درباره عارف جعفری عارف جعفری متولد ۱۳۵۴ در ولایت ارزگان است. وقتی کودک خردسالی بیش نبود، تن به مهاجرت اجباری داد. همراه با خانوادهاش به ایران مهاجر شد. غم غربت باعث شد دست به قلم شود و از هجران بنویسد. «از جنس پریشانی» از مجموعه شعر اوست که در سال ۱۳۸۴ منتشر کرد. دنیای شعر پای عارف را در عرصه موسیقی باز کرد. این خواننده برجسته افغان زمانی با هنر موسیقی آشنا شد که بستر یادگیری موسیقی برای مهاجران بسیار تنگ بود. پشتکار فراوان از او خواننده موفق ساخت. نی، دمبوره، کیبورد و هارمونیه از سازهایی هستند که عارف جعفری در نواختن آنها تبحر دارد. اکنون عارف یکی از خوانندگان برجسته مهاجر در ایران است. صدای دلنشین او سبب شد رسانههای مختلف در برنامههای مختلف تلویزیونی دعوت کنند. برگزارهای کنسرتهای مختلف در برج میلاد، تالار وحدت، اندیشه، ایوان شمس از دیگر کارهای او در عرصه موسیقی است. آلبومهای، «تاآنسوی سمرقند»، «صیاد»، «گل بادام»، «پرواز»، «قند پارسی»، «صبا مزار می رم» از کارهای اوست. |
وقتی در افغانستان جنگ در گرفت، کودکان افغان همراه با خانوادههایشان راهی دیار غربت شدند. تنها تصویر آنها از وطن صدای توپ و تفنگ بود. آنها اسباببازیهایشان را در دل جنگ جا گذاشتند. عارف جعفری از کودکانی است که دلبسته نی بود، نی که در آن زمان با آن آهنگ مینواخت. عارف به همراه خانوادهاش به ایران مهاجر شد. عشق به موسیقی از عارف هنرمندی توانا ساخت. او اکنون با ترانههایش از سوز جنگ سخن میگوید تا همه بدانند بازماندگان جنگ تقویم روزهای خونآلوده کشورشان را هرگز فراموش نمیکنند. جعفری بهعنوان استادی برجسته در میان جامعه مهاجر شناخته میشود که پای هنرمندان بسیاری را به عرصه موسیقی گشوده است و برای آنها آهنگهای مختلفی را تنظیم کرده است. این خواننده موفق نبود آثار مکتوب را یکی از دلایل تهدید موسیقی افغانستان میداند و امیدوار است که فعالان عرصه موسیقی افغانستان به این موضوع توجه ویژهای داشته باشند. این هنرمند مهاجر یکی از بنیانگذاران خانه ادبیات افغانستان و نیز عضو هیئتمدیره آن است.
آقای جعفری گرامی چه عاملی شما را به سمت موسیقی سوق داد؟
عارف جعفری: پیوند با موسیقی ذاتی است، یعنی همه انسانها به صورتی ذاتی به آن علاقه دارند. بعضی افراد بنا به نیاز روحی خود گرایش شدیدی نسبت به هنر موسیقی دارند. به نظرم این شرایط افراد است که آنها را به سمت هنر موسیقی میکشاند. من از گذشته در حوزه ادبیات فعالیت میکردم و به همین دلیل با شاعران ایرانی و افغان در ارتباط بودم. همانطور که میدانید شعر ارتباط عمیقی با موسیقی دارد. بین دوستان شاعرم اشخاصی بودند که در حوزه موسیقی فعالیت داشتند. ارتباط با آنها زمینه ورود مرا به دنیای موسیقی فراهم ساخت. در ابتدا کار خود را با آوازخوانی شروع کردم و بعد از مدتی به نوازندگی مشغول شدم. بعد از چند سال فعالیت کارم را بهصورت حرفهای ادامه دادم. وقتی در افغانستان زندگی میکردیم، من کودک خردسالی بودم. در آن زمان گیاهانی در کنار جادهها و رودخانهها سبز میشد، من به همراه دیگر دوستانم از آن گیاهان نی میساختیم و سپس با آن نی مینواختیم.
شما تحصیلات خود را در ایران انجام دادید، برایمان توضیح دهید که چرا دانشگاه را برای فراگیری موسیقی انتخاب نکردید؟
عارف جعفری: در آن زمان بسیاری از رشتهها از جمله موسیقی برای اتباع غیرایرانی ممنوع بود. زمانی که کنکور دادم تنها انتخابم، رشته مرمت بناهای تاریخی در سیستان و بلوچستان بود. برای همین نتوانستم از طریق تحصیل موسیقی را فرابگیرم. تنها راه من آموزش به شکل آزاد بود. تلاش کردم که هنر موسیقی را از طریق اساتید ایرانی و افغان فراگیرم.
شما از نسل اول مهاجران هستید و سالهاست در حوزه موسیقی فعالیت میکنید، در آن زمان وضعیتی جوانانی که به هنر موسیقی و آوازخوانی علاقهمند بودند، چگونه بود؟
عارف جعفری: تعداد مهاجران به نسبت به امروز بسیار کمتر بود. بااینوجود در بین قشر مهاجر جوانانی بودند که به هنر موسیقی علاقه داشتند اما شرایط برای رشد آنها وجود نداشت. آنها بیشتر جذب محافل مذهبی میشدند و بیشتر مداح و قاری قرآن شدن را انتخاب میکردند. در آن زمان امکانات آموزشی بسیار محدود بود. همچنین بسیاری از جوانان باوجوداینکه استعداد خوبی در زمینه موسیقی و آوازخوانی داشتند، به دلیل مسائل اقتصادی آن را دنبال نمیکردند.
شما شخصاً به کدام سبک موسیقی علاقه دارید؟
عارف جعفری: موسیقی افغانستان متنوع است و هر بخش از افغانستان باتوجه به منطقه جغرافیاییاش موسیقی خاص خود را دارد. بهعنوانمثال موسیقی ولایت پروان با ولایت بامیان متفاوت است و هرکدام سبک جداگانهای دارد. من به شدت به موسیقی فولکلور علاقه دارم. به دلیل شرایط حاصل از مهاجرت فرصت نداشتم که موسیقی فولکلور با یاد بگیرم. در آن زمان تنها چیزی که در دسترس بود وجود کاستهای فولکلوریک بود. من بارها آن را گوش میکردم. دسترسی من به موسیقی هزارهگی بیشتر بود چون دوستان هزاره زیادی داشتم که موسیقی فولکلوریک را گوش میکردند. دیدن یک رباب نواز برای من یک آرزو بود. یک روز برحسب اتفاق از مغازهای گذشتم که آلات موسیقی میفروخت. صدای رباب شنیدم. به داخل مغازه رفتم، یکی از استادان افغان به نام جان آقا محمدی را دیدم. با او آشنا شدم و از او درسهای مختلفی را در زمینه موسیقی یاد گرفتم. من در محافل ادبی مختلفی که دوستان مهاجر برگزار میکردند، مشارکت داشتم. بعد از پایان محافل ادبی دوستان موسیقی مینواختید و این موضوع ارتباطات مرا در زمینه موسیقی افغانستان تقویت کرد.
مهاجرت چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
عارف جعفری: دوری از وطن سبب شد که به ادبیات علاقه پیدا کنم و به نوشتن روی بیاورم. تاکنون مطالبم در نشریات مختلف به چاپ رسیده است. در حوزه موسیقی مهاجرت تأثیری زیادی بر کارم داشته است. اگر بهجای ایران در افغانستان و یا کشور دیگری بودم، شرایط متفاوتی نسبت به امروز داشتم. اگر مهاجرت نبود من در حوزه موسیقی حرفهایتر بودم و پیشرفت زیادی میکردم.
نسبت به مسائل پیشروی هنرمندان مهاجر چه دیدگاهی دارید؟
عارف جعفری: امکانات برای یادگیری در ایران بسیار خوب است اما فضایی برای عرضه این آموختهها برای مهاجران وجود ندارد. آنچه که ما از هنرمندان مهاجر در عرصه موسیقی میبینم حداقل و محدود است. من بارها به کشورهای مختلف دعوت شدم اما به دلیل محدودیتهای موجود نتوانستم از فرصتهای پیشآمده استفاده کنم. همچنین گرفتن مجوز برای برگزاری کنسرت برای مهاجران سخت و پیچیده است. از طرف دیگر برگزاری کنسرت برای مهاجران هزینهبر است. متأسفانه مهاجران شرایط اقتصادی خوبی ندارند و بیشتر آنها نمیتوانند هزینه بلیت را پرداخت کنند. از سوی دیگر برگزارکننده باید برای برگزاری کنسرت درآمد داشته باشد تا هزینههای کنسرت را پرداخت کند. این موضوع سبب شده است که کنسرتهایی که برای مهاجران برگزار میشود، ضعیف و یا حتی پلی بک باشد. من به آینده امیدوارم چراکه دولت ایران رویه مهربانانهای را با مهاجران در پیش گرفته است که این موضوع سبب پیشرفت جامعه مهاجر در آینده میشود.
خوانندگان مهاجر افغان در عرصه آوازخوانی خیلی مطرح نیستند، فکر میکنید چرا؟
عارف جعفری: خوانندگان مهاجران یک مشکل بزرگ دارند. آنها خیلی تحت تأثیر موسیقی پاپ ایرانی هستند. این سبک از موسیقی با ذائقه مردم افغانستان همخوانی ندارد. یکی از مشکلات عمده هنرمندان مهاجر این است که آنها نسلی هستند در ایران بزرگ شدند و لهجه دری را همانطور تلفظ میکنند که تصور میکنند. این تصور غلط از لهجه دری باعث شده است هنرمندان ایرانی تصور میکنند که این همان لهجه افغان است. این موضوع در تنظیم آهنگ از سوی دوستان ایرانی بسیار تأثیر گذاشته است. نتیجه این موضوع منجر به تولید آهنگهای متنوع با کیفیت پایین شده است. به همین دلیل موسیقی مهاجران جایگاه و پایگاهی در افغانستان ندارد، در نتیجه میتوانیم بگوییم که محصولات موسیقی مهاجران از واقعیت خود بسیار دور هستند و این آسیب بزرگی است که هنرمندان مهاجر تجربه میکنند.
ما به طور روزافزون شاهد ظهور هنرمندان جدید در افغانستان هستیم، هنرمندانی که بهواسطه رسانههای موجود در افغانستان به مخاطبان شناسانده میشوند. بهعنوانمثال مسابقه ستاره افغان در پانزده سال اخیر نقش مهمی در این زمینه ایفا کرده است، نظر شما در این مورد چیست؟
عارف جعفری: این آزادی مفرطی که بعد از حضور امریکا در افغانستان به وجود آمد، باعث شد که جوانان بسیاری بدون هیچ تلاشی و فقط برای دیدهشدن وارد عرصه موسیقی شوند. برنامههایی مثل ستاره افغان فقط با هدف تجاری فعالیت میکنند و تابهحال این برنامه هیچ نقش مثبتی در حوزه موسیقی افغانستان نداشته است. شما اگر این برنامه را دنبال کنید، متوجه میشوید که در این برنامه تنشهای قومیت بسیار زیاد است و این آسیب بزرگی است چراکه مخاطبان به شکل قومیتی دستهبندی میشوند و اقوام مختلف افغانستان طرفدار کسی هستند که از اقوام آنها باشند.
چرا موسیقی افغانستان ثبات ندارد و تا به امروز نتوانسته به ثبات پایدار برسد؟
عارف جعفری: در افغانستان دنیای موسیقی در حال گذر از فراز و نشیبهای گوناگونی است. به نظرم من هرکسی به موسیقی افغانستان جنگ میزند و آن را به سمتی که میخواهد میکشاند. عدهای به موسیقی تاجیکستان روی آوردهاند و تلاش میکند که موسیقی افغانستان به سمت موسیقی تاجیکی پیش برود، عدهای دیگر به موسیقی هندی علاقه دارند و تلاش دارند که موسیقی افغانستان آمیخته با موسیقی هندی شود. در این میان گروه دیگر تلاش میکنند که موسیقی ترکی را وارد افغانستان کنند. این آشوب بازاری که در موسیقی افغانستان وارد شده است ماندگار نیست و قطعاً در آینده نهچندان دور موسیقی افغانستان به شکل پایدار خود میرسد.
به نظر شما مشکلات مهم موسیقی افغانستان چیست؟
عارف جعفری: نبودن محصولات مکتوب در حوزه موسیقی افغانستان مهمترین آسیبی است که در زمینه موسیقی افغانستان وجود دارد. ما کتابهایی نداریم که در آن موسیقی افغانستان ثبت شده باشد و تنها مرجع معتبر برای علاقهمندان عرصه موسیقی وجود محصولات شنیداری است. بارها پیشآمده که از موسیقی افغانستان کپی شده است و این کپیبرداری به دلیل عدم وجود محتوای مکتوب بوده است.
در این چند سال اخیر شاهد هستیم که مهاجران با درخشش در شاخههای مختلف فرهنگی، ورزشی رشد چشمگیری داشتهاند اما این موضوع در عرصه موسیقی اتفاق نیفتاده است، فکر میکنید چرا؟
عارف جعفری: چون آثار هنری مهاجران در بخش موسیقی از طریق رسانهها پخش نمیشوند و در واقع مهاجران تریبونی ندارند که بخواهند در عرصه موسیقی فعالیت خود را بازتاب دهند.
چه برنامهای برای آینده دارید؟
عارف جعفری: همانطور که گفتم من علاقه زیاد به موسیقی فولکلوریک دارم، میخواهم قطعات کم شنیده شده فولکلوریک افغانستان را جمعآوری کنم که هر قطعه را هنرمندان بومی مناطق مختلف افغانستان با لهجه و گویش خودخوانده باشند.
آقای عارف جعفری گرامی از شما سپاسگزاریم.
ارسال نظرات