چه زمانی رابطه‌ی عاشقانه در محل کار از مرز عبور کرده است؟

کارشناسان پس از استعفای شهردار تورنتو به این موضوع پرداخته‌اند

چه زمانی رابطه‌ی عاشقانه در محل کار از مرز عبور کرده است؟

هیچ قانونی نیست که رئیس را از داشتن رابطه‌ی عاشقانه با زیردستش در محل کار بازدارد، ولی در چنین موقعیتی این پرسش مطرح می‌شود که آیا چنین رابطه‌ای توافقی بوده است یا نه؟

به گزارش هفته، به نقل از تورنتو استار، افشای رابطه‌ی شهردار جان توری با یکی از کارمندان سابقش، پرسش‌هایی را در زمینه‌ی روابط عاشقانه در محل کار و ربطش با جایگاه فرادستی و فرودستی دو طرفِ رابطه برانگیخته است.

برخی از کارشناسان حقوقی می‌گویند، در حالی‌که بسیاری از این دست روابط هیچ قانون یا خط مشی را نقض نمی‌کنند، ولی زمانی مشکل پیش می‌آید که میان بالادستی و پایین‌دستی این رابطه شکل می‌گیرد، مانند مورد شهردار و زن ۳۱ ساله‌ای که در دفترش کار می‌کرد.

جمعه بود که توری که ۴۵ سال از ازدواجش با باربارا هکت می‌گذشت، پس از اعتراف به رابطه‌ی نامناسب با یکی از کارمندان سابق دفترش، از سمت شهردار کناره‌گیری کرد.

توری در حالی‌که در تابستان و پاییز گذشته برای انتخاب مجدد مبارزه‌های انتخاباتی‌اش را پیش می‌برده در این رابطه با کارمند سابق بوده است.

کارشناسان بر این باورند که متعادل نبودن وزنه‌ی قدرت در چنین روابطی در محل کار، هر چند اگر توافقی به نظر برسد، مهم است.

جیلیان هناتیو، وکیل، می‌گوید که چنین اتفاق‌هایی در محل کار بسیار رایج است: رئیسی مسن‌تر که قدرت و تسلط زیادی دارد، در موقعیتی قرار می‌گیرد که زمان زیادی را با کارمندی فرودست سپری می‌کند و از خط‌ها عبور می‌کند. اگر فرد ازدواج‌کرده باشد، مسئله‌ی اخلاقی مطرح می‌شود، ولی چنین چیزی برای من نگران‌کننده نیست. آن چه مرا نگران می‌کند نامتعادل بودن قدرت در چنین روابطی است.

 

با این حال، هیچ قانونی نیست که رابطه‌ی عاشقانه در محل کار میان رئیس و کارمند را ممنوع کند.

 

آیین‌نامه‌ی رفتاری شورای شهر تورنتو هم اشاره‌ای به روابط عاشقانه میان اعضای شورا، از جمله شهردار، و کارکنان ندارد. آیین‌نامه صرفا می‌گوید که «اعضا باید وظایف خود عمل کنند و امور خصوصی خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که اعتماد عمومی را ارتقاء بخشند و از نزدیک تحت نظارت عمومی باشند.»

دانیل لوبلین، وکیل، می‌گوید که هر چند منع قانونی در این زمینه وجود ندارد، ولی برای کسی که در موقعیتی چنین عمومی است، این امر ظاهر بدی دارد.

روابط در محیط کار میان کسانی که در یک سطح از لحاظ سلسله‌مراتب سازمانی‌اند عموما توافقی تلقی می‌شوند و کمتر موضوعیت پیدا می‌کنند، چرا که هر دو از لحاظ موقعیت در یک وضعیت‌اند.

جان پینکوس، وکیل، می‌گوید که اگر کسی این قدرت را داشته باشد که بر معیشت شما تأثیر بگذارد، آیا واقعا می‌توان گفت که بودن در رابطه با چنین فردی از روی رضایت بوده است؟ مافوق با اقتدار و دارای قدرت دیده می‌شود. پس در چنین موقعیتی این احتمال هست که بتوان چنین رابطه‌ای را غیر توافقی تلقی کرد.

گفتنی است که کارفرمایان نمی‌توانند رابطه‌ی عاشقانه کارمندان را محدود کنند، چه رسد به اینکه ممنوعش کنند. با این حال، برخی از شرکت‌ها سیاست‌های افشاگری را اعمال کرده‌اند که در زمینه‌ی روابط عاشقانه بین مدیر و زیردست اعمال می‌شود.

پینکوس می‌گوید که اگر دو کارمند رابطه‌ی عاشقانه داشته باشند کارفرما نمی‌تواند آنها را اخراج کند، مگر آن که آنها سیاستی داشته باشند که به کارفرما اجازه‌ی این را بدهد.

لوبلین هم می‌گوید که درباره‌ی توری، هیچ دلیلی برای اخراجش نیست، چرا که به نظر می‌رسد در یک رابطه‌ی توافقی بوده و هیچ خط مشی را نقض نکرده و ازش شکایتی هم نشده است.

لوبلین می‌افزاید که این یک پرونده‌ی آزار جنسی علیه شهردار نیست که رابطه‌ای توافقی میان دو بزرگسال بوده است.

با این حال، هناتیو می‌گوید که روابط نامناسب، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، بیانگر نامتوازن بودن قدرت در رابطه است. تصور عموم از روابط نامناسب در محل کار از زمان رسوایی جنسی بیل کلینتون، رئیس‌جمهور آمریکا، و مونیکا لوینسکی، کارآموز کاخ سفید، در دهه‌ی ۱۹۹۰ تا به امروز تکامل یافته است. امروز از نظر افکار عمومی در این زمینه بسیار پیش رفته‌ایم و کمتر می‌بینیم که زن در رابطه را به این خاطر سرزنش کنند. و مسئله قدرت در رابطه اکنون از اهمیت بالایی برخوردار است و درک بیشتری در این زمینه وجود دارد.

ارسال نظرات