نیلوفر گلکار متولد سال ۱۳۶۲ در تهران و تحصیلکرده مدیریت در مقطع کارشناسی از دانشگاه تهران است. به گفتهی خودش در زمان دانشجویی، فعالیتهای اجتماعی و مدنی خود را با پیوستن به کمپین «یک میلیون امضا» (در حمایت از حقوق زنان) آغاز کرده است. خانم گلکار از همان زمان با کمیتهی گزارشگران حقوق بشر همکاری کرده تا در تابستان سال ۲۰۰۸ زمانی که به کانادا مهاجرت کرد. با وقوع حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران (۲۰۰۹) همکاری خود را با این کمیته قطع نکرد و از کانادا به فعالیتهای حقوق بشری خود ادامه داد. او از سال ۲۰۱۲ روی مسایل کانادا بهویژه مسائل محیطزیستی و همبستگی با بومیان کانادا تمرکز بیشتری پیدا کرده است. خانم نیلوفر گلکار هماکنون در تورنتو زندگی میکند و در مقطع دکترای علوم سیاسی دانشگاه یورک مشغول به تحصیل است و همزمان در رشتهی قانون کار تدریس میکند. او که خود با یکی از بومیان کانادا زندگی میکند از تجربیات، پژوهشها و پیشنهادهایش برای بهبود وضعیت بومیان کانادا سخن گفته است که در ادامه از نظرتان میگذرد.
خانم نیلوفر گلکار گرامی چطور با زندگی و مشکلات بومیان کانادا آشنا شدید؟
نیلوفر گلکار: هشت سالی است که در حوزه محیطزیست و در همبستگی با بومیان کانادا کار کردهام. در انتاریو با دو جمعیت (یکی امجینانگ که کنار سارنیا هست و یکی هم با گرسی نروز در شمال انتاریو)، در دو حوزه آلودگی از طریق نفت و فرآوردههای نفتی و آلودگی جیوه در رودخانه و مسمومیت حاصل از آن همکاری کردم. هر دوی این اقوام دچار مشکلات شدید سلامتی هستند که نتیجهی فعالیت کارخانهها و صنایع در نزدیکی آنهاست و یا اجازهی دفن زبالههای صنعتی در محل زیست آنهاست. به این مشکل سیستماتیک، با نام «نژادپرستی محیطزیستی» شناخته میشود. ممکن است فکر کنیم که سازوکار خیلی از این صنایع از قدیم در این مکانها بوده و مقصر این آلودگیها، دولت کنونی نیست ولی با نگاهی بهعدم رسیدگی برای پاکسازی جیوه یا عدم تلاش برای جابهجایی صنایع، متوجه میشویم که هر دولتی که در هر دوره بر سر کار آماده به این موضوعات اهمیتی نداده است.
به نظر شما آیا برخورد دولت کانادا با صاحبان اصلی این سرزمین عادلانه است؟
نیلوفر گلکار: عادلانه نیست. همین دو سال پیش وقتی یک قوم بومی دیگر در غرب کانادا در منطقهای به نام اونیستوتن اجازهی توسعهی پروژهی توسعهی لولهی نفت را که از یکی از رودخانههای اصلی (که سرمنشأ زندگی بسیاری از جوامع بومی غرب کانادا و محل مهمی برای حیاتوحش است) را ندادند، دولت کانادا ارتش و نیروهای ویژهی سرتاپا مسلح را به منطقه فرستاد و درحالیکه اجازهی ورود به خبرنگاران رسانههای مختلف را نمیداد، با خشونت، بسیاری را بازداشت کرد.
رهبران این جنبشها، اینگونه رفتارها را بهنوعی ادامهی سیاست مدارس مذهبی میدانند که میخواست نسلهای آیندهی بومیان دسترسی به زمین فرهنگ و زبان و نوع زندگی پدر و مادرهایشان نداشته باشند. سیاستهایی که از دست رفتن هویت و سبک زندگی را سبب میشد و قرار بود باعث شود که نسل بعدی به نوع زندگی که دولت کانادا برای آنها مناسب میدید وابسته شود؛ یک زندگی وابسته به بازار با تسلط زبان انگلیسی و فرانسه با نام «پروسهی متمدنسازی». هماکنون با روشن شدن واقعیت وحشتناک آن مدارس و این که چه بلایی سر کودکان میآمد، میدانیم آن فرایند چیزی جز نابودی به بار نیاورد.
باتوجهبه یک دهه فعالیت شما در زمینهی حقوق بومیان، تبعیض علیه بومیان سیستماتیک است؟
نیلوفر گلکار: بله. کاملاً تبعیض سیستماتیک وجود دارد؛ هم از نظر تبعیض نژادی، هم از نظر تبعیض جغرافیایی و هم از نظر تبعیض محیطزیستی. چون بسیاری از قوانین تبعیضآمیز هنوز پابرجاست. الان در کانادا بیش از دویست جامعهی بومی از آب آشامیدنی سالم محروم هستند و دولت کانادا میتواند با تخصیص بودجه این مشکل را حل کند اما اقدامی در این زمینه صورت نمیگیرد. درصد بچههایی که از خانواده جدا میشوند و به دولت سپرده میشوند یا سهم زندانیان در بین بومیان بیشتر است و این حاصل یک نظام تبعیضآمیز و با خشونت تاریخی است.
از نظر شما چرا آشنایی با واقعیت زندگی بومیان برای جامعهی مهاجر و خصوصاً مهاجران فارسیزبان دارای اهمیت است؟
نیلوفر گلکار: بهعنوان یک مهاجر، بسیاری از ما مجبور به ترک ایران شدیم. خیلی از اقوامی که در ایران زندگی میکنند، از حق صحبت و تحصیل به زبان مادری محروم هستند. بسیاری از هموطنان بهایی، از ابراز نظر آزادانه و انجام علنی مراسم خود محروم هستند. همهی اینها میتواند نکات مشترکی برای فکر کردن به اوضاع مردمان بومی کانادا باشد و این که چرا استاندارد دوگانه در جوامع وجود دارد. ما وظیفه داریم که با مسائل و مشکلات جامعهای که در آن زندگی میکنیم آگاه باشیم و اگر میخواهیم وضعیت زندگی خودمان و دیگران را بهبود ببخشیم، قطعاً این مسئله جدا از مشکلات تبعیض نژادی، فرهنگی و جنسیتی که در جامعه وجود دارد نیست. حداقل این آگاهی منجر میشود که ما به بازتولید کلیشههای نژادپرستانه و رفتارهای غیرمنصفانه در مقابل بومیان کانادا کمک نکنیم.
خیلی از ایرانیها شاید حاضر نباشند قبول کنند که اینجا تبعیض وجود دارد و ریشهاش در تاریخ استعماری کاناداست، چون در مقام مقایسه، جمهوریاسلامی و دولت کانادا اصلاً قابلمقایسه نیستند ولی این که دولت و ساختار دموکراتیک اینجا بهعنوان یک مهاجر، از حکومت مطلقهی مذهبی به ما آزادی بیشتری میدهد، ناقض حقیقت تبعیضآمیز جامعهی کانادایی نیست. درواقع آگاهی و فعالیت ما در این حوزه میتواند جلوی سوءاستفاده سیاسی رژیمهای خودکامهای چون حکومت ایران را هم از موضوع تبعیض علیه بومیان کانادا بگیرد.
رفتار جامعه کانادا را با بومیان چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا به نظر شما باتوجهبه فعالیتهای روشنگرانه طی سالهای اخیر، این رفتار تغییر کرده است؟
نیلوفر گلکار : متأسفانه رفتار جامعهی کانادا چندان خوب نیست در بسیاری از شهرهای کوچکتر رابطهی تبعیضآمیز و گاهی خشونتبار مشاهده میشود. جنبشی به اسم «زنان و دختران بومی گمشده و کشتهشده» وجود دارد که تعداد بسیار زیادی را شامل میشود اما متأسفانه پلیس کانادا پیگیری خاصی دررابطهبا این افراد انجام نمیدهد و بسیاری از ما اهالی رسانه هم شاید از این موارد آگاهی نداشته باشیم. یکی از این موارد خواهر دوستم بود که در تورنتو مشغول به تحصیل در رشته مد لباس بود. در یک مهمانی از بالای برج به پایین پرت شد. پلیس تا متوجه شد مقتول از بومیان کاناداست، مورد را خودکشی اعلام کرد و تنها پس از پیگیری دوستم و خانوادهاش و استخدام یک کارآگاه خصوصی بود که پرونده به جریان افتاد و خیلی حقایق آن شب که پلیس از خانواده مخفی نگه داشته بود، فاش شد.
بخش زیادی از این حقایق برای ما که در شهرهای بزرگ زندگی میکنیم مخفی است و شاید اصلاً ندانیم همکلاسی یا همکارمان، از جامعهی بومیان است. بسیاری اوقات شاید تصور ما از بومیان، بیخانمانانی باشد که در خیابان میبینیم یا تصویری غیرواقعی که در رسانهها وجود دارد و شاید به ذهنمان نرسد که بومی بیخانمانی که در خیابان دیدهایم، شاید از بازماندگان مدارس مذهبی باشد و با خشونتی که از سنین کودکی دیده است، دور از خانواده و اقوام خود، هرگونه شانس ساختن زندگی از او دریغ شده است.
بهعنوان یک ایرانی که با یکی از بومیان کانادا زندگی میکند، آیا با مسائل و مشکلاتی در این زمینه مواجه شدهاید؟
نیلوفر گلکار: همخانه من که از بومیان میتی است در این زمینه بسیار فعال است و شدیداً دستاندرکار ساختن یک خانه گنبدی است که محل گردهمایی گروههای بومی انیشنابه خواهد بود. به همراه او و دیگر دوستان بومیام، به مناطق مخصوص زندگی بومیان که اینجا به آنها «ریزرو» میگویند رفتیم. در آنجا متوجه شدم اکثر خانهها استاندارد ساخت ندارند و بسیاری از ریزروها آب آشامیدنی مناسب ندارند. خیلی از سرویسهای معمول شهری در این شهرکها وجود ندارد حتی اگر چسبیده به شهر دیگری باشند. ممکن است نتوانید با تلفن تاکسی بگیرید یا غذا دلیوری کنید و غیره.
چقدر به آینده بهبود شرایط بومیان در نتیجه فشار افکار عمومی خوشبین هستید؟
نیلوفر گلکار: به نظرم فشار افکارعمومی خیلی مهم است و خوشبختانه در چند سال اخیر توجه بسیاری از کاناداییها به این موضوع جلب شده و آگاهی زیادی در عقب راندن بخش نژادپرست جامعه ایجاد شده است. علاوه بر این، این آگاهیها بر بهبود سیاستهای دولت تأثیر داشته است اما به نظرم هنوز جا برای کار روی این موضوع وجود دارد. امیدوارم جامعهی ایرانی هم بتواند نقش مهمی در این روند از خودش نشان بدهد.
و کلام آخر؟
نیلوفر گلکار: یکی از پروژههایی که به بازسازی فرهنگ و زبان ازدسترفته بومیان کمک زیادی خواهد کرد، در منطقه «چیواز اف د تیمز» قرار است انجام شود، پروژهی «ساخت خانه گنبدی» است که لینک آن برای کسانی که میخواهند بیشتر با این موضوع آشنا شوند و یا حتی کمک مالی کنند در وبسایت هفته به نشانی www.hafteh.ca آمده است.
خانم نیلوفر گلکار عزیز از شما سپاسگزاریم.
ارسال نظرات