نذیر احمد دقیق یکی از جوانان آگاه و بادانش است که به فراگیری زبان مادری یعنی فارسی دری علاقه فراوان داشته و در امر غنامندی این زبان میکوشد. یکی از شهکارهای آقای نذیر دقیق این است که در دوران جنگهای داخلی و سخت مهاجرت به پاکستان در پهلوی مکتب پاکستانی وارد مکتب مهاجران افغان شده و زبان مادری را فراموش نکرده و در هیچ جایی اصالت افغان بودنش را از یاد نبرده است. او از ۹ سال بدینسو در کشور امارات متحده عربی شهر دوبی زندگی دارد و برعلاوه زبانهای رسمی افغانستان به زبانهای انگلیسی، اردو و عربی آشنایی دارد. او برعلاوۀ اینکه نقاش ماهر است یک نویسندهی جذاب هم است و اکثرأ به نوشتن طنزها، مقالهها و پیشنهادات سیاسی میپردازد و در امر منسجمسازی افغانها از هیچگونه سعی و تلاش دریغ نمیورزد. |
جناب نذیراحمد دقیق لطفا دربارۀ خودتان، تحصیلات و تجارب کاریتان بگویید.
نذیراحمد دقیق: ازاینکه موقع را مساعد ساختید تا با مجلۀ مقبول و پر خواننده «هفته» مصاحبه کنم یک جهان سپاس. نذیراحمد دقیق فرزند فیض محمد دقیق و نواسۀ فتح محمد خان دقیق رئیس اسبق نساجی گلبهار افغانستان استم.
۳۴ سال قبل از امروز در شهر زیبای کابل تولد شدم و سکونت اصلیام کوچهی بارانه شهر کابل است. در اثر جنگهای داخلی مانند خیلی از مردم افغانستان ترک وطن کرده با مادر، پدر، یک خواهر و برادرم که اکنون به فضل خداوند دو خواهر دارم به طرف اسلامآباد پاکستان مهاجر شدیم.
با شهامت والدینم با وجود تمام مشکلات، کمیها و کاستیهای زندگی در اسلام آباد که همه مهاجران افغان به آن مواجه بودند؛ آنها شرایط را به ما مساعد ساختند تا به درس و تعلیم بپردازیم و به مکتب ابتدایی پاکستانی شامل شدم و بعد از گذشت ده سال از مترک لیسه اکسفورد اسلام آباد فارغ گردیدم. قابل ذکر است که در پهلوی مکتب پاکستانی برای تقویه زبان مادری یعنی فارسی دری همزمان با مکتب پاکستانی شامل مکتب افغانی هم بودیم و مکتب افغانی را همچنان ادامه میدادیم.
به اثر سعی و تلاش مادر و پدر بزرگوارم بعد از مکتب به کورسهای هنرهای زیبا مثل نقاشی، رسامی، خطاطی و همچنان کورسهای ریاضیات ،قرائت قرانکریم و زبان انگلیسی نیز مشغول بودیم. بعد از ایجاد حکومت موقت به رهبری آقای کرزی دوباره به افغانستان آمدیم و درلیسه عبدالهادی داوی شامل شده و بعد از فراغت از مکتب راهی پوهنتون تعلیم و تربیه کابل شدم و از پوهنڅی علوم طبیعی یا ساینس از رشته کمیپوتر ساینس فارغ شدم و در جریان تحصیل به صفت نمایندۀ محصلان این پوهنتون ارتباطات محصلان را با حکومت برقرار میساختم. بعد از دوره لیسانس کورسهای انجنیری کمپیوتر را در داخل و خارج از کشور به صورت آنلاین پیش برده و از کورسهای «سیسکو» شهادتنامه بدست آوردم. چون وضع زندگی ما از لحاظ اقتصادی بلند نبود و ما که یک فامیل متوسط اما اکادمیک بودیم؛ برای امرار معیشت زندگی راهی وظیفه شدم و در وزارت دفاع و داخله افغانستان در بخش شبکه (نتورکینگ) با ریاست مخابره آنها که مربوط به شرکت جهان تکنالوژی میشد؛ به حیث مدیر عمومی شبکهها ایفای وظیفه نمودم. بعدأ با یک کمپنی بسیار معروف افغانستان به نام «زاهد ولید گروپ» آغاز به کار کردم و به صفت مدیر عمومی تجارتی آنها به مدت دو یا سه سال افتخار کار با آنها را دارم. در پهلوی این همه مصروفیتها ازینکه علاقه زیاد به اقتصاد داشتم وارد پوهنتون کاردان افغانستان شدم و در رشته مدیریت اقتصاد جهانی در پوهنتون کاردان به تحصیل پرداختم؛ اما متاسفانه به اثر مشکلات زندگی دو سال اخیر درس را خوانده نتوانستم تا لیسانس دومی امرا بدست میآوردم.
شما که در بخش تخنیک کمپیوتر و اقتصاد جهانی مدرک تحصیلی دارید؛ چگونه علاقهمند کارهای فرهنگی و هنری شده و بیشتر در بخشهای فرهنگی کار میکنید؟
نذیراحمد دقیق: از اینکه یک خانواده فرهنگی بودیم و از طرف مادر و پدر اهل هنر افغانستان بودیم و پدرکلان بزرگوارم فتح محمد خان دقیق از جملهای شعرای معاصر و یکی از نقاشان با استعداد کشور بودند؛ فلهذا استعداد هنری در وجود من و خواهران و برادرم بهروشنی دیده میشد که والدینم در آوان خوردسالی و نوجوانی استعدادهای ما را دریافته با وجود تنگدستی اقتصادی به کورسهای هنری و فرهنگی ما را شامل کردند و قبل از اینکه به تخنیک و جهان تکنالوژی روی بیاورم؛ از نو ساله گی تحت نظر استاد «اکبر فرهاد» به نقاشی و رسامی پرداختم و عشق به هنر از ایام طفلیت در من وجود داشت و تا حال در پهلوی همه مصروفیتهایم به نقاشی و رسامی میپردازم و درحدود چهارصد تا پنجصد اثر هنری کوچک و بزرگ دارم.
شما گفتید که به نقاشی و رسامی میپردازید،در هنر نقاشی آیا از یک سبک بخصوص پیروی میکنید و یا از سبک مختص بخودتان؟
نذیراحمد دقیق: اکثریت نقاشان یک راه مشخص را انتخاب میکنند؛ اما من که یک انسان چند بعدی استم و با همه به زودی کنار میآیم؛ چی یک فرد هنری و ادبی باشد و یا سیاسی و مذهبی؛ لذا شیوه کار هنری من چنین است که در ابتدا از شیوه ریالستیک در نقاشی آغاز کردم؛ اما حالا این شیوه را شاخ و برگ داده به شیوه مختص به خود گردانیدهام و فکر نکنم کسی تاکنون به این شیوه کار کرده باشد؛ مثلأ در هنگام نقاشی من رنگههای آبی، روغنی، پنسلی، مارکر، رنگههای اکریلیک، قلمهای خودکار و پنسل را یکجا کرده یک اثر را درست میکنم. یعنی اینکه دیگر نقاشان یا از رنگ آبی و یا از روغنی و یا پنسلی استفاده میکنند؛ اما من به کمک همه اینها اثر میآفرینم و نقاشی میکنم.
شما بیشتر از چهارصد اثر هنری دارید. آیا تاکنون آثارتان را به نمایش گذاشته و یا به کدام مرجع برای فروش معرفی کردهاید و یاخیر؟
نذیراحمد دقیق: بسیار سوال خوب کردید؛ من از ابتدای که نقاشی و رسامی را فرا گرفتهام؛ تاکنون آثارم را به صورت هدیه تقدیم میکنم و متاسفانه ما در کشوری زندگی میکردیم که حکومت قدر هنر را ندانسته و ارزش قائل نیستند؛ در حالی که مردمانی داریم هنرپرور و هنردوست و شواهد تاریخی نشان میدهد که مردم کابل اهل قلم و با فرهنگ بودند و استند. اما از حکومت گلهمند استم، نه تنها به من که یک فرد بسیار عادی و خُرد این جامعه میباشم؛ بلکه به هیچ هنرمند ما توجه نکرده است و حتی حکومت نتوانسته با یک تقدیرنامه کوچک ما را تقدیر کند و یا شرایط زندگی بخور نمیر را برای هنرمندان مساعد سازد؛ چه رسد به این که آثارشان را به بازارهای جهانی و نمایشگاههای بینالمللی معرفی کند؛ افغانستان یک مملکتی است غریب اما غنی از استعدادها. هنرمندان با استعدادهای خارق العاده دارد. زیرا هرهنرمند از ابتدای کارش به یک مشوق نیاز دارد و تشویق همان است تا اثرش خریدار داشته و دولت بازاریابی کند؛ تا هنرمند بیشتر درباره فروش اثرش فکر نکرده بلکه در فکر خلق بهترین آثار باشد. متاسفانه با این کم توجهیها؛ استعدادهای بزرگ هنری را از دست میدهیم که این خود یک ضایعه بزرگ به هنر و فرهنگ کشور است.
با شما از طریق گروپ اجتماعی «کابل ما» که کابلیان را از هر گوشه و کنار دنیا دور هم جمع کرده آشنا شدم. چطور توانستید این جمع بزرگ از نخبگان افغان را با هم در یک گروه منسجم کنید؟
نذیراحمد دقیق: من به این مفکوره استم؛ که اگر هر کس از منطقه خود افراد با فرهنگ و بادانش را جمع کند؛ آهسته آهسته به ملت شدن خواهیم رسید؛ چون حالا یگانه راه نجات افغانستان از بحرانهای کنونی قیام با قلم است نه قیام با تفنگ و این مقوله باید رایج شود؛ بنأ بطور نمونه دست به ایجاد این گروپ زدم تا همه بدانند که مردم افغانستان بی اتفاق نیستند؛ ما باید زنجیر اتفاق و اتحاد را بیشتر از بیش شکل بدهیم تا بتوانیم همه مردم افغانستان را منسجم کنیم.
به مشوره دوست خوبم عبدالقادر صدیقیان که یک شخصیت فرهنگی و معروف اروپا است باهم؛ هم نظر شده اقدام به ایجاد این گروپ کردیم و مسوولیت مدیریت این گروپ را بدست گرفتیم.
هدفهای گروه شما چه هست؟
نذیراحمد دقیق: بطور عموم هدف از ایجاد گروپ «کابل ما» اینهاست:
منسجمسازی کابلیهای افغانستان در سراسر جهان، البته تنها از اهل خرد و ادب کابل. ایجاد یک چتر مشترک تا در زیر همین چتر از چندین جناح باهم جمع شوند؛ اعم از جناحهای سیاسی، فرهنگی، ادبی، هنری، کمیدینها، سینماگران، شعرا و ادبا و در مجموع همه اهل خرد و ادب و اهل قلم.
خوشبختانه درین مدت شش ماه که از ایجاد این گروپ میگذرد؛ در این امر کامیاب شدهایم و کم از کم پنج هزار نفر کابلی اهل خرد و اهل قلم را جمع کردیم؛ ما سیاهی لشکر نخواسته و دروازه ما به روی همه باز نیست؛ تنها ما اهل قلم و اهل خرد را جستجو میکنیم و اهداف دیگر ما اینست تا ازین طریق بتوانیم به مقاصدی که همانا خیر مملکت ما باشد؛ چی از لحاظ هنری، فرهنگی و تاریخی و اقتصادی و چه خیریه برسیم. ما نهاد سیاسی نیستیم و به هیچ نهاد سیاسی هم وابسته نیستیم و با هیچ شخصیت سیاسی روابط کاری نداریم و تمام مصارف را خودم با آقای صدیقان متقبل شدهایم. پلان ما وسیع است و میخواهیم سایت انترتی جامع را ایجاد کرده یک انجمن فرهنگی و یا نهاد اجتماعی فرهنگی را بنام «کابل ما» ایجاد کنیم و رسمأ این نهاد را در دولت افغانستان ثبت و راجستر کنیم و نمایندهگیهایش را در تمام کشورهای جهان داشته باشیم.
فرھنگ سفلهپروری و چاپلوسی نذير احمد دقيق | متأسفانه، از مدتي است که چاپلوسی، بوت پاکی، تملق و عاميانه اگر بگويم چرخهگيری در کشورما افغانستان به يک فرھنگ و رسم زشت و ناگوار مبدل گرديده است. مھم جلوه نشان دادن افراد سفله، بیثبات، فاسد، ناپاک، غدار و رشوت خور در کشور ما به يک رسم و فرھنگ خشن و ناپسنديده مبدل گرديده که متأسفانه اين فرھنگ نامعقول توسط بعضی از جوانان نسبتأ تحصيل کرده که سخت دچارسفلگی، کھولت و نابينائی شده اند، عملی میشود. اکثر اشخاص بدماش، بدنام، فاشيست، دزد، مافيا و بی ريشه، درنظام و بيرون از نظام جوانان احساساتی زيادی را به معاشات و بھای بسيارکم و ناچيز توظيف نمودهاند که از طلوع بامداد تا شام تاريک سياسيون و رھبران نجس مذکور را تعريف، توصيف و بزرگنمائی کنند درحالی که اصليت ھمۀ مداريان را مردم به شکل خوب میدانند. بنبان گذاران این فرهنگ نادرست برخی از سیاسیون فاسد در حکومت بودند که عدهای را به نام«فیسبوک چلونکی» اجیر ساختهاند تا اشخاص فاسد و متقلب را دفاع کرده از آنھا” «مشر»، «رھبر»، «امپراتور»، «رئيس»، «بابا» و …. ھزاران افسانۀ گوناگون ديگر بسازند و دانش تقريبأ خوب خود را به بھای بسيارکم و ناچيز به لیلام گيرند. آرزو دارم اين جوانان و قلم به دستان به ھوش آمده اصلاح شده به خود بيايند و با کوشش و رياضت از خود شخصيت بارز و محبوب درست کرده افتخار آفرينند، نه اين که مورد سو استفاده چھار دزد، رھزن و چپاولگر قرار گيرند. دروغ بازيھا، ياوهسرائیھا و لغتپرانیھای آنھا به نفع ارباب دزدشان نه تنھا کدام عزت و افتخاری را کمائی نمیکند؛ بلکه شخصيت مقبول خودشان را به يک غلام و بوت پاک بیحيثيت تقليل خواھد داد. |
شما در پهلوی ایجاد گروپ کابل ما و کارهای هنری و فرهنگی؛ طنزهای سیاسی مینویسید لطف نموده در این باره معلومات بدهید؟
نذیراحمد دقیق: من به کمک فیض محمد دقیق پدر عزیزم که یک سیاستمدار خوب مردمی است و چند سال قبل در تکت انتخاباتی با آقای سیدجلال کریم نابغه که به حیث معاون اول ریاست جمهوری کاندیدا بودند و خوب درخشیدند و بیشتر در درد و رنج مردم شامل بودند؛ درس نویسندگی گرفتم. چون اکثرأ با ایشان بودم؛ لهذا من هم خواه مخواه از دردهای مردمم بی خبر نماندم و این انگیزه باعث شد که از چهار سال بدینسو طنزها و پیشبینیهای سیاسی را بنویسم و مقالههای زیادی را از طریق رسانههای چاپی و صفحات اجتماعی و رسانههای داخلی به چاپ رسانده و درد و الم مردم را به گوش مسوولان آن برسانم.
منحیث یک جوان آگاه و فعال که همواره در میان مردم بودید برای ایجاد اتفاق، اتحاد و وحدت ملی ما چی گفتنی دارید؟
نذیراحمد دقیق: از دید من رهکارهای مختلف برای محو پدیده شوم تعصب و بی اتفاقی درافغانستان وجود دارد تا روی کار بگیریم و درین باره چندین مقاله عنوانی ریاست جمهوری افغانستان فرستاده ام و چندین راه حلها را پیشنهاد کردهام. مملک ما و شما از چهل دهه بدینسو تحت فشار جنگهای داخلی و بیرونی قرار دارد ما از لحاظ اقتصادی و تعلیمی که یکی از بناهای اساسی و مهم اتفاق و اتحاد است سخت فقیر شدهایم. اگر ما تعلیم درست میداشتیم و یا از اقتصاد کافی برخوردار میبودیم؛ به این همه بدبختیها کشانده نمیشدیم. یکی از مشکلات ما بیتعلیمی و بیدانشی ماست و دلیل آن هم جنگهای مداوم داخلی است. ما باید کتله بسیار خوب از اهل قلم را جمع کنیم. مثل اقدام ایجاد گروپ «کابل ما» و به این نماد صفا و صمیمیت اشاره خواهم کرد که ای مردم! ببینید که ما چطور در زیر یک چتر با دوستی و صمیمیت قرار گرفته ایم، ما باهم هیچگونه اختلافی نداریم. ما در میان خود راستی داریم، چپی، جهادی، سیاسی، غیرسیاسی و فرهنگی داریم. خلاصه همه کلاسها در زیر یک چتر در غم و خوشی یکدیگر شریک استیم.
این تاپهای نادرست بیاتفاقی را که برما میزنند دروغ است. عامل بی اتقافی تمام اقوام افغانستان تنها چند رهبر سیاسی و بی خرد است که مملکت ما را به بحران کشاندهاند و به یغما و به فروش بردهاند؛ ما آنچنانی که به جهان بی اتفاق معرفی شدهایم نیستیم. مردم شریف افغانستان همه برادر یکدیگراند؛ اگر هزارهی میمیرد و یا پشتون و تاجک و ازبک و ایماق ازبین میرود ؛ما از یک خون استیم و مشترکأ متالم میشویم و یک هدف و یک راه و یک وطن داریم و تمام ما یک ملت استیم. اما دستهای بیرونی است که میخواهد ما را از هم جدا و برای مفاد خویش بی اتفاق سازند.
یگانه میکانیزمی که میتواند اتفاق ملی را ایجاد کند؛ اینست که از آوان طفولیت از مکتب الی ردههای بلند باید درس اتحاد و اتفاق داده شود. اکنون از نعره تکبیر الله و اکبر و کلمه لااله الله محمد رسول الله استفادۀ سوء صورت گرفته و باید اسلام واقعی را به شکل درست آن به مردم خود بفهمانیم و چیزی که اسلام امرکرده به اتفاق و اتحاد یعنی اخوت و برادری به آن عمل کنیم و یگانه راه رسیدن به این اعاده فقط دانش و قلم است و بس.
در اخیر اگر کدام گفتنی داشته باشید لطفأ بیان نمایید؟
نذیراحمد دقیق: امیدوارم افغانستان آرام شود و با خانم و پسرم به افغانستان بروم و مشتاق کار و خدمت و ارائه خدمت در هر منطقه افغانستان استم؛ خوش دارم خادم مردمم باشم. و همه افغانها دریک خانهای مشترک دور هم جمع باشند؛ چون هیچ جایی از دنیا را سراغ نداریم که افغانها مهاجر نشده باشند؛ این سیاستمداران ما گلی را به آب ندادهاند که مردم ما در هر جا پراگنده نشده باشند. هیچ افغانی از شوق و ذوق به دیگر ممالک نیامده؛ همه از درد و مجبوریت آمدهاند.
جناب نذیراحمد دقیق از شما سپاسگزاریم.
ارسال نظرات