بهار الماسی جوان است، شاعر است و فعال فرهنگیِ ساکن تورنتو است. او در ابتکاری تازه، ضمن بازنگری ترانهها و مثلهای قدیمی ایرانی، آهنگهای مشهور انگلیسی کودکانه را نیز با اجرای فارسی به همراه موزیکویدیوهای آموزنده به صورت رایگان در اختیار خانوادههای جوانِ مهاجر قرار داده است. فعالیتهای این شاعر جوان ساکن تورنتوی کانادا بهانهای شد برای اینکه با او به گفتوگویی از راه دور بنشینیم.
فرنگیس شکیبا
خانم بهار الماسی گرامی شما از چه زمانی شروع به شعر گفتن کردید؟
بهار الماسی: از سن خیلی پایین شعر میگفتم. یک دفتر خاطرات داشتم که از ۹ سالگی در آن به خیال خودم شعر مینوشتم. نخستین بار در ۱۴ سالگی چند شعر طنز کلاسیک را در ونکوور به چاپ رساندم. از سال ۱۳۸۸، فرصتی برای مطالعهی تئوریهای ادبی فراهم شد و با سبکها و رویکردهای مختلف ادبی آشنا شدم. حدود شش سال پیش بود که نخستین کتابم را به اسم «دختر خرداد» در نشر افرا در کانادا منتشر کردم. این مجموعه چهار گونه از اشعار من (اجتماعی، زنانه، سیاسی و زبانی) را شامل میشود.
تجربهی همکاری با ناشر فارسیزبان خارج از ایران چگونه بود؟
بهار الماسی: از این بابت که دغدغه سانسور وجود نداشت و اشعار را فقط بر اساس ارزش ادبی انتخاب میکردم تجربهی مثبتی بود. اما متاسفانه در خارج کشور با توجه به پراکندگی مخاطب در جغرافیای جهان وظیفهی تبلیغ و رساندن صدای مولف به مخاطب تا حد زیادی بر دوش خود مولف است و از این بابت تجربهی دشواری بود. این بود که کتاب بعدیام را در ایران منتشر کردم.
تجربهی همکاری مشترک شما برای همسرایی دو شاعر چگونه بود؟
بهار الماسی: این کتاب تجربی (EXPERIMENTAL) مجموعه اشعار مشترک من بود با آقای رضا روزبهانی با روشی پیشنهادی برای دستیابی به الهام دو جانبه، که ما «همسرایی» نامگذاری کردیم. روشهای مختلف شعر مشترک تا آن زمان بین شاعرهای خیلی سرشناس (از جمله آندره برتون، رنه شار، پل الوآر، چالرز هنری فورد و در ایران فروغ، احمدرضا احمدی، یدالله رویایی و حمید مصدق) بسیار تمرین شده بود. اما در روش پیشنهادی ما، ابتدا شعری از یک شاعر نقطهی شروع میشد و هر شاعر پس از بازسرایی این شعر، آن را به شاعر بعدی واگذار میکرد. این پروسه تا جایی ادامه میافت که شعر نهایی امضای هر دو شاعر را به تمامی در بر داشت و هر دو نسبت به شعر احساس مالکیت و تعلق میکردند.
این کتاب مشترک را در سه بخش تنظیم کردیم. بخش اول اشعار من بود، بخش دوم اشعار مشترک و بخش سوم اشعار رضا روزبهانی بود. هدف ما از این چینش، نشان دادن سبکهای دو شاعر و مقایسهی آن با سبک مشترک ما بود. این کتاب را نشر داستان در سال 1396 منتشر کرد و با استقبال زیادی از سوی خوانندگان مواجه شد.
درباره بهار الماسی
بهار الماسی متولد ۲۹ خرداد ۱۳۶۴ در تهران، شاعر و فعال فرهنگی ایرانی ساکن تورنتو است. او دانشآموختهی مهندسی برق و طراحی رسانه و اطلاعات از دانشگاه تورنتو کاناداست. چهار مجموعه شعر از خانم الماسی منتشر شده است. علاوه بر شعر، داستان کوتاه، نمایشنامه، ترجمه و مقالههای متعددی در نشریات و سایتهای داخل و خارج از ایران تاکنون چاپ شده است. خانم الماسی همچنین در ابتکاری تازه، ضمن بازنگری ترانهها و مثلهای قدیمی ایرانی، آهنگهای مشهور انگلیسی کودکانه را نیز با اجرای فارسی به همراه موزیک ویدیوهای آموزنده به صورت رایگان در اختیار خانوادههای جوانِ مهاجر قرار داده است. آثار دختر خرداد (مجموعه شعر- کانادا: نشر افرا، ۱۳۹۴) حروف سُربی (مجموعه شعر مشترک با رضا روزبهانی- نشر داستان، ۱۳۹۶) منظومهی بیقطر و قد (مجموعه شعر- سیب سرخ، ١٣٩٨) یکسر و هزارصدا (مجموعه شعر- سیب سرخ، ١٣٩٨) |
آیا مهاجرت بر فعالیتهای ادبی شما به عنوان یک شاعر فارسیزبان تاثیرگذار بود؟
بهار الماسی: قطعا موثر بوده است اما بیشتر بر جهانبینی من اثر گذاشته. زبان به عنوان یک مدیا برای تولید ادبی (خصوصا شعر) مهم است. اگر من در ایران بودم، احاطهام بر زبان فارسی بیشتر میبود چون من نیمهی بیشتر عمرم را در خارج از ایران گذراندهام و هر چه از فارسی میدانم، بیشتر از مطالعات آزاد خودم بوده تا آموزش رسمی.
اما زندگی در خارج از ایران به دلیل آشنایی با فرهنگهای مختلف، بر جهانبینی من تاثیر مثبتی گذاشته و اینقدر این اثر مثبت بوده که بتواند آثار منفی دوری از زبان را جبران کند. حتی تصورم میکنم دوری از ایران سبب شده تا گاهی برای رساندن منظور، به خلق ترکیبها و عباراتی بکر رو بیاورم. ترکیبهای شاعرانهای که شاید واژهی معادل دقیقی در فارسی داشته باشد اما تصاویری ایجاد میکند که برای مخاطب شعر من و منتقدین جذایثب بوده.
به علاوه بخصوص در زمینهی ادبیات کودک، دسترسی من به دریایی از محتوای کودکانهی مفید و آموزنده که در خارج از کشور وجود دارد، مزیت ویژهای برای من داشته است.
دو اثر دیگر هم در کارنامهی کاری شما دیده میشود. در مورد این دو مجموعه هم برای خوانندگان بگویید.
بهار الماسی: بله. کتاب «یک سر و هزار صدا» که مجموعه اشعار زنانهی من است و سیر زیست من به عنوان یک زن را بازگو میکند. در این مجموعه از روایات عاشقانه، تجربیات زنانه و تنانه، مادرانه، سقط جنین و بارداری حرف میزنم. این کتاب به نوعی سرگذشت خود من است و وجوه گوناگون زن بودنام.
کتاب دیگرم به عنوان «منظومهی بیقطر و قد» شامل شعرهای ادبی من است که مورد استقبال و نقدهای مثبت زیادی قرار گرفت. این مجموعه روایت سرزمینی است بیآب و بیزن و سرگذشت آنهایی که در این سرزمین میمانند و آنها که ترکش میکنند. کتاب چیدمانی از اشعار پستمدرن است در دو بخش. بخش نخست شعری بلند است که کلیت داستان را بازگو میکند و بخش دوم که چیدمانی از شعرهای کوتاهتر است به جزییات سرگذشت این دو گروه میپردازد. هر دوی این مجموعهها در سال ١٣٩٨ توسط انتشارات سیب سرخ در ایران منتشر شد.
در حال حاضر به چه فعالیتهایی در کانادا مشغول هستید؟
بهار الماسی: در حال حاضر در «کانال رشد» با وامگیری از منابع کودکانه غربی، در یوتیوب مشغول به تولید، بازنگری و باز تولید ترانهها، متلها، قصهها و آوازهای کودکانهی ایرانی و فارسی هستم. کار هستم. با توجه به این که منابع فرهنگی ما برای کودکان بسیار محدود و قدیمی است، فکر کردم نیاز به بازنگری و بازبینی دارد. این قرار را با خودم گذاشتم که این موضوع را به صورت یک پروژه پیش ببرم و خلاهایی را که برای فرزندان خودم پیدا میکنم با تولید محتوای سازنده پر کنم و به صورت رایگان در اختیار خانوادههای جوان قرار بدهم.
منظورتان بازخوانی اشعار کودکانه است که در یوتیوب منتشر کردید؟
بهار الماسی: بله. البته فقط منحصر به اشعار نیست. قصهها، متلها و اصلاح آموزشها و روشهایی تربیتی اشتباه هم را هم مد نظر قرار دادهام. تلاش من بر این بوده که با این کار به یک فرهنگسازی پرداخته شود. به عنوان مثال، شعری که دیروز منتشر شد «دستدسی باباش میاد» است که شعری ساده برای دست زدن و تشویق به بازی و شادی کودکان است. از این شعر برای بازتعریف نقش پدر در زندگی فرزند استفاده کردم. همانطور که میدانید پدرهای ما به صورت سنتی خیلی در تربیت فرزند نقش پررنگی نداشتند. من تلاش کردهام با این موزیک ساده، تلنگری به نقش یک پدر سنتی و اهمیت نقش پدر به فرزند زده باشم. سعی کردهام این شعر علاوه بر شادی و ریتم رقص، روشهایی برای چگونگی وقت گذراندن پدر با فرزندش پیشنهاد کند.
چقدر از این فعالیت شما توسط والدین استقبال شده است؟
بهار الماسی: جامعهی هدف من در این پروژه (که آموزش زبان فارسی را هم شامل میشود) مخاطبان خارج از کشور بوده است. در حال حاضر بیشترین مخاطبان کانال رشد بهترتیب از کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان، افغانستان و ایران هستند. با توجه به این که کمتر از یک سال از فعالیتهای این کانال میگذرد، خوشبختانه استقبال خیلی خوبی از آن شده است و این استقبال برای ادامهی کار به من روحیه میدهد.
برای آینده چه برنامههایی دارید؟
بهار الماسی: با توجه به کمرونقی شعر ادبی در ایران بنا دارم اشعارم را به انگلیسی بازسرایی کنم و احتمالا با تلفیقی از طراحیهای خودم در تورنتو منتشر کنم.
و کلام پایانی؟
بهار الماسی: سپاس برای فرصتی که به من دادید تا کانال رشد را به مخاطب بالقوهاش معرفی کنم.
خانم الماسی عزیز ممنونم از این که وقت خود را در اختیار «هفته» قرار دادید.
دو شعر از بهار الماسی ۱ ورق بزن ورق بزن ورق تر بزن جایی میان واژهها کسانی را خط میزنند کسانی از خط میزنند بیرون از خط از ورق از بیخ از تاریخ تر از ورق تر بزن از بلند تر بپر تا ترنج تر نگنج در جهان تر نباش به خود پشت تر از بیشه تر از ریشه تر بخشک که مشت مشت مشت کسانی را از خط میزنند کسانی از خط میزنند بیرون ورق تر بزن از آغازتر نباش از آواز تر بپاش بیرون بیرون تر بپاش از جیغ تر بریز بیرون بیشتر بریز که ریز ریز ریز کسانی را از خط میزنند کسانی از خط میزنند بیرون ورق تر بزن از سوت تر سکوت کن از دور تر سقوط از دور تر به زور تر از دیر تر بخند ناگزیر تر بخند از آرام تر بی واژه از شیرازه تر ببند از خواب از کتاب تر از ورق تر بزن
۲ بگو برای نبوت رسالهای جدید بنویسند به نام خدا برای عرایض عریض شما بندهها و بند تنبانتان بگو به پای تمام مزارهای بیپِی و جنبانتان خاک بریزند روی خاک و حدیث بیاورند از پاکی رسالت اموات بگو دور تمام مدارهای بستهی ارتباط شمع روشن کنند و جمع شوند و برای هر چه حقیقت تلخ و هر چه فضل فاتحه بخوانند بلند بلند بگو هر پاییز و هر بهار نذر کنند که پای هرچه شعار فضله بریزند و گند مزه بریزند که کنار این باغچهی بیبار چاهی خفته بسیط و فراخ که قرار است نصیب ما شود و هر که نگوید «آخ» بگو آب بریزند پشت پر کبوتران نسل که از نوک منارههای فهم و آسمان خاکی و خاک زخم میزنند به چاک فرار مرز به مرز به شمارشان بگو که مغز به مغز به سلامتی دوش دوش حضرت ضحاک صلوات ختم کنند و صلات هر کس دو رکعت پای قبر به یاد باد غبغب قرنهای قبل بگو رساله دراز باشد از قصد اندازهی طومار که پایش امضا شود آوار و آمارش نرسد هرگز که چند؟ و صدایش نشود بلند |
|
|
|
ارسال نظرات