نازنین میرصادقی دوست دارد چگونه خود را برای خوانندگان هفته معرفی کند؟
نازنین میرصادقی: من در تهران به دنیا آمدم و تحصیلات دانشگاهیام را هم در تهران ادامه دادم؛ اول در رشتهی علوم تغذیه در دانشگاه شهید بهشتی و بعد در رشتهی زبان و ادبیات اسپانیایی در دانشگاه آزاد. در سال ۱۹۹۶ میلادی به آمریکا مهاجرت کردم و از همان زمان مقیم نیویورک شدم. در حال حاضر مشغول به پایان رساندن دورهی فوقلیسانس زبان انگلیسی هستم.
شما در خانوادهای فرهیخته متولد و بزرگ شدید. از کودکیتان و اُنس با کتاب چه خاطراتی دارید و تأثیر آن فضا را در شغل و مسیری که انتخاب کردید چه میدانید؟
نازنین میرصادقی: من و برادرم با کتاب بزرگ شدیم. خانهی دوران کودکیمان با خانههای دیگر بسیار متفاوت بود. از همان زمان کودکی، تمام دیوارها با قفسههای متعددی پر از کتاب، تزیین شده بود و حال و هوای یک کتابخانهی کوچک را داشت. مادرم که کتابدار دانشگاه تربیتمعلم بود، همیشه با یک بغل کتاب به خانه میآمدند و بیشترین هدیهای که در مناسبتهای مختلف دریافت میکردیم کتاب بود. من اکثراً با چشمهای خوابآلود به مدرسه میرفتم؛ چرا که تا نزدیکیهای صبح مشغول خواندن رمانی تازه بودم.
هدف شما از راهاندازی یک مجموعهی انتشاراتی چه بود و چاپ کتاب (اعم از آموزشی و ترویجی و سرگرمی) برای کودکان نوآموز مهاجر چه سهمی در کلیت فعالیتهای شما دارد؟
نازنین میرصادقی: من از زمانی که بچههای خودم کوچک بودند با مشکل تهیهی کتابهای فارسی برای آنها روبهرو بودم و اکثراً مجبور میشدم از خانوادهام در ایران خواهش کنم که کتابهای موردنیاز را برایم به آمریکا ارسال کنند. مشکل دیگر این بود که کتابهای منتشر شده در ایران چندان مناسب کودکانی که در خارج از ایران بزرگ میشوند، نبود. مطمئن هستم که این مشکل را مادران و پدران مهاجر دیگر هم داشتهاند.
بهتدریج در وقت آزادم شروع به نگارش و تهیهی کتابهای مختلف داستانی و آموزشی برای کودکان کردم اما تماسهای متعددم با چند ناشر فارسی در آمریکا بیثمر ماند و درنهایت تصمیم به راهاندازی مجموعهی انتشاراتی گرفتم که هدف اصلیاش چاپ کتاب کودک به زبان فارسی باشد.
فکر راهاندازی «نشر بهار» مدتها ذهن من را مشغول کرده بود، اما در سال ۲۰۱۲، یک سال بعد از آن که دوستان عزیز و هنرمندم در ایران به شکل ناگهانی در یک تصادف رانندگی دختر جوانشان «بهار» را از دست دادند، مصمم شدم که به یاد «بهار»، «نشر بهار» را راهاندازی کنم. بعد از داشتن مشاغل مختلف ازجمله کتابداری، تصمیم گرفتم که بهطور دائم، تمام انرژی و وقتم را در این زمینه متمرکز کنم. در حال حاضر با کمک و همکاری دوستان عزیز هنرمند، نویسندگان و تصویرگران جوان، «نشر بهار» بیش از پنجاه عنوان کتاب منتشر کرده است.
توران؛ مادر ادبیات کودک ایران
نمیتوان از کتاب کودک سخن گفت و نامی از «توران میرهادی»، یکی از برجستهترین شخصیت های معاصر ادبیات کودک ایران به میان نیاورد. بانویی که بیش از شش دهه برای ارتقای فرهنگ و ادبیات کودکان ایران کوشید؛ تا جایی که او را «مادر ادبیات کودک ایران» مینامند. این استاد بزرگ ادبیات کودکان و مؤسس شورای کتاب کودک، فعالیتهای مهمی در زندگی خود انجام داد و آثار با ارزشی از خود به جای گذاشت. او که خود از کودکی به خوبی با ادبیات آشنا بود، میدانست که هیچچیز به اندازهی ادبیات نمیتواند فرهنگ یک کشور را تغییر دهد و ازاینرو تصمیم به گسترش ادبیات (و بهویژه ادبیات کودک) گرفت.
توران میرهادی بنیانگذار و مسئول طرح فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان، اولین کتاب مرجع ایرانی برای کودکان و نوجوانان است. او با یاری مجلهی «سپیده فردا»، سه نمایشگاه از کتابهای کودکان در سالهای ۱۳۳۵، ۱۳۳۷ و ۱۳۳۹ برگزار کرد. در پی برگزاری این نمایشگاهها، شورای کتاب کودک با تلاش توران میرهادی و همفکراناش، برای گسترش و پیشبرد هر چه بیشتر امر ادبیات کودکان در سال ۱۳۴۱ تاسیس شد. توران با کمک پدر و مادرش کودکستانی را به نام «کودکستان فرهاد» تاسیس و تلاش کرد تا در این مدرسه علاوه بر دانش، به کودکان درس اخلاق و مهارتهای اجتماعی بیاموزد.
مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران، افسانهی چینی برای کودکان، گنجشک کوچولو، رفتار والدین ما باید چگونه باشد، تفاهم بینالمللی به وسیله کتابهای کودکان و نوجوانان، در باب افسانهها و اسطورهها برای کودکان و نوجوانان (با همکاری ثریا قزل ایاغ) و مقالههایی در مجلهی «سپیده فردا»، «ماهنامه آموزش و پرورش»، نشریهها و گزارشهای شورای کتاب کودک از جمله آثار اوست.
یکی از تاثیرگذارترین کارهایی که توران میرهادی به همراه گروهش انجام داد، راهاندازی نشریههای پیک بود؛ آنها با انتشار پیک دانشآموز، پیک معلم و پیک خانواده توانستند محتوای آموزشی و مورد نیاز خانوادهها را به آنها برسانند. او در دورهای در نگارش کتابهای درسی کودکان نیز همکاری داشت.
دو جملهی «صلح را باید از کودکی آموخت» و «غم بزرگ را تبدیل کنیم به کار بزرگ» از جملات مشهور اوست که سرلوحهی بسیاری از فعالیتهای اجتماعی افراد قرار گرفته است.
ارسال نظرات