درباره شفیقه علیزاده شفیقه علیزاده متولد ۱۳۶۵در افغانستان هستم. سال ۷۵ در جریان جنگهای داخلی به ایران مهاجرت کردیم و در تهران مقطع ابتدایی و متوسطه را در مدرسه دولتی گذراندم و در دانشکده خبر مقطع لیسانس را در رشته خبرنگاری با گرایش سیاسی اقتصادی به پایان رساندم. با نشریههای الکترونیکی دانشجویی افغانستانی فعالیت و همکاری داشتم. نشریات مانند: گاه نامه «نگاه نو» که کار جمعی از فعالین فرهنگی بود و با هزینه شخصی خودمان به چاپ میرساندیم و در همایشها و جشنوارهها شرکت میکردیم. در نشریه دانشجویی فصلنامه سراج دانشگاه آزاد پیشوا مقاله ای به عنوان «تاثیر شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی جوانان» به نشر رساندم. همچنین دوره کارورزی خود را در خبرگزاری مهر در سیرویس دین و اندیشه سپری کردم و در پایان دوره تحصیل طرح ویژه نامهای را با همکاری روزنامه ایران با عنوان «راه ابریشم» که ویژه مهاجرین افغانستانی بود و به صورت هفتهنامه ضمیمه روزنامه ایران منتشر میشد را شروع کردیم و بنده دبیر اجرایی آن بودم. این ویژه نامه اولین و تنها نشریه چاپی ویژه مهاجرین بود که با همکاری یکی از رسانههای دولتی ایران شروع به فعالیت کرده بود. طرح بسیار ارزشی و بزرگی بود و برای اولینبار در حوزه مهاجرین چنین اتفاقی رقم خورده بود، و ما اهداف بسیاری را در سر داشتیم و قرار بود اتفاقهای خوبی در حوزه مهاجرین رخ بدهد. روی محتوا و موضوعات واقعا فکر و کار شده بود و از اساتید بزرگ افغانستانی و ایرانی مشورت گرفته بودیم. نشریه با نگاه کاملا ارزشی و هویت ساز برای جامعه مهاجرین شروع به کار کرده بود هدف داشتیم روی اشتراکات دینی و فرهنگی دو ملت کار شود. تغییر دید گاهها و نگرشهای منفی نسبت به افغانستانی که از عدم شناخت درست به وجود آمده، ایجاد شناخت بدون واسطه دو ملت، مطرح شدن و پیگیری مشکلات مهاجرین را در سر داشتیم میشود گفت یک کار کاملا بنیادی را شروع کرده بودم. اما بزرگترین مشکل بر سر راه این کار، مشکل مالی بود. با تمام سختیها این نشریه را تا سه شماره به پیش بردیم، حتی با هزینه شخصی البته ناگفته نماند دوستانی هم بودند که کمک کردند، متاسفانه هیچگونه همکاری مالی حتی از طرف خود روزنامه ایران هم نشد و تنها دلیل که روزنامه ایران موافقت کرد که چنین همکاری با ما داشته باشد تامین شدن منابع مالی آن از طرف جامعه مهاجرین بود. |
مهاجرین افغان همواره در تمام عرصههای جامعه با محدویت مواجه هستند. یکی از این محدویتها نداشتن تریبونی برای بیان دردها و مشکلاتشان است. رسانههای چاپی بلندگویی مکتوب است که میتواند دردهای زیادی را بگوید. شفیقه علیزاده بانوئی افغان است که برای اولین بار تلاش کرده است تا توانست نشریه راه ابریشم را منتشر کند. او برای انتشار این هفتهنامه سختیهای زیادی را به جان خرید. راه ابریشم به کمک این بانو توانست سه بار در کیوسک روزنامه فروشیهای تهران پخش شود اما بعد از سه شماره انتشار آن متوقف شد. این خبرنگار مهاجر در فضای مختلف مطبوعاتی فعالیت داشته است و از نظر او قشر روشنفکر ایران هم نسبت به جامعه مهاجر نگاه از بالا به پایین دارند. شفیقه در چند خبرگزاری به صورت حقالتحریری کار کرده است. بعد از پایان تحصیلات به افغانستان رفته تا بتواند در فضای باز افغانستان کارهای زیادی در راستای کمک به وطنش انجام دهد.
شفیقه علیزاده گرامی چه شد که رشته خبرنگاری را انتخاب کردید؟
شفیقه علیزاده: شاید خیلی کلیشهای بنظر برسد ولی از بچگی دوست داشتم خبرنگار شوم چون همیشه یک حس کنجکاوی در مورد اتفاقات اطرافم داشتم.
با توجه به این که شما در جامعه فرهنگی ایران به عنوان خبرنگار فعالیت داشتید، نگاه این قشر نسبت به مهاجرین افغان چطور بود؟
شفیقه علیزاده: عدم شناخت درست و کافی حتی روی قشر روشن و فرهنگی جامعه ایران هم تاثیر گذاشته است. در کل میتوان گفت سه نگاه در این جامعه وجود دارد نگاه از روی شناخت که یک نگاه کاملا ارزشی است ولی متاسفانه تعداد این افراد انگشت شمار است در جامعه ایران و نگاه از روی دلسوزی و ترحم که واقعا دردناک و تاسف بار است، چنین نگاهی را حتی در دانشگاه از سوی اساتید خود هم شاهد بودم. متاسفانه در بعضی فضاها نگاه تعصب و نژادپرستانه که خیلی واضح و مشخص نیست و معمولا با پرسیدن سوالی مثل (کی بر میگردین به کشورتان؟) مشخص میشود. در حال حاضر متاسفانه هیچ گروه و جمعیتی از قشر فرهنگی و روشن ایران وجود ندارد که در راستای احقاق حق و حقوق مهاجرین افغان در ایران فعالیت کنند.
پذیرش روزنامه نگاران افغان را از سوی رسانههای ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
شفیقه علیزاده: آنچنان مشکلی از نظر پذیرفتن خبرنگاران افغان در رسانههای چاپی و خبرگزاریها وجود ندارد، اما مشکل اینجاست که باید چراغ خاموش کارکنند و جایی نباید اسمی و نامی به عنوان یک خبرنگار موفق افغان از آنها برده شود و متاسفانه جای پیشرفتی هم ندارند. همچنین تفاوتهای زیادی در پرداخت حقالتحریری یک خبرنگار افغان و ایرانی وجود دارد. کار همان کار است سختی همان سختی اما پرداختیها متفاوت.
خبرنگاران افغان باید چراغ خاموش کار کنند و جایی نباید اسمی و نامی به عنوان یک خبرنگار موفق افغان از آنها برده شود
رسانههای ایران چقدر دغدغه مهاجرین را بازتاب میدهند؟
شفیقه علیزاده: میشود گفت درحد صفر، در رسانههای ایران محتوای تولید نمیشود که به پذیرش مهاجرین از سوی جامعه ایران و ایجاد نگاه مثبت و ارزشی و احقاق حق شهروندی کمک کند. بیشترین تغییراتی که در جو و فضای ایران نسبت به جامعه مهاجرین اتفاق افتاد فضای مجازی رقم زده میشود گفت بعضی از رسانههای ایران تحت تاثیر فضای مجازی کارهایی را انجام دادند، در غیر این صورت رسانههای ایران هیچ تمایل و انگیزهای برای کار در حوزه مهاجرین ندارند.
دیدی که از سوی قشر تحصیل کرده ایران در جریان است اساسا از جنس چه نگاهی است؟
شفیقه علیزاده: نگاهها متاسفانه هنوز تقریبا تحقیر امیز و غیرارزشی است، نگاهی از بالا به پایین، و بیشتر ترحم و دلسوزی را میبینیم تا ارزش گذاشتن.
به عنوان اولین شخصی که توانستید هفتهنامهای را به صورت رسمی در حوزه مهاجرین افغان منتشر کنید از چه مسیرهایی عبور کردید؟
شفیقه علیزاده: ما در ابتدا اعتماد و موافقت روزنامه ایران را نسبت به شروع این طرح و استقبال آن از سوی جامعه مهاجرین جلب کردیم و بازخوردها و واکنشهای قشرهای مختلف جامعه مهاجرین را بررسی کردیم. اما سخترین مسیری که طی کردیم تامین منابع مالی و ترغیب و جلب اعتماد فعالین اقتصادی مهاجرین برای دادن تبلیغاتشان بود که متاسفانه موفق هم نشدیم.
برای انتشار هفتهنامه راه ابریشم باید از چه فیلترهایی قانونی میگذشتید؟
شفیقه علیزاده: راه ابریشم چون یکی از ویژه نامههای خود روزنامه ایران بود. خوشبختانه موانع قانونی سر راه آن نبود.
در رسانههای ایران محتوای تولید نمیشود که به پذیرش مهاجرین از سوی جامعه ایران و ایجاد نگاه مثبت و ارزشی و احقاق حق شهروندی کمک کند
چه انگیزهای باعث شد که تصمیم بگیرید برای مهاجرین نشریه منتشر کنید؟
شفیقه علیزاده: اگر کشورهایی دیگر را ببینیم معمولا مهاجرین رسانه و تریبونی برای بیان مشکلات و امکانات و راههایی را شناساندن فرهنگ و ارزشهای خود برای جامعه میزبان دارد، اما متاسفانه در ایران با وجود گذشت چهل دهه هنوز جامعه ایران شناخت درستی از مهاجرین افغانستان ندارد، مهاجرین هیچ رسانه رسمی از خود ندارند. که بسیار جای تاسف دارد. من جزیی از نسلی که در ایران بزرگ شدیم تحصیل کردیم و دوستان ایرانی داشتیم این خلا را به خوبی احساس میکردم. متاسفانه عدم شناخت و آگاهی باعث شده تصویری بدی از افغانها در ایران شکل بگیرید. هدف من ایجاد شناخت بی واسطه از افغانها ایجاد نگاه ارزشی نسبت به مهاجرین و هویتسازی برای قشر جوان جامعه مهاجرین و مطرح شدن و پیگیری مشکلات مهاجرین بود.
باتوجه به این که مهاجرین افغان فضایی برای خود ابرازی ندارند، زمانی که این هفتهنامه را منتشر کردید با چه واکنشی از سوی مخاطبین افغان روبه رو شدید؟
شفیقه علیزاده: از سوی نسل جوان و قشر فرهنگی و تحصیلکرده ما واقعا استقبال خوبی شد تا جاییکه با ما تماس میگرفتن و آدرس دقیق دکههای توزیع نشریه را میپرسیدند اما متاسفانه مراحل توزیع به خوبی انجام نمیشد و در مکانهای پیشبینی شده بدرستی توزیع نمیشد.
که با وجود محدودیتها و مشکلات مهاجرین در عرصه فعالیتهای اقتصادی در ایران، باعث شده هنوز کسی ریسک دیده و مطرح شدن در فضای کسب و کار و جذب مشتری از طریق رسانهها را به جان نخرد.
در این مسیر از چه کسانی کمک گرفتید؟
شفیقه علیزاده: در قسمت موضوعات و محتوا استاید بزرگ افغانستانی و ایرانی را در کنار خود داشتیم و در قسمت حمایت مالی متاسفانه هیچ ارگان و شخصی حتی خود روزنامه ایران هم کمک نکرد. ما از سفارت افغانستان ،از سازمان ملل در ایران و همچنین اداره امور اتباع مهاجرین هم درخواست کمک کردیم، با یکی از کارشناسان سازمان ملل مطرح کردم و درخواست کمک و مساعدت کردم بارها و بارها تماس گرفتم و درخواست ملاقات حضوری کردم. ولی متاسفانه تمایلی نشان ندادند و گفتند اگر ما حمایت کنیم باید طبق سیاستهای ما پیش بروید. مجبور شدم تا جایی با هزینه شخصی خود پیش بروم.
با توجه به این که مشکلات مهاجرین در ایران زیاد است، قطعا بخشی از نشریه شما نسبت به عملکرد دولت به موضوع مهاجرین انتقادی بود آیا این نگاه منجر به سانسور اجباری از سوی مسئولین ایرانی نمیشد؟
شفیقه علیزاده: انعکاس و پیگیری مشکلات مهاجرین یکی از موضوعات اصلی نشریه را شامل میشد اما مسلما آنچه که ما میخواستیم و آنچه که مخاطبان هموطنان از ما انتظار داشت نمیتوانستیم منتشر کنیم و باید طبق فیلترهای روزنامه ایران و رسانهها در ایران پیش میرفتیم. گاهی به دلیل فشار از سوی روزنامه ایران مجبور به حذف بعضی از مطالب میشدیم.
برای نشر راه ابریشم با چه چالشهایی مواجه بودید؟
شفیقه علیزاده: بزرگترین چالش تامین منابع مالی بود، زیرا منابع مالی این نشریه قرار بود با گرفتن تبلیغات از قشر فعال اقتصادی جامعه مهاجرین تامین شود، که با وجود محدودیتها و مشکلات مهاجرین در عرصه فعالیتهای اقتصادی در ایران، باعث شده هنوز کسی ریسک دیده و مطرح شدن در فضای کسب و کار و جذب مشتری از طریق رسانهها را به جان نخرد. همین موضوع سبب شد ما نتوانیم تبلیغات بگیریم در نتیجه منابع مالی نشریه تامین نشد. اصلیترین طرح توجیه اقتصادی ویژهنامه شکست خورد زیرا تنها دلیل موافقت روزنامه ایران برای نشر این ویژهنامه تامین منابع مالی آن از سوی خود جامعه مهاجرین بود .
حمایتهای سفارت افغانستان از اولین نشریه مهاجرین در ایران چطور بود؟
شفیقه علیزاده: سفارت افغانستان هیچ کمکی نکرد ما حتی با معرفینامه رسمی از طرف روزنامه ایران خدمت دکتر نور سفیر وقت افغانستان در ایران رسیدیم ولی کمکی نکردند و صرفا به انعکاس خبر ملاقات تیم ما با سفیر بسنده کردند.
نگاهها متاسفانه هنوز تقریبا تحقیرآمیز و غیرارزشی است، نگاهی از بالا به پایین، و بیشتر ترحم و دلسوزی را میبینیم تا ارزش گذاشتن.
چه شد که انتشار این هفتهنامه متوقف شد؟
شفیقه علیزاده: منابع مالی آن تامین نشد، متاسفانه این هفتهنامه بعد از سه شماره چاپ به دلیل تامین نشدن منابع مالی متوقف و در نهایت دیگر به چاپ نرسید.
چه شد که تصمیم گرفتید به افغانستان بروید؟
شفیقه علیزاده: طرحها و برنامههایی داشتم که احساس کردم در افغانستان بهتر و راحتتر میتوانم عملی کنم، فضای کار و پیشرفت به عنوان یک خبرنگار در ایران وجود نداشت.
فضای افغانستان را برای بازگشت مهاجرین به افغانستان چگونه ارزیابی میکنید؟
شفیقه علیزاده: متاسفانه قشر مهاجرین نه از سوی جامعه ایران پذیرش میشود و نه از سوی جامعه افغانستان در بعضی از فضایهای کاری و شغلی مثل ارگانهای دولتی با دید تردید و بیاعتمادی به تحصیلکردههای ایران مینگرند. برخوردها متاسفانه زیاد خوب نیست مخصوصا برای کسانی که در ایران بزرگ شده باشند و از نظر لهجه هم مشکل داشته باشند .
چه برنامههایی در افغانستان دارید؟
شفیقه علیزاده: ترجیح میدهم زیاد دراین باره صحبت نکنم. برنامههایی را دارم که انشاءالله بعد از بهبود وضعیت قرنطینه شروع خواهم کرد.
شفیقه علیزاده گرامی از شما سپاسگزاریم
ارسال نظرات