در جست‌وجوی خانه به دور از خانه:

دانشجوی ایرانی از دشواری‌های ارتباط گرفتن با داخل ایران می‌گوید

دانشجوی ایرانی از دشواری‌های ارتباط گرفتن با داخل ایران می‌گوید

دانشگاه رفتن در خارج از کشور تجربه‌ای هیجان‌انگیز است: اقامت در کشوری جدید، غوطه‌ور شدن در فرهنگش و آشنا شدن با آدم‌های تازه که می‌توانند دوستان همیشگی شوند. در عین حال، آدمی نگاهی هم به خانه‌ی پشت سرش دارد، به ویژه اگر عزیزانی در آن جا باشند که سختی را تجربه می‌کنند.

به گزارش هفته، به نقل از «ubyssey»، در ادامه با «شایان حسینی»  آشنا می‌شویم که اقامتش در کانادا باعث شده تا تعریفش از خانه تغییر کند. برای شایان که دانشجوی سال سوم کارشناسی ارشد در رشته‌ی دانش‌های رایانه‌ای است، پیوند با خانه به معنی پیوند با کسانی است که برایش مهم‌اند: خانواده، دوستان نزدیک و همکارانش در ایران.

زمانی که همه‌گیری پیش آمد، شایان برای ارتباط با خانواده در ایران به فناوری روی آورد.

او می‌گوید که در بحبوحه‌ی همه‌گیری پا به کانادا گذاشتم. بنابراین فقط داشتن تماس از راه زوم، تماس‌های تصویری، در آن روزها عادی بود.

شبکه‌های اجتماعی در حفظ ارتباط مفید بودنشان را نشان داده‌اند. شایان می‌گوید که دیدن عزیزانش از نزدیک امکان‌پذیر نیست و بنابراین تنها راهی که دارد، راه آنلاین است.

علی رغم این، فاصله‌ها خواهی نخواهی بر روابط اثر می‌گذارد. شایان می‌گوید که حدود ۱۲ ساعت اختلاف زمانی داریم و وقتی می‌خوابم آنها فعال‌اند و وقتی من فعالم آنها خواب‌اند.

و فاصله هم طبعا فاصله‌ی فیزیکی نیست و به گفته‌ی شایان چیزهای مشترک ریشه در گذشته دارند و شما دیگر با هم خاطره‌ی جدیدی نمی‌سازید و با یکدیگر در حال حاضر درگیر مسائل نیستید.

این مسائل با خیزش اخیر در ایران حتی تشدید هم شده است. جمهوری اسلامی به همراه سرکوب‌های گسترده، شبکه‌های اجتماعی را محدودتر از پیش کرده و بنابراین تماس ایرانیان خارج از کشور با عزیزانشان در درون کشور و بر عکس بسیار دشوارتر و دشوارتر شده است.

شایان می‌گوید که واتس‌اپ مسدود شده، اینستاگرام هم فیلتر شده و ارتباط با دوستان و خانواده بسیار سخت گشته است.

او در آغاز کوشید تا راهی پیدا کند و بنابراین برای اعضای خانواده و برخی دوستانش وی‌پی‌ان خرید، ولی باز هم محدودیت‌ها بیشتر و بیشتر شد.

شایان می‌گوید که زمانی بود که هیچ پیام‌رسانی کار نمی‌کرد و بنابراین ناچار شدم به خانواده‌ام ای‌میل بزنم. یک روز مامانم برایم ای‌میلی با موضوع سلام فرستاد و این برایم عجیب بود، چون ما هرگز از ای‌میل برای برقراری ارتباط استفاده نکرده بودیم و این آخرین راه حلی بود که به ذهنمان رسیده بود.

جدا از سانسور، شایان در حالی که در تلاش است تا زندگی‌‌اش را در ونکوور سروسامان دهد، گوشه چشمی هم به اخبار میهن دارد. این موضوع را خودش «دوگانه‌زیستی» توصیف می‌کند.

شایان می‌گوید که من در این جا زندگی مجازی دارم و در ایران هم زندگی مجازی دارم. شما باید ۱۰ ساعت وقت بگذارید تا مسائلی که در آن جا جریان دارد را پیگیری کنید.

شایان این روزها کمتر به شبکه‌های اجتماعی سرک می‌کشد و در عوض می‌کوشد که در راهپیمایی‌هایی که هر هفته در ونکوور برگزار می‌شود تا جایی که می‌تواند شرکت کند و از این طریق سهمی در جنبش اعتراضی ایران داشته باشد.

او در این راستا هم در بخش دانش‌های رایانه‌ای دانشگاه درباره‌ی وضعیت زندگی زنان ایرانی در جمهوری اسلامی سخنرانی‌هایی داشته و می‌گوید این حداقل کاری است که می‌توانم انجام دهم. ممکن است که کمکی به مردم داخل ایران نکند، ولی احساس بهتری به خودم می‌دهد و این که دارم کاری انجام می‌دهم.

ارسال نظرات