جدال ده ساله کبک برای گذار به عصر سکولار

داستان «انقلاب آرام» کبک و رهایی این استان از سلطه مذهب

کشیش آلفونس پران با انقلاب ضد مذهبی همراه شد

در سال‌های قبل از ۱۹۶۰ تقلب در انتخابات و فساد مالی در کبک رایج بود. در بخش اقتصادی سرمایه‌گذاران خارجی توسعه منابع طبیعی استان را به‌طور عمده در اختیار داشتند. استخراج سنگ‌آهن یک نمونه است که توسعه آن توسط ایالات‌متحده آمریکا، مستقر در شرکت سنگ آهن کانادا انجام می‌شد. تا نیمه دوم قرن بیستم اکثر کارگران فرانسه‌زبان زیرخط فقر زندگی می‌کردند. و دخالتی در کارهای اجرائی و اقتصاد استان خود اعم از معاملات و تجارت نداشتند.

 

لیلی خاقانی

 

در سال ۱۹۷۰ کبک دچار یک بحران جدی شد. این بحران به دلیل ریشه داشتن در ناسیونالیسم، از اهمیت زیادی برخوردار است. آن‌چنان‌که هر سال در ماه اکتبر در رسانه‌های عمومی مطرح و از زوایای مختلف موردبحث قرار می‌گیرد. این بحران به لحاظ ویژگی خاص خود، یعنی علل و چگونگی آغاز و پایان آن حائز اهمیت بسیاری‌ست و در شماره‌های بعدی «هفته» نیز به آن پرداخته خواهد شد. اما برای ریشه‌یابی این بحران در تاریخ کبک، باید یک دهه به عقب برگردیم و سال‌های قبل و بعد از ۱۹۶۰ را موردبررسی قرار دهیم. در این بررسی به نقطه عطفی برمی‌خوریم که انقلاب آرام نامیده شده است. در این بخش مونترال‌شناسی به بستری که زمینه ساز بحران اکتبر بود یعنی انقلاب آرام و دستاوردهای آن در زمینه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کبک پرداخته شده است.

 

انقلاب آرام

انقلاب آرام شامل دوره‌ای از تاریخ کبک می‌شود که دهه ۱۹۶۰ را در برمی‌گیرد. یعنی از سال ۱۹۶۰ شروع‌شده و صفحه کاملاً متفاوت و زرینی از تاریخ کبک را ورق می‌زند که باعث تحولات بنیادی شده و عصر نوینی را آغاز می‌کند. این دوره، از انتخابات ژوئن ۱۹۶۰ و شکست اتحاد ملی و پیروزی حزب لیبرال آغاز می‌شود و از آن زمان کبک در پیمودن راه مدرنیته گام برمی‌دارد. انقلاب آرام تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ زندگی اجتماعی کبک را پوشش می‌دهد و به دلیل آن‌که برخلاف سایر انقلاب‌ها، برای شکل‌گیری و به ثمر رسیدن آن، از خشونت استفاده‌نشده است، انقلاب آرام La Révolution tranquille نامیده می‌شود. نام انقلاب آرام برای اولین بار چند هفته بعد از انتخابات توسط روزنامه‌نگاری از «گلوب. اند. میل» در تورنتو مورداستفاده قرار گرفت.

تا قبل از دهه ۱۹۶۰، کلیسای کاتولیک در تمام سطوح استان اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تسلط و دخالت کامل داشت. درواقع می‌شود گفت که در کبک حاکمیت مطلق با کلیسای کاتولیک بود.

در دهه ۱۹۶۰ خلع ید کلیسای کاتولیک از سیستم اداری استان منجر به تشکیل دولتی شد که مهم‌ترین دستاورد آن سکولاریزه شدن سریع و مؤثر جامعه بود. همچنین باعث به وجود آمدن هویت ملی برای کبک شد، عاملی که به رودررو شدن جدائی‌طلب‌های کبک و فدرالیست‌ها انجامید.

اگرچه ظاهراً این‌طور به نظر می‌رسد که یکی از نتایج انقلاب آرام، یعنی هویت ملی و جدائی‌طلبی و آرزوی دیرینه عده‌ای از فرانسوی‌زبانان کبک ضمن بحران اکتبر سرکوب شد و پایان گرفت، اما با انقلاب آرام، حس ناسیونالیزم در جامعه کبک جان گرفته بود. تأسیس حزبی بنام پارتی کبکوا توسط «رنه لوک» به سال ۱۹۶۸، و بلوک کبکوا به سال ۱۹۹۱ رسماً به‌صورت کرسی‌هائی درآمدند که اولی در سطح کبک و دومی در سطح فدرال در دفاع از منافع و هویت ملی کبک و استقلال آن فعالیت می‌کنند. در ادامه، دو رفراندوم برای جدائی و استقلال به سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۵ نشانگر آن است که این مسئله به‌صورت آرزوئی هنوز هم در اعماق وجود کبکی‌ها جاریست.

 

 

 

قبل از سال ۱۹۶۰ محافظه‌کاری به نام Maurice Duplessis رهبر اتحاد ملی در رأس دولت قرار داشت. با انتخابات ۱۹۶۰ و روی کارآمدن Jean Lesage از حزب لیبرال، عصر دیگری در تاریخ کبک ورق خورد. به‌طوری‌که «پایان تیرگی‌ها» نامیده شده است.

در سال‌های قبل از ۱۹۶۰ تقلب در انتخابات و فساد مالی در کبک رایج بود. در بخش اقتصادی سرمایه‌گذاران خارجی توسعه منابع طبیعی استان را به‌طور عمده در اختیار داشتند. استخراج سنگ‌آهن یک نمونه است که توسعه آن توسط ایالات‌متحده آمریکا، مستقر در شرکت سنگ آهن کانادا انجام می‌شد. تا نیمه دوم قرن بیستم اکثر کارگران فرانسه‌زبان زیرخط فقر زندگی می‌کردند. و دخالتی در کارهای اجرائی و اقتصاد استان خود اعم از معاملات و تجارت نداشتند. به طوریکه خواننده، هنرپیشه، شاعر، نویسنده و فعال سیاسی فلیکس لکلرک Félix Leclerc  وضعیت را اینگونه تصویر می‌کند: «ساکنان اصلی کبک در سرزمین خودشان مردمان حاشیه‌ای هستند».

 

 

 

سکولاریزاسیون

در سال‌های تاریک تاریخ کبک، یعنی قبل از دهه ۶۰ سلطه خلل‌ناپذیر چند صدساله کلیسا در اجتماع و سیاست کبک حاکم بود. با انقلاب آرام، کبک توانست خود را از زیر حکومت قرون وسطائی کلیسای کاتولیک آزاد کند. حقوق زن و مرد را به رسمیت بشناسد. آموزش و بهداشت را از دست راهب‌ها و کشیش‌ها بگیرد و به مدارس و بیمارستان‌های مدرن بسپارد.

 

قانون اساسی کانادا در سال ۱۸۶۷ آموزش‌وپرورش را از اختیارات استانی شناخته و آن را در حوزه مسئولیت استان قرار داده بود. در سال ۱۸۶۸ استان کبک وزارت آموزش عمومی را تأسیس کرد؛ درپی آن مدارس هرکدام مسئولیت برنامه‌های خود اعم از موضوعات آموزشی، نحوه ارائه و صدور مدرک تحصیلی را عهده‌دار شدند.

اما در سال ۱۸۷۵ زیر فشار کلیسا سیستم وزارتی آموزش‌وپرورش لغو شد، زیرا روحانیون مسیحی معتقد بودند که فقط کلیسا قادراست آموزش مناسب به جوانان ارائه دهد و دولت نباید در این کار دخالتی داشته باشد. تا انقلاب آرام، آموزش عالی به دلیل هزینه بالای آن در دسترس تنها اقلیتی از فرانسوی‌زبانان کبک بود.

 

 

 

در بحبوحه انقلاب آرام و بعد از کوتاه کردن دست کلیسا از سیستم اداری استان، در سال ۱۹۶۳ و ۱۹۶۴ Rapport Parent (گزارشِ پران) توسط Alphonse Marie Parent انتشار یافت. سندی که پایه تغییرات اساسی در سیستم آموزشی قرار گرفت. «آلفونس مری پَران» کشیشی کبکی، مدرس دانشگاه لاوال و رئیس کمیسیون سلطنتی بازرسی آموزش کبک در دهه ۶۰ بود و بعد از تحقیق و بررسی در امور آموزشی کشورهای دیگر، گزارشی را در ۵ جلد به سال ۱۹۶۴ منتشر کرد که به نام خودش نامیده شده است. در این گزارش مشکلات و موانع موجود برای دستیابی به کیفیت بالا در آموزش‌وپرورش کبک شناسائی شده و راه‌حل‌هائی برای آن‌ها پیشنهاد شده است و به دلیل همین پیشنهادهای اساسی، نقش این گزارش در دگرگونی سیستم آموزشی کبک بسیار مهم و مؤثر بود.

ایجاد وزارت آموزش کبک، آموزش اجباری تا سن ۱۶ سالگی، ایجاد CÉGEP در برابر کالج‌هایی که بوسیله کلیسا اداره می‌شد، آموزش معلمان و دسترسی آسان به آموزش عالی برای تمام قشرهای جامعه ازجمله مهم‌ترین پیشنهادهای کشیش پَران و از دستاوردهای بزرگ انقلاب آرام بود که تغییرات بنیادین در سیستم آموزشی به وجود آورد.

 



جایگاه زنان قبل و بعد از دهه ۶۰

قبل از دهه ۶۰ قوانین مذهبی در تمام شئونات اجتماعی و بخصوص در خانواده‌ها شدیداً حاکم بود. جایگاه زن بر اساس باورهای مذهبی تعریف شده بود، به‌طوری‌که آنان در خانواده همانند «ماشین‌های جوجه‌کشی» وظیفه‌ای جز تولیدمثل نداشتند. کمترین تعداد فرزندان خانواده به ۱۰ نفر می‌رسید. با خلع ید از کلیسا، افراد جامعه از مذهب روی‌گردان شده و به جا آوردن مراسم مذهبی را ترک کردند. دست کلیسا از مدارس و بیمارستان‌ها کوتاه شد و پرسنل غیرمذهبی جای راهبه‌ها و کشیش‌ها را گرفت. نفوذ کلیسا در خانواده‌ها از بین رفت. تعداد فرزندان کم شد و یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب آرام در زندگی اجتماعی کبک این بود که زنان قالب قبلی خود را ترک کرده، از کنج خانه‌ها بیرون آمده، به حقوق انسانی خود دست یافته و جایگاه اجتماعی پیدا کردند.

 

شرکت برق کبک، نماد اقتصادی هویت ملی

دهه ۶۰ در تمام زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استان تحول بزرگی به وجود آورد. یکی از مؤثرترین و بزرگ‌ترین میوه‌های آن در بخش اقتصادی، ملی شدن برق بود که نه‌تنها در سطح استان؛ بلکه در اقتصاد کشور کانادا نقشی بس عظیم و تعیین کننده دارد. این امر آن‌چنان مهم است که می‌توان صحبت از انقلاب را همان صحبت از ملی شدن برق دانست.

 

 

 

بااین‌حال این فاکتور بنیادین در انتخابات ۱۹۶۰ پیش‌بینی نشده بود. در انتخابات ۱۹۶۲ حزب لیبرال با اکثریت به قدرت رسید و در عرض ۶ ماه رنه لوک René Lévesque وزیر منابع طبیعی، طرح‌های خود را برای ملی کردن برق تحت نام هیدرو کبک ارائه داد و این طرح نه‌تنها سمبلی شد برای شکل‌گیری حکومت کبک؛ بلکه نمادی از توانائی کبکی‌ها در جهت تکمیل پروژه‌ای به این عظمت شد.

رنه لوک با خرید سهام ۱۱ شرکت خصوصی تولید و توزیع برق به مبلغ ۶۰۴ میلیون دلار، همه را در یک شبکه برق واحد به نام هیدرو کبک ادغام کرد. ایجاد این شرکت تضمینی بود برای اتحاد و اختصاص دادن امتیازات به نفع استان، به‌طوری‌که فرانسه‌زبانان کبک به پست‌هائی دسترسی پیدا کردند که همیشه و به‌طور سنتی در اختیار انگلیسی‌زبانان قرار داشت. امروزه هیدرو کبک یکی از مهم‌ترین ستون‌های اقتصادی کبک و کاناداست و کانادا این استوانه اقتصادی مهم را مدیون رنه لوک است. به‌طورکلی نه‌تنها در مورد الکتریسیته، بلکه در بیشتر زمینه‌های مربوط با انقلاب آرام، رنه لوک نقش بزرگ و تعیین‌کننده‌ای داشت. به ادعای بسیاری از تاریخ‌نگاران از بین کسانی که در تحقق مدرنیته در کبک سهم داشتند، هیچ شخصیتی نمی‌تواند با نقشی که او در این مهم داشته برابری کند.

 

این مرد بزرگ در ۲۴ اوت ۱۹۲۲ در نیوبرونزویک چشم به جهان گشود و درGaspesie بزرگ شد. وی در سن ۱۴ سالگی پدرش را که وکیل بود، از دست داد. او فرزند بزرگ خانواده بود. در دانشگاه لاوال مشغول تحصیل حقوق شد ولی آن را نیمه‌تمام گذاشت. در زمان جنگ دوم جهانی به چند کشور درگیر جنگ سفر کرد. از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۹ ژورنالیست تلویزیون بود. در سال ۱۹۶۰ وارد سیاست شد. از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶ در کابینه «ژان لوزاژ» لیبرالیست، مسئولیت وزارت منابع طبیعی را به عهده داشت. به دلیل پیاده کردن پروژه عظیم برق و تأسیس هیدروکبک یکی از فعالان و تأثیرگذاران بسیار مهم انقلاب بود.

 

در ۱۹ نوامبر ۱۹۶۷ انجمن جنبش حاکمیت (استقلال) را بنیان گذاشت که در سال ۱۹۶۸به پارتی کبکوا تبدیل شد این حزب در سال ۱۹۷۰ بیشتر از هشتاد هزار نفر عضو داشت.

یکی دیگر از اقدامات اساسی و مهم «لِوِک»، قانون ۱۰۱ و منشور زبان فرانسه بود. مطابق این قانون، فرانسه، زبان رسمی کبک شد و علاوه بر آن، اشاعه زبان فرانسه در مؤسسات تجاری و اجباری بودن تحصیل بچه‌ها به زبان فرانسه از رهاوردهای این قانون بود. این اقدامات باعث شد که اکثریت فرانسه زبان‌های کبک، پس از مدت‌ها تسلط اقلیت انگلیسی‌زبان بر آن‌ها، احساس کنند که دیگر در وطن خود هستند.

روزنامه‌نگار، مجری رادیوتلویزیون، وکیل مجلس، وزیر، سیاست‌گذار کبک، بنیان‌گذار پارتی کبکوا، و نخست‌وزیر کبک به مدت ۹ سال، بالاخره روز اول نوامبر ۱۹۸۷ در وردان Verdun چشم از جهان فروبست و کبکی مدرن، قوی و صنعتی از خود به یادگار گذاشت.

 

 

توضیح:

این مقاله سال‌ها پیش توسط خانم لیلی خاقانی تهیه و همان وقت در مجله هفته منتشر شد. اکنون به دلیل اهمیت و تشابه آن با وضعیت ایران در سایت هفته به روز شده و  بازنشر می‌شود.

 

منابع:

www. republiquelibre. org

دانش‌نامه آزاد ویکی‌پدیا

آرشیو رادیو کانادا

برچسب ها:

1 نظر

ممنون از خانم خاقاني كه چه خوب مختصر و مفيد به اين تجربه زيباي تاريخي پرداخته است. كاش از اين تجربه درس گرفته شود و در ايران نيز هوييت طلبان ، راه انقلاب آرام هوشمندانه و خشونت پرهيز را در پيش گيرند.

رضا روزيخواه

j09 jژوئیه j2023

ارسال نظرات