاس خوشنویسی در مدرسه عباس قلی خان برگزار می‌شد که البته مخصوص طلاب بود. به واسطه آشنایی یکی از اقوام توانستم در کلاس خوشنویسی استاد غلامرضا موسوی ثبت نام کنم. با توصیه استاد در انجمن خوشنویسان مشهد ثبت نام کردم و خوشنویسی را ادامه دادم.

چه شد که از مشهد به تهران آمدید؟

محمد ارزگانی: در سال ۱۳۷۳ طرح بازگشت اجباری مهاجرین در مشهد را پیاده کردند. من در آن زمان مغازه تابلوسازی داشتم که متاسفانه پلیس‌‌ها مغازه را پلمپ کردند و کارت اقامت مرا باطل کردند و در ازای آن یک برگه دادند که در آن ذکر شده بود که باید بعد از یک ماه مشهد را ترک‌ می‌کردیم. در تابستان سال ۱۳۷۳ امتحانات انجمن را سپری کردم و توانستم که وارد مقطع عالی شوم که متاسفانه به اجبار مشهد را ترک کردم. من تا سال ۱۳۷۴ در نیمروز بودم که گروه طالبان به افغانستان آمد و شرایط جنگ باعث بازگشت مجددم به ایران شد. من به مشهد بازگشتم اما دیگر کارت اقامت نداشتم و برای همین به تهران آمدم. 

فضای کار هنری در مشهد و تهران چه تفاوت‌هایی دارد؟

محمد ارزگانی: در همه کشورها پایتخت از امکانات بیشتر و به روزتری نسبت به بقیه شهرها برخوردار هستند. با وجود اینکه مشهد از شهرهای کلان است اما امکاناتی که در تهران وجود دارد در مشهد نیست. یکی از استادان بنده در گذشته در مشهد فعالیت‌ می‌کرد. زمانی که به تهران نقل و مکان کرد، از لحاظ رشد پیشرفت زیادی کرد. 

مهاجر بودن چه تاثیری در زندگی هنری شما گذاشته است؟

محمد ارزگانی: مهاجرت شرایط و دنیای خاص خود را دارد. قوانین دست و پاگیری که بعضی اوقات در کشورهای میزبان وجود دارد که مهاجران با آن درگیر هستند. این مشکلات باعث‌ می‌شود که ما دو برابر تلاش کنیم. یعنی اگر یک هنرمند کشور میزبان در روز دو ساعت کار‌ می‌کند، یک هنرمند مهاجر باید ۴ ساعت در روز کار کند. مهاجرت از نظر امکانات و شرایط مشکلات خاص خود را دارد. مهاجرت باعث شده است که اگر بخواهیم به یک جایگاه قابل قبولی برسیم باید به طور مضاعف تلاش کنیم. 

هنر خطاطی را در افغانستان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

محمد ارزگانی: ما در بسیاری از هنرها از جمله خوشنویسی، مینیاتور، کتاب آرایی صاحب مکتب هستیم و تاریخ درخشانی داریم. اوج هنر ما در زمان تیموریان بود. ما در هرات کاتبان و خوشنویسان معروفی داشتیم که تاکنون حتی کسی نتوانسته است آثار آنها را بازتولید کند. آثار تولیدی که با گذشته هشتصد سال پیش هنوز منحصر به فرد هستند. در این چهار دهه جنگ در افغانستان و قبل از آن، به دلیل اتفاقاتی که در سطح سیاسی رخ داد، خوشنویسی افت کرد. خوشنویسی مرتبط با قرآن و روایت است که خط ثلث و خط کوفی استفاده‌ می‌شد. خط نستعلیق مرتبط با زبان فارسی است که زمانی که افغانستان به دست سیاسیون پشتون افتاد و آنها تلاش کردند که رونق زبان فارسی را از بین ببرند تا بتوانند زبان پشتو را رواج دهند و این ضربه بسیار سنگینی در خط شکسته و نستعلیق ایجاد کرد. دولت‌های وقت از این هنر کم‌تر استقبال کردند اما افراد انگشت‌شماری همچون استاد عزیزالدین وکیلی پوپلزایی که در زمان ظاهر شاه و محمد داوود خان فعالیت‌ می‌کردند و همچنین در هرات محمد علی آخوند را داشتیم که ایشان یکی از خوشنویسان ماهر افغانستان بودند که کتیبه‌های معروفی در مسجد جامع هرات نوشتند. زمانی که مهاجر شدند و به مشهد آمدند، کتیبه‌هایی را در حرم رضوی انجام دادند. زمانی که به زمان معاصر بازمی‌گردیم که در این جنگ و درگیرهایی که رخ داد باعث ایجاد فاصله بین استاد و شاگرد شد. چون این هنری است که سینه به سینه منتقل شده است. در زمان جنگ استاتید به کشورهای دیگر مهاجرت کردند و شرایط سختی به وجود آمد که آنها نتوانستند دست به قلم ببرند. ما از این نظر افت قابل‌توجهی کردیم. یعنی ما از کشورهایی مثل ایران و ترکیه و کشورهای عربی عقب افتادیم. 

نسل جوان مهاجر چقدر به خطاطی و خوشنویسی علاقه نشان می‌دهند؟

محمد ارزگانی: عده‌ای از جوانان مهاجر به این هنر علاقه‌مند شدند و تعدادی از آنها به جایگاهی رسیدند که نامشان در هنر خوشنویسی افغانستان مطرح است و آنها افرادی هستند که در ایران زیر دست اساتید ایرانی آموزش دیدند و رشد کردند. اکنون در افغانستان حضور دارند، مروج این هنر هستند و این هنر را آموزش‌ می‌دهند و آثار زیادی را خلق‌ می‌کنند. با وجود این که از نظر دولتی به این هنر پرداخته‌ نمی‌شود و حمایتی از طرف دولت صورت‌ نمی‌گیرد اما افرادی هستند که تلاش و هزینه‌ می‌کنند که این هنر را فرا گیرند تا بتوانند شاگردانی که به این رشته علاقه‌مند هستند را تربیت کنند. 

مسیر هنر برای نسل جدید افغان چگونه است؟

محمد ارزگانی: مهاجرت باعث شده است جوانان افغان به سرتاسر جهان مهاجرت کنند و با انواع هنر آشنا شوند. کسانی که واقعا به این رشته‌ علاقه‌مند بودند توانستند از امکانات کشورهای میزبان استفاده کنند و این هنر را یاد بگیرند. من به آینده هنر خوش‌بین هستم. نسل جدید دغدغه‌مند هستند و به دنبال هویت‌ می‌گردند و اگر بخواهند هویت خود را آشکار کنند بهترین وسیله هنر است. که این هنر‌ می‌تواند موسیقی، نقاشی، سینما و غیره باشد. بسیاری از جوانان در هر گوشه از دنیا در حال یادیگری هستند و امیدوار هستم که جنگ پایان یابد و جوانان با فراگرفتن هنرهای مختلف از سراسر کشورها بازگردند و کار هنر را ادامه دهند. 

شما از مهاجران هستید که چند دهه قبل به ایران آمدید، از آن زمان تاکنون شرایط برای مهاجرین چه تغییراتی کرده است؟

محمد ارزگانی: ما از دسته مهاجرانی بودیم که اوایل دهه شصت وارد ایران شدیم. اگرچه قوانین خیلی تغییر نکرده است اما نسبت به سال‌های گذشته سهولت‌‌ها بیشتر شده است. مثلا دانش‌آموزان‌ می‌توانند در کنکور شرکت کنند و وارد دانشگاه‌های ایران شوند و زمانی که من دیپلم گرفتم این شرایط برای من فراهم نبود. مهاجران در آن زمان تریبونی نداشتند که بتوانند صدای خود را به گوش مسئولین برسانند و تلویزیون و مطبوعات از مهاجران حمایت‌ نمی‌کردند. در حال حاضر شرایط متفاوت شده است و با کمک دنیای مجازی و حمایت برخی رسانه‌ها می‌توانیم صدای خود را به مسئولین برسانیم. 

به نظرشما عمده‌ترین مشکلات مهاجران افغان در ایران چیست؟

محمد ارزگانی: عمده‌ترین مشکلات فراهم کردن امکانات و شرایط است. متاسفانه ما در ایران در مضیغه هستیم. جوانان مهاجر‌ نمی‌توانند در خیلی از رشته‌‌ها وارد شوند. در هنر هم نیاز به حمایت دارند چرا که هنر زمانبر و هزینه‌بر است. یک جوان تا مسیری را طی‌ می‌کند و به دلیل هزینه‌های زیاد ادامه‌ نمی‌دهند. در کشور میزبان فرهنگسرا و انجمن‌‌ها هستند و همه آنها گوشه‌ای را‌ می‌گیرند تا اگر کسی مشغول به کار است بتواند به درخشید. ما از لحاظ بستر قانونی از خیلی امکانات محروم هستیم و این محرومیت‌‌ها باعث شده است که جوانان مهاجر آنگونه که باید نتوانند رشد کنند و به جایگاهی که‌ می‌خواهند برسند. به عنوان مثال من سی و هفت سال است که در ایران زندگی‌ می‌کنم و هنوز از حقوق اولیه یک شهروند محروم هستیم و این بر زندگی من تاثیرگذار است که من نتوانم آزادانه سفر کنم. در خیلی از جشنواره‌‌ها به راحتی نتوانم شرکت کنم. بسیاری از شهرها برای مهاجران افغان شهرهای ممنوعه است پس در آن شهرها نمی‌توانم جشنواره و نمایشگاه برگزار‌ کنم. امکان سفر به راحتی میسر نیست. یا مثلا اگر من بخواهم یک ماشین داشته باشم و گواهی‌نامه بگیرم یا حداقل شغلی که‌ می‌خواهم را انتخاب کنم. ما از لحاظ قانون کار‌ می‌توانیم شغل‌های سخت را انتخاب کنیم که جوانان کشور میزبان آن را انجام‌ نمی‌دهند و اگر بخواهند انجام دهند با حقوق بالا انجام‌ می‌دهند. من به عنوان کسی که بیست و دو سال است که کار هنری انجام‌ می‌دهم و‌ نمی‌توانم یک گالری بزنم و نمایشگاه بزنم و آموزشگاه تاسیس کنم چون از نظر قانونی مجاز به این کار نیستم و این باعث‌ می‌شود که من در هنر خوشنویسی آنگونه که باید و شاید رشد نکنم و یا حداقل این هنر را در اختیار هم‌وطنان دیگر قرار دهم. این قوانین دست و پاگیر تاثیر مستقیم بر رشد و شکوفایی استعدادهای جوان دارد. نسل چهارم افغان در ایران به دنیا‌ می‌آید و قابل قبول نیست که ما بعد از چهل سال درگیر کارهای پیش پا افتاده حقوق شهروندی باشیم. یک جوان مهاجر افغان سرخورده و بلاتکلیف است که پدر و مادرش از کشوری هستند که او هرگز آن را ندیده است و هیچ اطلاعاتی از آنجا ندارد و در کشوری متولد شده است که او را به عنوان یک شهروند‌ نمی‌پذیرد.

میزان استقبال مهاجران از کار شما چگونه است؟

محمد ارزگانی: در اکثر نمایشگاه‌هایی که شرکت کردم چه دوستان ایرانی و چه هم‌وطنان ما را تشویق کردند و حتی آثار را خریداری کردند و این بر رشد هنر تاثیر دارد. هنر باید هزینه‌اش تامین شود و در غیر این صورت قابل رشد نیست. از این نظر از آثارمان در نمایشگاه استقبال کردند. 

افغانستان و ایران ریشه‌های فرهنگی مشترک بسیاری دارند، این اشتراک فرهنگی در حوزه خطاطی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

محمد ارزگانی: فرهنگ مشترک بین ایران و افغانستان یکی از دلیل‌هایی بوده است که باعث مهاجرت مردم افغانستان به ایران شده است. در حوزه خوشنویسی هم ما اشتراکات زیادی داریم که حتی قابل تفکیک نیست. مبدا پیدایش هنر خوشنویسی تبریز بوده است و بعد از تبریز در هرات. در زمان تیموریان و در زمان میرعلی هروی در هرات به بلوغ رسیده است و بعد از آن شاگردان میرعلی هروی بودند که هنر خوشنویسی را ادامه دادند. بعد از آن هنر خوشنویسی به سمت قزوین آمد و در اینجا استاد میرعماد است که خوش نویسی را به اوج رسانده است. زمانی که ما تاریخ خوشنویسی را‌ می‌بینم همیشه در بین این شهرهای بزرگ در حال گردش بوده است و شما وقتی که یکی از طرح‌‌ها را مثل دانه تسبیح بردارید رشد در آنجا قطع‌ می‌شود. طبیعتا ما از این نظر تنها کشوری هستیم که با ایران از اشتراکات زیادی با یکدیگر داریم. افغانستان در ادبیات با ایران اشتراکات زیادی دارد. مثلا اگر در بحث شعر، یکی از شاعرهایی را مثل مولانا، سنایی، خواجه عبدلله انصاری را حذف کنیم، ادبیات رشد‌ نمی‌کند. اگر مرزهای سیاسی بین ما نباشد ما نسبت به یک دیگر بیگانه نیستیم بلکه از یگانگی بیشتری نسبت به دیگر همسایه‌‌ها برخوردار هستیم. 

تاثیر مهاجرت در هنر را چگونه می‌بینید؟

محمد ارزگانی: خیلی از هنرهای معاصر همچون صنعت، هنرسینما، سبک‌های مختلف نقاشی از کشورهای دیگر وارد شده است. دنیای مهاجرت باعث شده است که جوانان افغان این هنر‌‌ها را فرا بگیرند. شاید کسانی را در گذشته داشتیم که برای آموختن هنری به کشورهای دیگر مهاجرت‌ می‌کردند اما در این دوران معاصر مهاجرت انبوهی صورت گرفته است که باعث سرعت زیاد این راه شده است.

چه تعداد هنرجو دارید؟

محمد ارزگانی: تعداد هنرجوها در سال‌های مختلف متفاوت بوده است و در حال حاضر که ما درگیر ویروس کرونا هستیم. در دنیای مجازی کلاس برگزار‌ می‌کنیم و در گذشته که کلاس حضوری برگزار‌ می‌کردیم ۸ تا ۱۰ هنرجو در کلاس شرکت داشتند. 

کلاس‌های خود را در کجا برگزار می‌کنید؟

محمد ارزگانی: کلاس‌هایم در محل زندگی‌ام تشکیل‌ می‌شد و افرادی که آن محل بودند‌ می‌آمدند.

آثار هنری شما در چه نمایشگاه‌هایی حضور داشتند؟

محمد ارزگانی: در هر نمایشگاهی که بتوانم امکان حضور داشته باشم سعی‌ می‌کنم که بتوانم شرکت کنم و آثار خود را بفرستم و همیشه تلاش دارم که نام افغانستان در نمایشگاه‌های مختلف دیده شود. 

بسیاری از آینده هنر خوشنویسی نگران هستند که روزی به فراموشی سپرده شود، نظر شما در این مورد چیست؟

محمد ارزگانی: هنر خوشنویسی در اوایل با کتاب وحی در اتباط بود و یک هنر روحانی حساب‌ می‌شد و در کل کار کتابت در گذشته مورد استقبال بوده است و در گذشته کاتبانی بوده‌اند که مورد علاقه دربار بودند. از گذشته‌های دور هنر خوش‌نویسی هنر قابل ملاحضه بوده است. چه در دربار و چه در بین مردم، بخصوص در زمانی که امکانات چاپ و کامپیوتر نبود، خوشنویسی بسیار مطرح بود و کاربرد بیشتری داشته است. اما زمانی که کامپیوتر و امکانات چاپ آمده است. کار خوشنویسی به سمت کارهنر سوق پیدا کرده است تا کار عملی. در گذشته کاتبانی کتابی رو‌ می‌نوشتند و کتابت‌ می‌کردند. اما از زمانی که کامپیوتر آمده است خوشنویسی کاربرد گذشته را ندارد و بیشتر به سمت هنری سوق داده شده است.

کدام یک از آثارتان را بیشتر می‌پسندید؟

محمد ارزگانی: این که کدام کارم را دوست دارم ثابت نبوده است و نسبت به دوران‌های مختلف متفاوت بوده است. یک تابلویی که صلوات دانگ درشته کتیبه است که در آن زمان که رویش کار کردم هنوز ممتاز خود را نگرفته بودم و کار سختی بود، برای همین آن را دوست دارم و با گذشت چند سال هنوز آن را نزد خود دارم.

آینده هنر در جوانان مهاجر را چگونه می‌بینید؟

محمد ارزگانی: هنر در نسل جدید جایگاه مناسبی پیدا کرده است. ما‌ می‌بینیم که خیلی از جوان‌‌ها تمایل پیدا کرده‌اند و در کلاس‌های درس حضور پیدا کرده‌اند اما دنیای ماشینی و سرعتی که درگیر آن هستیم جوان‌‌ها به سمت هنری‌هایی کشیده‌ می‌شوند که زود به نتیجه برسند. مثلا موسیقی، تئاتر، نقاشی از جمله هنرهایی هستند که هنرمندان جوان در آن دیده‌ می‌شود اما خوشنویسی هنر دیریابی است و هر کسی به راحتی‌ نمی‌تواند رشد کند و به بلوغ برسد. مثلا یک هنرجو اگر سه سال به صورت جدی در موسیقی کار کند‌ می‌تواند کار ارائه دهد و نقاشی هم همین طور است اما هنر خوشنویسی این گونه نیست. خوشنویسی حداقل ده سال زمان‌ می‌برد که بتواند یک خوشنویس یک کار در حد نمایشگاهی تولید کند. این که مورد استقبال قرار بگیرد یا نه این خودش جای سوال دارد. 

برای علاقه‌مندان به خوشنویسی چه توصیه دارید؟

محمد ارزگانی: کسی که وارد هنر خوشنویسی‌ می‌شود باید پیوسته تمرین کند و به طور مرتب مطالعه داشته باشد. سعی کند استادی را انتخاب کند که در این هنر مهارت کافی را داشته باشد تا بتواند از پایه درست کار کند. بعضی اوقات ما‌ می‌بنیم که خیلی‌‌ها بیراهه رفتند و اصلاح کردن آنها زمان بیشتری برده است. حتما باید آثار استادان را مطالعه کند و از نظر بصری و عملی انجام دهد و چیکده از آن آثار را در کار خودش پیدا کند. یک هنرجو‌ می‌تواند مقلد باشد و از آثار دیگر استادان تقلید کندتا ازنظر تکنیک به مرحله‌ای برسد و زمانی که تکنیک را فراگرفت بتواند اثری که ارائه کند که منحصر به خودش باشد و این اثر کپی از استادان گذشته و معاصر نباشد. زمانی که امضای اثر را‌ می‌نویسد باید آن اثر زاده فکر و تفکر و افکار خودش باشد زمانی که ما قطعه را‌ می‌بیند بتواند بگوید که این اثر مربوط به شخص است. اما اگر از نظر تکنیک در سطح بالا باشد کپی باشد این کار قابل پسند نیست شاید از آن تعریف شود اما به عنوان یک اثر برای جامعه هنری قابل قبول نیست.

استاد محمد ارزگانی گرامی از شما سپاسگزاریم.

ارسال نظرات