آشنایی با مدیران آکادمی لوریتس که در سطح کلاس نهم در کانادا اول شد

 

سیمین افشاری مقدم

 

نازگل شاهبندی: ما بر ویژگی‌هایِ خاصِ فردیِ دانش‌آموز تمرکز می‌کنیم

ایمان کمالی سروستانی: ثروت گاهی جلوی شکوفایی استعداد را می‌گیرد

ایمان کمالی سروستانی و نازگل شاهبندی، زوج ایرانی هستند که دو سال پیش قدمی بزرگ را در تورنتو برداشتند. آن‌ها که به عنوان دانشمند علوم کامپیوتر در شرکت برق انتاریو، مشغول به کار بودند، شوق بسیاری به آموزش داشتند و برای همین زمانی را به تدریس در مدارس خصوصی اختصاص داده بودند؛ با این فکر که روزی بتوانند مدرسه خودشان را تاسیس کنند.

آرزویی که محقق شد؛ ولی افتتاح آن با شروع کرونا پیوند خورد. این اتفاق که دنیا را تکان داد؛ نتوانست آن‌ها را عقب بزند تا جایی که آکادمی دوساله آن‌ها -آکادمی «لوریتس» -امروز علاوه بر دانش آموزان کانادایی، از ایران و سایر کشورها هم دانش آموز دارد و کاملا شناخته شده است و حتی توانسته تنها در عرض دو سال قهرمانِ رقابت‌های بین‌مدرسه‌ای کانادا شود.

فراگیری مهارت‌های عملی مانند سفالگری، نجاری، خیاطی و آهنگری بخشی از برنامه‌های این آکادمی است که دانش آموزانش می‌توانند بر اساس علاقه مندی‌هایی که دارند در آن‌ها شرکت کنند و البته این پایان وجه تمایزهای این محیط آموزشی که با عشق اداره می‌شود؛ نیست و مصاحبه کاملی که با آن‌ها انجام شده، می‌تواند دلیلی بر این ادعا و متقاوت بودن مدرسه آن‌ها و فضای آموزشی‌شان باشد.

 

درباره مدرسه لوریتس

 Laureates Academy for Gifted Students

مدرسه لوریتس با مجوز وزارت آموزش انتاریو به‌طور رسمی از سپتامبر ۲۰۲۰ در منطقه ریچموندهیل، واقع در شمال تورنتو آغاز به‌کار کرده است. تیم ریاضی این مدرسه، در سال جاری در مسابقه جهانی ریاضیات پاسکال که توسط دانشگاه واترلو برگزار میشود موفق شده با نتیجه ای خیره کننده رتبه اول را به خود اختصاص بدهد.

آکادمی لوریتس در تمام مقاطع آموزشی و تحصیلی از کودکستان تا کلاس ۱۲ از همه جای دنیا، داخل یا خارج از کانادا، دانش آموز می‌پذیرد. زبان آموزش در این مدرسه، زبان انگلیسی است. برنامه درسی پیشرفته و مدرن آکادمی لوریتس علاوه بر پوشش کامل برنامه درسی و محتوای آموزشی استان انتاریو، توجه ویژه ای به استعدادهای متنوع و گوناگون ورزشی، هنری، شخصیتی، علمی و اجتماعی دانش آموزان دارد. این برنامه درسی، درکنار آموزش مهارت‌های سخت و نرم فردی و اجتماعی دانش آموزان،  تفکر تحلیلی، تفکر انتقادی و تفکر خلاق ایشان را پرورش می‌دهد.

درکنار فعالیت‌های مدرسه روزانه، آکادمی لوریتس برنامه های فوق برنامه متعددی را هم اجرا می‌کند که مهم‌ترین آنها باشگاه ریاضیات و کامپیوتر، باشگاه علوم و کمپ‌های تابستانی هستند. باشگاه ریاضیات و کامپیوتر که به صورت ترکیبی حضوری و آنلاین برگزار می‌شوند، دانش آموزان علاقمند به ریاضیات و علوم کامپیوتر را از سراسر آمریکای شمالی آموزش می‌دهد و برای مسابقات جهانی مثل مسابقه پاسکال آماده می‌کند. دانش آموزان این باشگاه نقش به سزایی در موفقیت‌های تیم لوریتس در مسابقات مختلف داشته‌اند.

از سوی دیگر، کمپ‌های تابستانی (و کمپ‌های روزانه و کمپ‌های ماه مارس) مدرسه لوریتس بیشتر به جنبه های هنری، ورزشی و اجتماعی رشد دانش آموزان تاکید دارند. این کمپ ها در ماه های جولای و آگست اجرا می‌شوند و دانش آموزان از هرکجای کانادا می‌توانند در آنها شرکت کنند.

از جمله خدمات دیگری که مدرسه لوریتس برای دانش آموزان کانادایی یا بین‌المللی ارائه می‌کند، خدمات آموزش آنلاین است. بدین صورت که دانش آموزان از هرکجای کانادا یا از هرکجای دنیا می‌توانند از طریق آنلاین دروس خود را بگذرانند و در نهایت دیپلم استان انتاریو را اخذ کنند. برخی از این دانش آموزان قصد دارند چند سال را به صورت آنلاین درس بخوانند و سال‌های پایانی دبیرستان را به صورت حضوری در کانادا بگذرانند. برخی دیگر از ایشان می‌خواهند کلا دوره مدرسه را آنلاین بگذرانند و بعدا در مقاطع دانشگاهی وارد آمریکا و کانادا شوند.

 

آقای دکتر ایمان کمالی سروستانی گرامی درباره چگونگی شکل‌گیری ایده راه‌اندازی آکادمی خود برای‌مان توضیح دهید.

ایمان کمالی سروستانی: من و همسرم از بدو ورود به تورنتو، در کنار مشاغل اصلی‌مان در بخش تحقیقات دانشگاهی و بعدا به عنوان دانشمند علوم کامپیوتر در شرکت برق انتاریو، به‌صورت پاره‌وقت در مدارس خصوصی تدریس می‌کردیم. در طول این سالها همیشه مدنظرمان بود که خودمان مدرسه‌ای تاسیس کنیم تا بتوانیم ایده ها، ایده آل ها و استانداردهای آموزشی خودمان را پیاده کنیم. سه سال پیش، با رسیدن سن پسر خودمان به سن مدرسه، تصمیم گرفتیم این ایده را بالاخره اجرا کنیم. شروع کار ما با آغاز فراگیری کوید-۱۹ همزمان شد، که مشکلات بسیار زیادی از جمله قطع ورود دانش آموزان بین المللی و تعطیلی های متعدد به دلیل لاک داون همراه داشت. خوشبختانه، با کاهش محدودیت‌ها، هم ورود دانش آموزان بین‌المللی از کشورهای دیگر، از جمله از ایران، شتاب گرفته و هم دانش آموزان کانادایی مان می‌توانند از طیف کامل برنامه‌های آموزشی مدرسه برخوردار شوند.

خانم نازگل شاهبندی گرامی شاخصه اصلی و متمایز مدرسه شما با سایر مدارس خصوصی در چیست؟

نازگل شاهبندی: ما به ویژگی‌هایِ خاصِ فردیِ دانش‌آموز نگاه ویژه‌ای داریم یعنی معتقدیم که افراد یک سری مهارت‌های عمومی کمابیش یکسان دارند، اما مثلا مهارت انفرادی و تخصصی یک نفر در نقاشی است، استعداد خاص فرد دیگری ریاضیات است و شخص دیگری هم در ورزش آمادگی خاصی دارد. همه افراد مثل هم نیستند بنابراین آموزش به آن‌ها نمی‌تواند مثل یک شابلون باشد که برای همه قابل استفاده باشد براین اساس، رویه اصلی مدرسه ما آموزش فردی است. البته در این شیوه آموزش چند چالش وجود دارد؛ چالش اول این است که سرانه معلم نسبت به شاگرد نمی‌تواند زیاد باشد یعنی معلم نمی‌تواند با ۳۰ دانش‌آموز در یک زمان کار کند. در این روش آموزش، معلم می‌تواند با حداکثر پنج شش دانش‌آموز کار فردی انجام دهد. دومین ایراد آموزش انفرادی این است که طبیعت برخی فعالیت‌ها، خصوصا آنها که جنبه اجتماعی دارند، مثل کارهای تیمی یا بازی و اجرای پروژه، گروهی است. مدرسه ما طبیعتا کارهای گروهی و اجتماعی دانش آموزان را به صورت گروهی انجام میدهد اما بخش‌هایی از آموزش که امکان انفرادی شدن دارند را با برنامه شخصی جداگانه هردانش آموز پیش می‌برد. مثلا اگر شش دانش آموز در کلاس اول دبستان وجود داشته باشند، بازی و تفریح و نمایش و ارائه پروژه و کار تیمی‌شان را باهم انجام میدهند. اما مثلا الزاما همگی در یک استخر شنا نمی‌کنند: یکی استخر عمیق می‌رود و روزانه ۱۰۰۰ متر شنا می‌کند و دیگری در استخر کم عمق می‌ماند و روزانه ۱۰۰ متر شنا می‌کند. یکی ریاضیات کلاس اول انجام می‌دهد و دیگری ریاضیات کلاس پنجم، یکی نقاشی مبتدی کار می‌کند و دیگری نقاشی پیشرفته.

دومین تفاوت مدرسه ما با دیگر مدارس کانادا، این است که برای رشد دانش آموزان در زمینه‌های مختلف محدودیت قائل نیستیم. تا جایی که می‌دانم، در هیچ مدرسه‌ای در کانادا یک دانش آموز کلاس دوم نمی‌تواند ریاضیات کلاس دهم بخواند، غیر از مدرسه ما. مدرسه ما به هیچ دانش آموزی فشار نمی‌آورد که جلوتر از سطح خودش پیش برود، اما اگر دانش آموزی به میل و علاقه و اشتیاق خودش پیش برود، تا هرکجا که پیشرفت کند، ما استقبال می‌کنیم. اگر جلوتر از کلاسش هم نرود، هیچ فشار یا اجباری برایش نخواهد بود. همانطور که گفتم، فلسفه آموزش فردی، جامه آموزش را به تن هر فرد متناسب با علایق، توانایی ها و استعدادهای شخصی او می‌دوزد و کسی را مجبور به کندتر رفتن یا تندتر رفتن از آنچه شخص او و شخصیت او میخواهد و میتواند وادار نمیکند.

سومین شاخصه مدرسه ما، که فکر میکنم نتیجه دو شاخصه اول باشد، این است که دانش آموزان مدرسه ما، از حضور در مدرسه خوشحال هستند. آنها به مقدار زیادی با یکدیگر بازی و معاشرت می‌کنند و پیوندهای اجتماعی بسیار عمیقی با یکدیگر دارند.

شعار مدرسه شما «شهامت شکوفایی» است. دلیل این انتخاب شما چیست؟

ایمان کمالی سروستانی: بگذارید پاسخ به این سوال را با یک مثال بدهم. آی‌کیو ۱۶۰ عددی است که به ضریب هوشی آلبرت اینشتین نسبت داده می‌شود. استفان ویلیام هاوکینز هم همین‌طور. اما برخلاف تصور اولیه، این آی‌کیو چیز عجیب و غریبی نیست؛ به صورت نظری، این آی‌کیو در یک نفر از هر ۱۰هزار نفر مشاهده می‌شود. به عبارت دیگر، از هر ۱۰هزار نفر ما باید یک اینشتین داشته باشیم اما در واقعیت ما این تعداد اینشتین نداریم. با یک حساب سرانگشتی می‌توانیم این موضوع را در همین تورنتو ارزیابی کنیم؛ این شهر حدود دو میلیون نفر جمعیت دارد که با احتساب وجود یک نفر با آی‌کیو ۱۶۰ از هر ۱۰هزار نفر جمعیت باید بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ اینشتین در تورنتو وجود داشته باشد. به همین ترتیب، الان باید در کل جهان حدود ۸۰۰ هزار اینشتین داشته باشیم، اما نداریم. به نظرم، یک دلیل اینکه چرا این تعداد را نداریم، فقر است. به عنوان مثال همین حالا ممکن است یک «اینشتین احتمالی» در مزرعه‌ای در ویتنام مشغول به کار باشد و تا پایان عمرش هیچ کس، حتی خودش متوجه استعداد سرشار او نشوند. دلیل دیگرِ شکوفا نشدن ضریب هوشی بالا، به نظرم ثروت است. مثلا دانش‌آموزی که پدرش دو کارخانه دارد شاید دلیل و انگیزه ای برای هم برای تحصیل نداشته باشد چون می‌داند در سنین بالاتر می‌تواند در جایگاه مدیریتی کارخانه پدرش مشغول به کار شود. در چنین وضعیتی ثروت هم می‌تواند مانعی برای کشف استعداد ذاتی باشد. فکر میکنم اعتقادات مادر و پدر هم دلیل دیگر شکوفا نشدن استعداد است. برخی والدین باور ندارند فرزندشان از لحاظ هوشی با دیگر بچه‌ها فرق دارد. برخی از والدین به تعریف خاصی از “تساوی” اعتقاد دارند که ما الزاما صحیح نمیدانیم. همانطور که قبلا هم گفتم، تساوی اجتماعی معنی اش این نیست که کسی بهتر از دیگران نرقصد، یا بهتر از دیگران مجسمه نسازد یا بهتر از دیگران ریاضیات انجام ندهد. گاهی هم خود دانش آموزان اعتماد به نفس لازم برای شکوفایی را ندارند. کودکان و نوجوانان ممکن است به دهها و صدها دلیل شجاعت لازم برای رسیدن به توان بالقوه خود را نداشته باشند. این‌ها را مثال زدم تا بگویم ورود فرد به این حیطه شهامت می‌خواهد و شعار مدرسه ما هم از دل همین بیرون آمده: اینکه افراد برای شکوفا کردن استعدادهای خودشان باید شهامت داشته باشند. به نظر ما، مهم‌ترین رسالت یک معلم در بخش آموزش، دادن اعتماد به نفس و انگیزه به دانش آموزانش است.

در لوگوی سایت مدرسه شما کنار نشان پرچم کانادا، یک موس وجود دارد، آیا دلیل خاصی دارد؟

نازگل شاهبندی: موس یکی از نشانه‌های کشور کاناداست. از طرفی، من و همسرم علاقه خاصی به مسائل محیط زیستی داریم برای همین نمادی از کانادا را انتخاب کردیم که نشانی هم از محیط زیست داشته باشد.

این علاقه به مسائل زیست‌محیطی باعث شده تا دوره یا برنامه‌ای مرتبط با این موضوع برای دانش‌آموزان داشته باشید و به آن‌ها آموزش‌هایی را ارایه کنید؟

نازگل شاهبندی: من و همسرم نازگل پیش از تاسیس مدرسه هم با کمک سازمان محیط زیست تورنتو برنامه های درختکاری برگزار می‌کردیم. در مدرسه هم بچه‌ها را خیلی به طبیعت گردی می‌بریم. در این گردش ها از بچه ها می‌خواهیم که طبیعت را از نزدیک یاد بگیرند و مستقیم درک کنند. در حقیقت، یک درس انتخابی به نام «طبیعت» در مدرسه طراحی کرده‌ایم. امیدوار هستیم با کاهش فراگیری کوید ۱۹ هم فعالیت‌های زیست محیطی بچه ها را افزایش دهیم و هم برنامه‌های بزرگسالان را دوباره از سر بگیریم. برنامه داوطلبانه درختکاری امسال را هم با سازمان حفاظت از محیط زیست تورنتوی بزرگ هماهنگ کرده ایم که تاریخ آن را به زودی اطلاع خواهیم داد.

ساختمان مدرسه شما معماری خاص و زیبایی دارد. آیا این انتخاب تصادفی بوده یا نگاه خاصی پشت این انتخاب است؟

ایمان کمالی سروستانی: بله ساختمان به لحاظ بصری زیباست. این ساختمان به نسبت مدارس خصوصی دیگری که در تورنتو دیده‌ام فضای بزرگ‌تری دارد. البته که همین فضا هم به نظرم کوچک است اما برای شروع کار اینجا را انتخاب کردیم. مساحت زمین مدرسه ۱۵هزار فوت مربع و زیربنای آن هشت هزار فوت مربع است که شامل دو طبقه همراه با یک زیرزمین است. این ساختمان حداقل خواسته‌های ما را برآورده می‌کند. یک زمین برای بازی بسکتبال، والیبال و بدمینتون در حیاط پشت و زمینی هم در جلوی ساختمان برای بازی بچه‌ها داریم. طبقه اول برای کلاس اولی‌ها و طبقه دوم برای کلاس‌های بالاتر است. برای انجام ورزش‌های سرپوشیده و کارگاه‌های سفالگری، نجاری، خیاطی و آهنگری هم فضاهای جداگانه‌ای داریم. علاوه بر فضای اصلی مدرسه، دانش آموزانمان به عنوان بخشی از برنامه ورزش مدرسه دوبار در هفته به استخر می‌روند و دوبار در هفته به زمین بسیار مجهز بسکتبال.

درحال حاضر مدرسه شما چند دانش‌آموز دارد؟

نازگل شاهبندی: در حال حاضر در برنامه های مختلف مدرسه حدود صد دانش آموز داریم و انتظار داریم این تعداد در سال آینده دو برابر شود.

آیا پدرومادرها باید نشانه خاصی در فرزندشان ببینند تا برای ثبت‌نام به مدرسه شما مراجعه کنند؟

نازگل شاهبندی: خیر، مدرسه ما پذیرای همه نوع دانش آموز است. اعتقاد ما بر این است که دانش آموزان دیر یا زود، کم یا زیاد، چیزی که دوست دارند و در آن موفق هستند را با کمک مدرسه پیدا خواهند کرد. نباید فراموش کرد که آموزش انفرادی درباره فشار آوردن به دانش آموزان نیست بلکه درست برخلاف آن، دوختن جامه آموزش بر قامت هر دانش آموز به صورت جداگانه است. هر دانش آموزی توان و علاقه و استعداد شخصی خودش را دارد که ما به آن احترام می‌گذاریم.

تصمیم‌گیری و دخالت والدین در زمینه تحصیلی، شغلی و سوق دادن فرزندان‌شان تا چه حدی لازم و قابل قبول است؟ منظورم این است که آیا انتخاب دانش‌آموز هم می‌تواند فاکتور تعیین‌کننده‌ای باشد؟

ایمان کمالی سروستانی:‌ پدرومادرها معمولا تا سنین ۱۷-۱۶ سالگی مسوولیت بزرگ کردن فرزندان خود را دارند. در واقع، تا این سنین والدین برای فرزندان خود تصمیم‌گیری می‌کنند. آن‌ها باید امکانات مختلف را در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آن را محدود به یکی دو زمینه مثل ریاضی و پزشکی نکنند بلکه دیگر رشته‌ها و زمینه‌ها را هم در نظر بگیرند. مثلا پسر خود ما اگرچه در ریاضیات بسیار خوب است اما با این حال ما انواع رشته‌ها و هنرها را هم به او معرفی کردیم و می‌کنیم. به مرور متوجه شدیم پسرمان به آشپزی هم علاقه زیادی دارد برای همین آشپزی هم می‌کند و در نهایت این پسر ماست که تصمیم می‌گیرد از چه چیزی بیشترین لذت را می‌برد بنابراین بله فرد هم در مسیر کشف استعدادش باید دست به انتخاب بزند. نمی‌شود فردی را به زور در راه ریاضی یا دیگر علوم قرار داد. وقتی فردی می‌تواند در آینده آشپز حرفه‌ای شود چرا باید مانع او شد؟ این‌ها همگی در آموزش فردی نمایان می‌شود. تاکید می‌کنم پدرومادرها باید زمینه‌های متعدد و متنوعی را پیش‌روی فرزندشان بگذارند و اجازه دهند او خودش انتخاب کند.

آیا این انتخاب فرد در دوران کودکی و مدرسه می‌تواند همیشه بهترین انتخاب، منطقی و مطابق با استعداد واقعی او باشد؟

نازگل شاهبندی: پرسش خوبی است چراکه انتخاب کودک گاهی رویاپردازانه و گاهی واقعی است. به‌عنوان مثال دانش‌آموزی داریم که در ابتدای سال می‌گوید من می‌خواهم پیانو بزنم یک سال هم در این مسیر قدم برمی‌دارد اما به مرور متوجه می‌شود علاقه‌ای که فکر می‌کرده چندان درست و واقعی نبوده است بنابراین در این پروسه باید به او کمک کرد. خوب یا بد، عاقلانه یا غیرعاقلانه معمولا والدین تا ۱۶سالگی برای فرزندان‌شان تصمیم‌گیری می‌کنند برای همین در این سن دیر شده تا تازه خود فرد استعدادش را کشف کند.

دیدگاهی درباره مدارس تیزهوشان وجود دارد؛ اینکه دانش‌آموز با تحصیل در این مدارس احتمالا فشاری را همیشه تحمل می‌کند از اینکه باید در تیزهوشی همیشه سطح بالا باشد و در مسیر پیشرفت باشد. عنوان مدرسه شما هم «آکادمی برندگان» است آیا فکر نمی‌کنید این اسم باعث شود دانش‌آموزی این فشار را متحمل شود که باید همیشه و همه جا درجه یک و برنده باشد؟

ایمان کمالی سروستانی: واقعیتی که در این مدت ما شاهد آن بودیم این است که بچه‌ها هیچ فشاری را از ادامه تحصیل در مدرسه ما حس نکردند. شماره یکِ خود بودن را دانش‌آموزان باید یاد بگیرند اما اینکه فرد احساس کند باید شماره یک در رقابت با جهان و دیگران باشد نه، این چیزی نیست که دانش‌آموزان ما تحت این فشار قرار بگیرند. هدف بهترین دنیا شدن نیست، هدف بهترین خود شدن است. این موضوع نه در فلسفه ذهنی ماست و نه در واقعیت آنچه در مدرسه ما می‌گذرد. می‌توانم به جرات بگویم هیچ دانش‌آموزی به اندازه بچه‌های مدرسه ما در سال گذشته بازی و شادی نکرده است، آن‌هم در سالی که همه با شیوع بیماری کووید دست‌وپنجه نرم کردیم و می‌کنیم و به دلیل ترس از ابتلا به این بیماری، میزان افسردگی در میان افراد افزایش یافت. بچه‌ها محیط مدرسه ما را دوست دارند به‌طوری که وقتی پدرومادرها دنبال‌شان می‌آیند دوست ندارند بروند و این یکی از مشکلات ماست! من فکر می‌کنم اسم مدرسه تاثیری این‌چنینی روی دانش‌آموزان ندارد.  

برای ارتقای اعتماد به نفس و ایجاد روحیه تیمی در میان دانش‌آموزان خود چه برنامه‌هایی را اجرا می‌کنید؟

نازگل شاهبندی: به‌جز کارهای انفرادی، بچه‌ها کارهای تیمی هم انجام می‌دهند که در قالب انجام پروژه‌های علمی یا هنری است یا اینکه با هم ورزش و بازی می‌کنند تا کار و روحیه جمعی را هم تجربه کنند. برنامه‌هایی هم داریم تا بتوانند جلوی جمع صحبت کنند یا اجرایی داشته باشند و نتایج کارهای درسی و غیردرسی خود را به بقیه همسن و سالان خود ارایه کنند.

با این نگاه برای شناسایی استعداد پسرتان چه نگاه یا برنامه‌ای را تاکنون دنبال کرده‌اید؟

ایمان کمالی سروستانی: هم من و هم پدر نیک همیشه سعی کرده‌ایم تا جای ممکن دست او را برای تجربه کردن چیزهای مختلف باز بگذاریم تا بتواند به همه چیز از دریچه امنی نگاه کند و بعد دست به انتخاب بزند تا در نهایت بتواند تصمیم بگیرد که از کدام قسمت این دنیا لذت بیشتری می‌برد البته که هدایت و نظارت والدین اهمیت دارد اما تلاش ما بر این است که مداخله ما از آن مرز هدایت و انتخاب شخصیِ فرد نگذرد. در این میان، این نکته هم در آموزش به افراد اهمیت دارد که تک بعدی نشوند و بتوانند همه جا گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند؛ به همه این‌ها باید در پروسه آموزشی توجه شود. اینکه در زندگی‌شان موفق و خوشبخت باشند. البته همه این‌ها تعاریف ذهنی است که می‌تواند از فردی به فرد دیگر تعریف مختلفی داشته باشد.

حضور پدران و مادران شما و آقای کمالی در کنارتان آیا می‌تواند در تربیت و آموزش به فرزندتان نقشی داشته باشد؟

نازگل شاهبندی: بله، یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌هایی که من و ایمان از آن در کانادا بهره‌مند هستیم این است که پدرومادر هردوی ما اینجا هستند. خانواده‌های مهاجر همه این امتیاز را ندارند درحالی که این قضیه مهمی است و ما از آن بهره‌مند هستیم. ما در خانواده و در جامعه دریافتی‌های مختلفی داریم که می‌توانند در انتخاب‌های ما موثر باشند با این حال من و ایمان ذهن خودمان را هم باز گذاشته‌ایم که فرزندمان در مسیر آموزش، مطابق با توانمندی و استعدادش قرار بگیرد. امیدواریم تصمیمات فعلی ما در آینده هم برای نیک مفید و سازنده باشد.

آیا تاکنون کلاس یا دوره آموزشی برای والدین دانش‌آموزان خود در مدرسه برگزار کرده‌اید؟

ایمان کمالی سروستانی: بله، یک دوره کوتاه برای پدرومادرها برگزار کردیم که تمرکز دوره بر چگونگی کار کردن با فرزندان بود. با وجود کووید فرصتی پیش آمده تا پدرومادرها در مسیر آموزش، فرصت همراهی با فرزندان‌شان را داشته باشند و از طرفی با آنلاین شدن آموزش، بچه‌ها نیاز بیشتری به حمایت و کمک والدین خود دارند. دوره‌ای سه جلسه‌ای را با حضور پدرومادرها برگزار کردیم تا والدین مفاهیمی را برای کمک به فرزندان‌شان یاد بگیرند. تلاش بر این بوده تا پلی بین پدرومادرها و بچه‌ها برای کمک به فهم بهتر آن‌ها ایجاد کنیم که البته موجب ایجاد ارتباط بهتر و محکم‌تر میان آن‌ها هم شده است چراکه اوقات بیشتری را با هم سپری می‌کنند. از طرفی، پدرومادرها برای بچه‌ها تا هفت هشت سالگی حکم خدا را دارند و تمام چشم و گوش آن‌ها والدین‌شان هستند، دنیای خود را با نگاه پدرومادرشان ترسیم می‌کنند. وقتی بزرگ‌تر می‌شوند نگاه‌شان تغییر می‌کند اما چه خوب است که این تصور هیچ‌گاه نشکند. با همین نگاه دوره رایگان را برای والدین دانش‌آموزان‌مان برگزار کردیم تا یکسری مباحث ردوبدل شود. استقبال خوبی هم شد که امیدواریم در زمینه‌های دیگر هم بتوانیم دوره‌هایی را برای پدرومادرها برگزار کنیم.

چه چشم‌اندازی را برای مدرسه خود متصور هستید؟ چه زمانی احساس خواهید کرد به هدف خود از راه‌اندازی مدرسه دست یافته‌اید؟

نازگل شاهبندی: تاسیس مدرسه از جمله کارهایی است که خروجی و برآورد میزان موفقیت آن در طولانی‌مدت قابل ارزیابی و مشاهده است. با این حال، وقتی من یک گروه از فارغ‌التحصیلان مدرسه را ببینم که انسان‌های خوشبخت و موفقی هستند نفس راحتی خواهم کشید چون به نظرم در این صورت بخشی از هدف و آرزویی که ما به‌دنبال آن بودیم را محقق شده می‌بینیم؛ بسیار خوشایند است روزی بچه‌ها را موفق ببینیم. در آن روز احساس خواهیم کرد به آن ایدئولوژی آموزشی که در ذهن داشتیم نزدیک شده‌ایم یا حتی آن را محقق شده می‌بینیم. در همین مدت کوتاه هم وقتی تغییر را در بچه‌ها می‌بینیم باعث دلگرمی و خوشحالی ماست. آرزوی ما این است در ۶سال آینده وقتی بچه‌ها مدرسه ما را ترک می‌کنند از اینکه مهارت‌هایی را آموزش دیده‌اند راضی و خرسند باشند و ذهن و قلب‌شان به روشی آماده و باز شده که مطابق با دنیایی است که به سرعت درحال تغییر است.

منظور شما از ایدئولوژی آموزشی دقیقا چیست؟

ایمان کمالی سروستانی:‌ ببینید مهم نیست که شرایط چیست، انسان هوشمند -که صرفا بهره هوشی منظورم نیست- فردی که یاد گرفته مطابق با شرایط و منابعی که دردسترس دارد خودش را ارتقا دهد، بهترین استفاده را از فرصت‌های خود داشته باشد، بتواند با بقیه ارتباط خوب برقرار کند، نظرات دیگران را بشنود و به همه احترام بگذارد، از طرفی، در جامعه هم بتواند از خودش دفاع کند؛ افراد همه این‌ها را می‌توانند در مدرسه یاد بگیرند این همان ایدئولوژی آموزشی است که در پشت افکار و ذهن ما برای پیشروی فعالیت‌ها و ارایه آموزش به دانش‌آموزان وجود دارد. این‌ها همه آن چیزی است که من و ایمان تلاش می‌کنیم آن‌ها را در کارها و برنامه‌های مدرسه بگنجانیم تا نمود آن را به مرور در دانش‌آموزان‌مان ببینیم.

خانم نازگل شاهبندی، آقای ایمان کمالی سروستانی از شما سپاسگزاریم

ارسال نظرات