درباره محمدمهدی میرزایی محمدمهدی میرزایی در سال ۱۳۵۳ در ولایت غزنی در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. پدرکلان او از خوشنویسان مطرح زادگاهش به شمار میرفت. او از دوران کودکی هنر خوشنویسی را آموخت و پس از مهاجرت به ایران آن را بهصورت جدی و حرفهای دنبال کرد. این هنرمند مهاجر فارغالتحصیل رشته حقوق از دانشگاه خوارزمی است. همچنین هنر خوشنویسی را در نزد اساتیدی همچون «حمید عجمی»، «اسماعیل نیکبخت» و «محمدعلی قربانی» آموخته است. |
افغانستان و ایران با یکدیگر همخون هستند چراکه اگر به ریشه آنها نگریسته شود، وجه اشتراکاتی جدانشدنی را میتوان یافت که پیدا کردن این اشتراک در دیگر کشورها ناممکن است. یکی از اشتراکات برجسته را بهخوبی میتوان در میان هنر خطاطی و خوشنویسی پیدا کرد. این پیوند جدانشدنی سبب تقویت جامعه مهاجر افغان در ایران شده است. محمدمهدی میرزایی از نسل اول مهاجران افغان است و زمانی که به ایران آمد، موفق شد که هنر خوشنویسی را بهصورت جدی دنبال کند و از بستر مهاجرت برای رشد و تعالی هنر خطاطی بهره بگیرد. او حالا یکی از برجستهترین استادان خوشنویسی است که سالهای زیادی را صرف آموزش خطاطی بهصورت رایگان برای مهاجران مقیم ایران کرده است. این استاد خوشنویسی نمایشگاههای زیادی را در داخل و خارج از کشور برگزار کرده است. ازجمله این نمایشگاهها میتوانیم به نمایشگاههای خوشنویسان در فرهنگسرای خاوران، نمایشگاه انفرادی در سازمان بینالمللی اکو، نمایشگاههای دستاوردهای اتباع افغانستان در سالن وزارت کشور در سال ۱۳۸۷ اشاره کرد.
آقای محمدمهدی میرزایی گرامی چه انگیزهای باعث شد که به سراغ هنر خطاطی بروید؟
محمد مهدی میرزایی: خوشنویسی در خانوادۀ ما ریشه عمیقی دارد. پدرکلانم میرزا ابراهیم از خوشنویسان به نام روزگارش بود. مرحوم پدرم علاقه زیادی به خوشنویسی داشته و از خط نیکویی هم برخوردار بود. ایشان خط را بهخوبی میشناخت. تشویقها و پیگیریهای ایشان باعث شد که ذوق هنری به میراث مانده از مرحوم میرزا ابراهیم در خانواده ما جوانه بزند و نهتنها بنده، بلکه برادران دیگرم هم به سمت این هنر اصیل کشانیده شوند. هنرمندان ایرانی هم به من میگویند که شما خوشنویسی را به ارث بردهاید. در زمان کودکی به هنر عکاسی، موسیقی و سینما علاقه زیادی داشتم. زمانی که به ایران آمدم روابط تنگاتنگی با هنرمندان خوشنویسی پیدا کردم که باعث شد بسیاری از خطها را از نزدیک ببینم و تحت تأثیر قرار بگیرم. نفس قرار گرفتن در محیط نسبتاً آرام و رویکرد هنرپرورانه جامعه میزبان باعث شد به صورت جدی به سمت هنر خوشنویسی کشیده شدم.
چه کسانی در این مسیر مشوق شما بودند؟
محمد مهدی میرزایی: اولین شخصی که مرا در این عرصه تشویق کرد، پدر مرحومم بود. آن زمان دسترسی به ابزار مناسب برای تمرین خط مثل کاغذ و مرکب بسیار سخت بود و ایشان برای ما تختههایی از چوب ساخته و آن را صیقل داده بود. ما روی تختۀ چوبی تمرین کرده و بعد برای تمرینات بعدی آن را میشستیم. هرروز صبح باید وقت معینی را برای تمرین خط اختصاص میدادیم و این کار از برنامههای منظم روزانه ما به شمار میرفت. ایشان صدای خوبی داشتند و حمله حیدری و غزلهای محلی به زیبایی میخواندند. پدرم همچنین در بخش معماری فعالیت داشتند. ایشان بسیار مرا تشویق میکرد که به سمت یکی از هنرها بهخصوص به سمت خط نستعلیق بروم. زمانی که در کودکی خط نستعلیق کار میکردم، پدرم خطهای مرا اصلاح میکرد. همچنین حاج محمدجواد میرزایی برادر بزرگترم راهنما و یکی از مشوقهای بزرگ من در گرایش به این هنر بودند
چرا خط نستعلیق را انتخاب کردید؟
محمد مهدی میرزایی: خط نستعلیق عروس خطوط اسلامی است. همه کارشناسان هنری معترفاند که خط نستعلیق بهنوعی امضای فرهنگی مردمی است که در گستره جغرافیایی ایران فرهنگی زندگی میکنند؛ یعنی این خط را فقط خوشنویسان ایرانی و افغانستان بهخوبی میتوانند بنویسند و دیگر خوشنویسان معروف جهان اسلام بهپای هنرمندان این دیار نمیرسند. در ایران هم بهعنوان جغرافیای اصلی پرورش و رشد خط نستعلیق، اکثر مشتاقان به خوشنویسی تلاش میکنند که این خط را یاد بگیرند و بعد سراغ خطهای ثلث، نسخ، خط شکسته و دیگر خطها بروند. بنده هم چون رشد یافته و متعلق به این جغرافیای فرهنگی هستم تا حدودی بهصورت ناخودآگاه بهسوی این خط کشیده شدم. از سوی دیگر، خط نستعلیق را به خاطر قدرتمند بودنش دوست دارم چراکه این قدرت باعث شد که با درون خود مبارزه کنم. معتقد هستم که خط نستعلیق واقعاً طبق فرمایش بزرگان بهعنوان زیباترین و در عین حال مشکلترین خط در هنر خوشنویسی به شمار میرود. همه اینها باعث شد که خط نستعلیق را انتخاب کنم.
زمانی که بهعنوان یک دانشجوی افغان در دانشگاه ایران تحصیل میکردید، آیا با مشکلاتی مواجه بودید؟
محمد مهدی میرزایی: همه ما میدانیم که در یک مقطع زمانی تحصیل کردن برای مهاجران بسیار دشوار بود و سختیهای زیادی را پیش روی دانشجویان افغان گذاشته بودند. من هم بهعنوان یک دانشجوی افغان مشکلاتی را داشتم. بخشی از این مشکلات برای همه دانشجویان، چه افغان و چه ایرانی عمومیت داشت ولی برخی از مشکلات اختصاص به دانشجویان افغانستانی دارد. مثلاً مهاجر بودن و بعد از سی سال زیستن در یک کشور و ازنظر قانونی تا هنوز بیگانه شمرده شدن، بزرگترین مشکلی است که عموماً به آن برمیخوریم؛ اما بهطور خاص مشکلی نداشتم و رفتار اساتید و دانشجویان دیگر بسیار دوستانه بود.
با توجه به اینکه شما سالهای زیادی است که در ایران ساکن هستید، از زمان ورود به ایران تا اکنون شاهد مشکلات مهاجران افغان بودهاید، در این بازه زمانی تغییرات موجود در وضع مهاجران را چگونه ارزیابی میکنید؟
محمد مهدی میرزایی: مهاجرت ذاتاً پدیدۀ ناخوشایندی است که عموماً از سر ناچاری روی میدهد. از قدیم تا هنوز دور بودن از زادگاه و عزیزان همیشه با حزن خاصی در فرهنگ و اشعار شاعران ما بازتاب یافته است. با وجودی که تا همین چند صد سال پیش و قبل از به وجود آمدن دولت-ملتها و پدیده ناسیونالیسم، هیچ مرزی وجود نداشت و هر کسی میتوانست آزادانه و بدون هیچ مشکلی محل زندگیاش را انتخاب کند، بازهم مهاجرت تلخ بود و شاعری چون حافظ از «غم غریبی و غربت» مینالد و دوست دارد که «به شهر خودش برود و شهریار خودش باشد» و مولانا بهنوعی «از جداییها» شکایت میکند. حتی مهاجرت از یک شهر به یک شهر دیگر دشوار است چهبسا که مهاجرت از کشوری به کشور دیگر باشد.
در این عصر و با توجه به ساختار سیاسی و اجتماعی و نظم نوین جهانی و ترسیم مرزهای جدید جغرافیایی، مهاجرت بهمراتب سختتر و طاقتفرساتر شده است. مهاجران در سالهای اول مشکلات زیادی داشتند. به عنوان مثال، کارت شناسایی ما از تهران بود و اگر به شهر ری یا کرج میرفتیم برایمان جرم بود. خوشبختانه در سالهای اخیر وضعیت بهتر شده است، بخصوص از زمانی که سیاست دولت تا حدودی تغییر کرده و بهتبع آن، رسانهها نیز در رویکرد خود تغییرات زیادی ایجاد کردهاند. چند سالی میشود که رسانهها تلاش میکنند چهره دیگری از مهاجرین را در نشریات خود بازتاب دهند و موفقیتها و تواناییهای آنها را نیز به مردم نشان بدهند. با وجود این، متأسفانه به عنوان چهره فرهنگی مهاجران هنوز مشکلات اساسی دارم. مثلاً شاید عجیب باشد که هنوز که هنوز است سیمکارت من به نام فرد دیگری است. امیدوارم که این مشکلات حل شود.
شما جزء نسل اول هنرمندان ساکن در ایران هستید که از همان ابتدای ورود به ایران در حوزه هنر فعالیت داشتید. زمانی که خود را به عنوان یک مهاجر افغان معرفی میکردید، با چه واکنشی از سوی دوستان ایرانی روبهرو بودید؟
محمد مهدی میرزایی: بهطور طبیعی، هر فردی مسئول عملکرد خودش است و نمیتوان رفتار یک فرد را بر تمامی افراد یک جامعه تعمیم داد. از این رو هر کسی ممکن است با توجه به نقشی که در جامعه دارد، شاهد رفتار متفاوتی از افراد یک جامعه باشد. بیانصافی است اگر از میان ده برخورد جامعه میزبان، ۹ رفتار خوب را نبینیم و فقط انگشت بر یک رفتار احیاناً نادرست یک شخص بگذاریم. عملاً این وضعیت بر برخورد هموطنان عزیزم با خودم هم قابل تطبیق است. شخص خودم همیشه شاهد رفتار صمیمانه و محترمانه جامعه میزبان بودهام. همیشه هر جا که میروم میگویم که اهل افغانستان هستم و همواره رابطه صمیمی و برابری با دوستان ایرانی داشتهام. اعتقاد دارم که ما همه با هم یکی هستیم. هیچ کشوری ازنظر فرهنگی و زبانی همانند افغانستان به ایران نزدیک نیست. امیدوارم که همه دست در دست یکدیگر دهیم و همانند یک زنجیر شویم و با همدلی بتوانیم با استفاده از هنر خوشنویسی کارهای مشترک سطح بالایی را در جهان انجام دهیم.
بسیاری از مردان هنرمند و سیاستمدار افغان چه در ایران و چه در داخل افغانستان با وجود اینکه ادعای روشنفکری میکنند اما زنان و دختران خود را در پشت پردهی مردسالاری پنهان میکنند اما شما همواره فضای رشد و ترقی را برای همسر و دخترتان فراهم کردهاید، نظرتان در این مورد چیست؟
محمد مهدی میرزایی: آزادی، تحصیلات، هنر و دانش حق مسلم هر انسانی است. هر انسان آزادهای باید برای همسر و فرزند خود اجازه دهد که رشد کنند و به کمال برسند. استعداد خدادادی و بسیار خوب همسرم باعث شده است که همیشه او را تشویق کنم و همراهش باشم تا بتواند روزبهروز بهجاهای بهتری برسد. من این موضوع را وظیفه انسانی و وجدانی خود میدانم. در پسزمینه رفتار مردسالارانه نسبت به زنان در افغانستان، بیشتر ملغمهای از سنت و برداشت گزینشی از مفاهیم دینی وجود دارد. بهطور عموم، متأسفانه به خاطر وجود جنگهای داخلی در کشور، سطح سواد مردم رشد نکرده و درنتیجه هنوز از مفاهیم دینی فهم عمیقی پا نگرفته است. مذهب ما هیچگاه مانع تحصیلات زنان نمیشود. زمانی که به زندگی پیامبران نگاه میکنیم، متوجه میشویم که آنها واقعاً آمدهاند که علم را به بشر بیاموزند. از این رو، هیچ کسی حق ندارد که حق تحصیل و رشد را از دختران و پسران خویش سلب کند.
رشد زنان مهاجر در همه حوزهها بهخصوص حوزه هنر را چگونه بررسی میکنید؟
محمد مهدی میرزایی: مطمئن هستم که اگر برای زنان ما شرایط بیشتر فراهم شود و یک مقدار از طرف خانواده حمایت و پشتیبانی شوند، میتوانند نقش بهمراتب مؤثرتر و مساوی با مردان در جامعۀ ما داشته باشند. متأسفانه چون زنان افغانستان در شرایط آشوب و جنگ زندگی میکنند، از این رو نسبت به مردان آسیبپذیرتر بوده و امکان رشد کمتری دارند. اگر عدالت اجتماعی برقرار شود، زنان میتوانند بهسرعت رشد کنند و جایگاه شایسته خودشان را بازیابند. شک ندارم که اگر زنان افغانستان فعالانه وارد حوزه هنر شوند ما به یک جامعه ایدهآل و سالم میرسیم زیرا هیچچیزی همانند هنر نمیتواند روح و روان جامعه آشوبزده و آسیبدیده ما را تلطیف کند. زنان، نقش اساسی در تربیت اجتماع و درنتیجه داشتن جامعه پویا و سالم دارند و این زنان هستند که باعث تغییر تاریخ میشوند.
رشد هنرمندان در نسل جدید مهاجران افغان را چگونه ارزیابی میکنید؟
محمد مهدی میرزایی: خدا را شکر در این اواخر شاهد رشد فرهنگی و هنری خوبی از سوی مهاجرین بودهایم. با وجود مشکلاتی که در عالم مهاجرت وجود دارد، شاهد رشد و حضور هنرمندان موفقی در میان نسل جدید مهاجرانی که در ایران رشد کردهاند، در عرصههای مختلف ازجمله موسیقی، سینما، خوشنویسی و تذهیب هستیم. به نظر من تا هنوز ظرفیتهای اصلی هنری مهاجرین افغانستانی در ایران خود را نشان نداده است و امیدوارم که بهزودی شاهد حضور بسیار جدی هنرمندان افغان در عرصههای مختلف هنر در ایران باشیم.
با توجه به اینکه شما در نمایشگاههای مختلف داخلی و خارجی شرکت داشتهاید، ازنظر اینکه یک مهاجر هستید چه مسائلی در پیش رو دارید؟
محمد مهدی میرزایی: با وجود تسهیل شدن برخی از امور؛ اما متأسفانه شاهد وجود مشکلات فراوان هستیم. از اولین مشکل میتوانیم به صدور ویزاهایی که باید برای مردم افغانستان صادر شود اشاره کنیم. متأسفانه دولت افغانستان به مرحلهای نرسیده است که ارتباط ما را با جهان نزدیکتر کند و هنر ما وارد عرصه هنر در سطح جهان شود. اگر دولت توجه جدیتری کند برای آشنایی هنرمندان کشور ما با جایگاه جهانی هنر، حتماً هنر خود را با همه مشکلاتی که دارد به جهانیان معرفی خواهیم کرد. مشکل ما حتی در حد صدور ویزا از کشورهای همجوار است. خیلی نیاز است که ما با کشورهای اروپایی و دیگر کشورها همچون آمریکا ارتباط داشته باشیم تا با هنر ما بیشتر آشنا شوند.
مهاجرت چه تأثیری روی شما دارد؟
محمد مهدی میرزایی: مهاجرت تأثیر مستقیمی روی شخصیت و کارهای من گذاشته است. در کل به قول دانشمندان، همه تمدنهای بزرگ بر اثر مهاجرت به وجود آمده و تکامل یافته است. مهاجرت باعث میشود که نگاه ما به جهان دچار تغییرات بزرگ شود. دیدن آثار هنرمندان بزرگ و حشر و نشر داشتن با آنها، ضمن تزریق انگیزه و انرژی زیاد به هنرمندان، به آنها نشان میدهد که برای رسیدن به جایگاههای بلندتر در هر عرصهای، باید سخت تلاش کنند و الگوها و جهانبینی خود را در مورد هنر بازنگری کرده و تغییرات اساسی در درون و برون خود ایجاد کند. این چیزی است که مهاجرت به من آموخت.
کشورهای مختلف از شما برای ادامه کار دعوت کردهاند، چه شد که تصمیم گرفتید در ایران ماندگار شوید؟
محمد مهدی میرزایی: اگر به تاریخ نگاه کنیم، بعد از حمله مغول چنان ضربهای به خراسان وارد شد که دیگر نتوانست عظمت گذشته تاریخی خود را بازیابد. بهتدریج مناطق غربی این سرزمین تبدیل به مراکز بزرگ فرهنگی شدند. بلخ، هرات، مرو و نیشابور نتوانستند بعد از حمله مغول کمر راست کنند و اهمیت فرهنگی و علمی خود را از دست دادند. بعداً بهتدریج شهرهایی چون شیراز و اصفهان و قزوین جای آن شهرها را گرفت و این روند تاکنون ادامه دارد. اگر قبل از مغول چشمها به شهرهای خراسان قدیم دوخته میشد، حالا همه منتظرند که در شهرهایی چون تهران، مشهد، شیراز و اصفهان چه اتفاقی میافتد و کدام هنرمند میدرخشد. فعلاً حوزه جغرافیایی ایران مرکز اصلی فرهنگی گستره ایران فرهنگی است. در حال حاضر، ایران بستر مناسبی برای انجام کارهای فرهنگی و خصوصاً در سطح عالی دارد که میشود آن را اجرا کرد و به سطح بالا رساند. این شرایط فرهنگی در کشورهای دیگر فراهم نیست. اگر کسی بخواهد به رشد عالی هنری و بهخصوص خط نستعلیق برسد به نظر من ترک ایران کار خطایی است. هنرمندان و شاعرانی را میشناسم که زمانی که به کشورهای اروپایی رفتند، به دلیل بستر نامناسب هنر خود را فراموش کردند. هنرمندان ما زمانی میتوانند کار انجام دهند که بین مردم باشند و درد مردم را احساس کنند تا بتوانند هنر خویش را پیش ببرند و از این طریق ماندگار شوند. بهترین جای رشد در شرایط کنونی، بهویژه هنر خوشنویسی، ایران است که بتوانیم در کنار مردم رشد کنیم و با عشق ورزیدن به مردم هنر خویش را پیش ببریم.
بیشتر قشر مهاجر فرودست هستند و آموختن هنر هزینهبر و زمانبر است و این موضوع همانند یک سد برای هنرمند تازهوارد عمل میکند چه راهکاری برای آنها پیشنهاد میکنید؟
محمد مهدی میرزایی: اغلب نسل اول مهاجرین افغانستانی بنا بر شرایط سخت حاکم بر افغانستان بهناچار کشورشان را ترک کرده و در ایران برای گذران زندگی خویش کارگری میکنند؛ اما نسل دوم و سوم اینطور نیستند، آنها در این سرزمین متولد شده و با همین فرهنگ و محیط رشد کردهاند و اگر فرصت برابر برای آنها داده شود، هیچ فرقی از هر جهت با میزبانان خویش ندارند. بهطور عموم، برای کسی که انگیزه و علاقهاش را داشته باشد، هیچچیز سد راهش نیست و میتواند از کمترین امکانات، بیشترین استفاده را بکند. به قول استاد ارجمندم آقای حمید عجمی، اگر از کار خود نمیتوانیم بزنیم، از بخشی از خواب خود میتوانیم بگذریم. من و همسرم بیست سال است که کلاسهای خوشنویسی و تذهیب و دیگر کلاسها را بهصورت رایگان دایر کردهایم. به نظر من مهاجران باید بیشتر توجه کنند و فرزندان خود را بهسوی هنر و علم سوق بدهند. همیشه میگویم که در کشور ایران زمینههای ورزشی و هنری برای مردم ما بهراحتی مهیا است، چون ازنظر فرهنگی و زبانی هیچ مشکلی با جامعه میزبان نداریم. لازمه رشد در این زمینهها توجه و وقت گذاشتن است. من اعتقاد دارم که ما اگر حرکت کنیم، خداوند به ما برکت خواهد داد.
مهاجران در ایران برای سفر به شهرهای داخل ایران و خارج از ایران با محدودیت مواجه هستند، این محدودیت در مسیر هنری شما چقدر تأثیرگذار بوده است. در مورد این محدودیتها توضیح دهید؟
محمد مهدی میرزایی: محدودیت برای رفتن از شهری به شهر دیگر و بخصوص خارج از کشور وجود دارد. بدون شک این محدودیتها برای هنرمندان تأثیرات منفی خودش را دارد. مثلاً برای دیدن هنرمندان و یا برگزاری نمایشگاه در شهر دیگری، با شرایط خاص و زمانبری مواجه میشویم که این شرایط تأثیر روانی منفی زیادی دارد. چقدر خوب است که شرایطی برای هنرمندان فراهم شود که در بین مهاجران هموطن خویش در شهرهای دیگر ایران حضور پیدا کنند. اگر شرایط برای ما بهگونهای شود که برای رفت و آمد به شهرهای دیگر سهولت داشته باشیم و برنامههای هنری خود را با آرامش برقرار کنیم حتماً تأثیرات مثبتی جهت تشویق رشد مهاجران در عرصه هنر به دنبال خواهد داشت.
با توجه به اینکه در عصر حاضر زمان و سرعت عنصر مهمی هستند و تکنولوژی بهسرعت در حال پیشرفت است و هنر خطاطی زمانبر است، بسیاری از اساتید این حوزه از فراموش شدن هنر خطاطی نگران هستند، نظر شما در این مورد چیست؟
محمد مهدی میرزایی: هر چیزی برای رسیدن به قله کمالش نیاز به زمان دارد. این موضوع تنها محدود به هنر خوشنویسی نیست و بلکه تمامی هنرها اینطور هستند. از طرفی، این درست است که ما در عصر تکنولوژی هستیم اما در راه رسیدن به هنر میتوانیم از تکنولوژی بهترین استفاده را انجام دهیم. تکنولوژی در تضاد با هنر و سد راهش نیست بلکه بهنوعی در خدمت عرصه و رشد هنر وجود دارد. در زمان قدیم وسیله برای دیدن آثار هنرمندان وجود نداشت اما حالا بهواسطه این تکنولوژیها میتوانیم آثار تمام هنرمندان را ببینیم و رشد بیشتری داریم اما بهشرط اینکه اهل کار کردن باشیم. زمانی که من با دوستانم در افغانستان ارتباط برقرار میکنم در دهات افغانستان خطاطهایی را میبینیم که برایم بسیار تعجبآور هستند که آنها چطور به این رشد میرسند. هنر خوشنویسی در تار و پود مردم افغانستان وجود دارد و اگر یک بستر و امنیت در افغانستان برقرار شود ما میتوانیم قلههای موفقیت را فتح کنیم.
ایران و افغانستان اشتراک فرهنگی زیادی با یکدیگر دارند، این اشتراکات در خصوص خط چگونه است؟
محمد مهدی میرزایی: اشتراک مردم افغانستان و ایران به حدی است که ما شک میکنیم مرزی وجود دارد. شما اگر مکتب هرات را بررسی کنید و همچنین هنرهایی که در بامیان و در مزار و کابل و در غزنی است و اگر تاریخ را نگاه کنید، بهخوبی درک میکنید که بین این دو ملت، مرزی به وجود آمده که همانطور که تحت شرایطی و توسط انسانهای خاصی کشیده شده است، میتواند توسط انسانها برداشته شود. گذشته تاریخی ما چنان درهمتنیده است که همانند روحی هستیم در دو بدن. همانطور که قبلاً هم اشاره کردم، هیچ کشوری برای ایران ازنظر فرهنگی و تاریخی از افغانستان نزدیکتر نیست. این نزدیکی در عرصه هنر و بهخصوص خوشنویسی به حدی است که اصلاً تصور جدا بودن این دو کشور وجود ندارد. بهطور مثال، اساتید خوشنویسی ایرانی همان اشتهار و احترامی را که در میان هنردوستان ایرانی دارند، در میان هنرمندان افغانستانی نیز دارا هستند. گرچه ازنظر سیاسی ما اینها را دو سرزمین میدانیم اما در عرصه هنر سرزمین واحدی است. در عرصه هنر هنرمند را به خاطر هنرش میشناسیم نه تعلق جغرافیاییاش.
آیا تا به حال تصمیم داشتهاید که آموزشگاهی برای مهاجران تأسیس کنید؟
محمد مهدی میرزایی: از سالهای دور تا به حال کلاسهای مختلفی را برای مهاجرین برگزار کردهام. من بارها درخواست کردم که فضایی را در ورامین و شهر ری، قم و مناطق مهاجرنشین در اختیار ما قرار دهند تا ما بتوانیم در خدمت مهاجران باشیم.
در حال حاضر خطاطی در افغانستان چه جایگاهی دارد؟
محمد مهدی میرزایی: خوشنویسی بهطور سنتی در افغانستان طرفداران بسیاری دارد. داشتن خط خوش در افغانستان یک افتخار است. هیچ خانهای در افغانستان پیدا نمیکنید که مزین به اثر خوشنویسی نباشد. متأسفانه جنگهای داخلی و مداخلات خارجی زندگی را به کام مردم ما تلخ کرده و به دنبال آن بر وضعیت هنر هم در کشور تأثیرات منفی زیادی گذاشته است؛ اما در این چند سال اخیر، رونق زیادی در عرصه خوشنویسی ایجاد شده و نوجوانان و جوانان بسیاری به این هنر اصیل روی آوردهاند. من شاهد ظهور چهرههای جدید در عرصه خوشنویسی کشور هستم که با توجه به امکانات محدود و مشکلات زندگی در افغانستان، بهطور جدی به این هنر پرداخته و رشد بسیار خوبی را هم تجربه کردهاند. اطمینان دارم که با ثبات سیاسی در افغانستان، کشور من هم جایگاه ممتاز گذشتهاش را در این هنر بازخواهد یافت.
چه برنامههایی برای آینده دارید؟
محمد مهدی میرزایی: برنامههای زیادی برای آینده وجود دارد که به کمک خداوند بزرگ و تلاش خودم در صدد انجام آن هستم. همین کارهایی که در حال حاضر در دست دارم برای انجام دادن کارهای بهتر برای آینده است. پرورش هنرجویان و کشف استعدادهای نهفته در وادی خوشنویسی از میان هموطنانم از آرزوهایم است. تلاش برای بهتر کردن کارهای خودم و کسب تجارب بیشتر در عرصه خوشنویسی و درنتیجه رسیدن به جایگاه بلندتر را در نظر دارم. برگزاری نمایشگاههای برونمرزی و معرفی این هنر به هموطنان خودم از برنامههایی است که در صدد انجامش هستم. انشاالله.
ارسال نظرات