به گزارش هفته، کلارک در ادامه نوشته است: «مجاهدین خلق زمانی سازمانی انقلابی با مشی اسلامی-مارکسیستی در ایران بود که بعدها از متحدان صدام حسین در عراق گردید. آمریکا و کانادا این سازمان را تا سال ۲۰۱۲ در فهرست سازمانهای تروریستی جای داده بودند. این سازمان اکنون به فرقهای بدل گشته است.
و سال پیش، هفت نمایندهی مجلس کانادا برای شرکت در یکی از برنامههای این سازمان به آلبانی رفتند که هزینهاش را هم یک سازمان کانادایی وابسته به مجاهدین خلق، انجمن ایران دمکراتیک (Iran Democratic Association)، داده بود.
بر پایهی فهرست سفرهای حمایتشده که هفتهی پیش منتشر شد، نمایندگان مجلس کانادا از سه حزب مختلف برای سفر جهت شرکت در برنامهای به نام اجلاس جهانی ایران آزاد ۲۰۲۲، سرجمع ۲۷ هزار و ۹۷۵ دلار پذیرفتهاند. جالب این که اجلاس در واقع برگزار نشد. نشست، در آخرین لحظه و پس از ورود مهمانان، به دلیل نگرانیهای امنیتی لغو شد، ولی جلساتی با سیاستمداران در جایی دیگر ترتیب داده شد.
در این جا اتفاقی ناخوشایند البته رخ داده است، چرا که سیاستمداران کانادایی تن به سفرهای رایگانی دادند که مجاهدین خلق را به عنوان صدایی معتبر در زمینهی مقاومت دمکراتیک در برابر رژیم ایران جا میزد، ولی مجاهدین خلق از این قماش نیستند.
مجاهدین خلق شرکت این سیاستمداران [در برنامههایش] را در بوق و کرنا کرد و سیاستمدارانی هم که به اجلاس ایران آزاد سفر کردند، کمکی به آزادی ایران نکردند.
توماس ژونو، استاد دانشگاه اتاوا، متخصص خاورمیانه و تحلیلگر سابق وزارت دفاع ملی، میگوید: «باید نگران بود، چراکه مجاهدین خلق یک فرقه است. اینها تبهکارند و اصلا دمکرات نیستند و جایگزینی برای رژیم کنونی ایران به شمار نمیآیند و داخل ایران هم مشروعیتی ندارند.»
البته پولی که این نمایندگان برای سفر به آلبانی پذیرفتهاند، در قیاس با پولهایی که برای رفتن به اسرائیل یا تایوان نمایندگان مجلس میگیرند، زیاد نبود. چند تا از این نمایندگان مجلس مدعی شدند که ۲۸۰ دلا برای اقامت پنج روزه مبلغی نیست.
نمایندههای مجلس اجازه پذیرفتن هدیه ندارند و پس دلیلی هم نیست که اجازهی پذیرفتن سفر رایگان را داشته باشند.
هفت نمایندهی مجلسی که در این برنامه شرکت کردند، از این قرارند: جودی اسگرو، نماینده لیبرال، الکسیس برونل-دوسپه، نماینده بلوک کبکوا، و پنج محافظهکار به نامهای مایکل کوپر، کری-لین فایندلی، دن مایز، لیان رود و ملیسا لنتسمن که اکنون معاون رهبر حزب محافظهکار است.
جز لنتسمن هیچ یک از این نمایندگان به پیامی که برایشان گذاشته شده بود، پاسخ ندادند. لنتسمن هم گفت که مدافع ایران آزاد است و فقط به مردم باور دارد. ایران آیندهی خود را انتخاب خواهد کرد و او همچنین با گروههای دیگری که برای ایران آزاد میجنگند دیدار کرده است.
شاید سیاستمداران ندانند که مجاهدین خلق مدافع معتبری برای ایران دموکراتیک لحاظ نمیشود. به نظر میرسد که برخی در آمریکا با قبول دشمن دشمن من دوست من است، مخالفت اینها را با رژیم ایران پذیرفتهاند. همچنین، باور بر این است که برخی از سیاستمداران آمریکایی پول کلانی برای سخنرانی گرفتهاند.
یرواند آبراهامیان، استاد تاریخ و سیاست خاورمیانه و نویسنده کتابی در سال ۱۹۹۲ با نام «مجاهدین خلق، اسلام رادیکال: مجاهدین ایرانی» میگوید تنها راهی که می توانم توضیح دهم که چرا سیاستمداران آمریکایی از مجاهدین خلق حمایت میکنند این است که در پی پولاند.
او میگوید که در دههی ۱۹۷۰ آنها مارکسیستهای اسلامی بودند که برای سرنگونی شاه مبارزه میکردند. بعدها در رژیم اسلامیِ تحت رهبری ملاها اینها تعدادی از سران رژیم را ترور کردند که سرکوب شدند. در دههی ۱۹۸۰، مجاهدین خلق به عراق نقل مکان کردند و در کنار نیروهای صدام حسین با ایران جنگیدند که نفرت مردم داخل ایران را در پی داشت.
آبراهامیان میگویند حتی کسانیاند که از جمهوری اسلامی متنفرند، ولی از مجاهدین خلق بیشتر متنفرند.
با سقوط صدام دولت جدید عراق خواستار خروج آنها از این کشور شد و آمریکا هم آنها را قبل از انتقال به آلبانی از فهرست سازمانهای تروریستی حذف کرد.
آبراهامیان میگوید که مجاهدین در طول راه، ایدئولوژی را وانهادند و به سازمانی فرقهای بدل گشتند که همه چیز حول محور مسعود رجوی و اکنون بیوهاش، مریم رجوی، میچرخد. اگر چه گفته میشود که شوهرش ۲۰ سالی میشود که مرده، ولی مرگش هرگز تأیید نشده است.
در سال ۲۰۰۹، شرکت رَند، در گزارشی به سفارش یک موسسه تحقیقاتی دولتی آمریکا، گزارش داد که مجاهدین خلق از شیوههای فرقهگونه «مانند کنترل مستبدانه، مصادره داراییها، کنترل جنسی (از جمله طلاق اجباری و تجرد)، انزوای عاطفی، کار اجباری، محرومیت از خواب، آزار جسمی و محدودیت ایجاد کردن برای خروج از سازمان» استفاده میکنند.
به طور خلاصه، مجاهدین خلق امیدی برای ایران نوین نیستند. سیاستمداران غربی که با اینها ارتباط دارند در بهترین حالت مصلحان واقعی ایرانی را نگران میکنند. برنامههای آنها راهی به پیشرفت ایران آزاد نمیگشایند و سیاستمداران کانادایی نباید به سمت اینها بروند، حتی اگر سفری به رایگان باشد!»
منبع: گلوب اند میل
ارسال نظرات