هفته گذشته، اتفاق بزرگی رقم خورد و «قطعنامه تروریست شناختن سپاه پاسداران در پارلمان اروپا به تصویب رسید.» اتفاقی که سرکوب و کشتار مردم معترض در داخل ایران و تجمعات اعتراضی پرشور ایرانیانِ خارج از کشور، بیشک بزرگترین تأثیر را در برداشتن این گام و مجاب کردن کشورهای دیگر داشت.
ایرانِ خارج از کشور خصوصاً در کانادا- توانستند ترسیمگر چهره واقعی «جمهوری اسلامی» برای «مردم» دیگر کشورها-باشند و آنها را به پرسشگرانی از دولتهایشان تبدیل کنند که در مقابل رژیم جمهوری اسلامی بایستند.
اینان ایرانیانی بودند که بسیاریشان در این ۴۳ سال، مجبور به مهاجرت اجباری شده بودند و بسیاری دیگر هم در این امید بودند که روزگاری دوباره بتوانند آزادانه به میهنشان بازگردند.
مهاجرانی که در میانشان زندانیان سیاسی و مدنی بسیاری بود؛ کسانی که از خانه خودشان فراری داده شده بودند و در کشورهای دیگر توانسته بودند به جایگاههای سیاسی و اجتماعی بالایی برسند.
شاید برای توضیح این قسمت اشاره به توییت، «دریا صفایی» اولین زن ایرانی که توانست وارد پارلمان بلژیک شود، بیراه نباشد. او که از زندانیان سیاسی در زمان دانشجوییاش در ایران بوده و در این سالها و خصوصاً «ماه»ها فعالیت زیادی علیه جمهوری اسلامی داشته است، نوشت: «متن قطعنامهای که برای قرار دادن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی ارائه کردم، در مجلس ثبت و منتشر شد. بیستوسه سال پیش مرا در بازداشتگاه وزارت اطلاعات در یک سلول انفرادی زندانی کردند. چه میدانستند که از صندوق رأی بلژیک سر بر خواهم آورد و جهان را از ایران خبردار میکنم.»
ایرانیان مهاجر در جایجای دنیا در این چند ماه نشان دادند که میتوانند چه قدرت و تأثیر بزرگی بر وقایع داخل کشورشان داشته باشند. همین موضوع هم باعث شده تا حکومت جمهوری اسلامی، آستینهای تهدید و ارعاب را که در این ۴۳ساله همواره بالا زده بود؛ بالاتر بزند و شهروندان و دانشجویان عادی را هم تهدید کند. «تهدیدهایی» که جدیتشان به اثبات سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی کانادا هم رسیده است.
مطلب پیش رو ضمن پرداختن به این موضوع، به وضعیت مخالفان کشورهای دوستِ جمهوری اسلامی- روسیه و چین- هم پرداخته است.
هیس! ایرانیها فریاد نمیزنند
رسانه کانادایی سی.بی.سی گزارشی تحت عنوان «سرویس اطلاعات امنیتی (کانادا) در حال تحقیق درباره تهدیدهای واقعی ایرانیانِ کانادایی» داشته است. در این گزارش از احساس ناامنی ایرانیان معترض نسبت به کسانی مینویسد که از نجمعاتشان عکاس میگیرند و فیلمبرداری میکنند. نکته جالب اینکه در این گزارش میخوانیم همین حس را چینیها هم دارند: «کاناداییهایی که در چین و ایران متولد شدهاند و در تظاهرات شرکت میکنند، اغلب به افراد ناشناسی که این رویداد را ضبط میکنند، مشکوک هستند.»
ترسی که بیراه هم نیست. سرویس اطلاعات امنیتی کانادا در گزارش سی.بی.سی که بالاتر به آن اشاره شد؛ تأیید کرده که از حضور عوامل دولتی جمهوری اسلامی در خاک کانادا آگاه است. کسانی که ایرانیان را تحتنظر دارند و میترسانند تا ساکتشان کنند. اریک بالسام، سخنگوی CSIS یا همان سرویس اطلاعات امنیتی در بیانیهای رسانهای از بررسی چندین تهدید جانی شهروندان کانادایی از سوی جمهوری اسلامی خبر داده و گفته: «بر اساس اطلاعات (بهدستآمده) این تهدیدها جدی است و این فعالیتهای خصمانه و مداخلات خارجی، امنیت کانادا و کاناداییها و همچنین ارزشهای دموکراتیک و حاکمیت ما را تضعیف میکند.»
به گزارش سی.بی.سی. این اولینبار است که این سرویس اطلاعاتی و امنیتی، تهدیدهای مرگبار برای ایرانیان کانادا را تأیید میکند و این جزییات، درست در زمانی منتشر میشود که رئیس اداره امنیت داخلی بریتانیا هم از تهدیدهای امنیتی ایران خبر میدهد و البته همتایانِ روسی و چینیشان.
کن مک کالوم، مدیرکل آژانس ضد جاسوسی داخلی بریتانیا (MI5)، جمهوری اسلامی را مسئول حداقل ۱۰ تهدید بالقوه برای ربودن یا کشتن افراد انگلیسی (ایرانی-انگلیسی) میداند. «ایران مستقیماً از طریق سرویسهای اطلاعاتی تهاجمی خود تهدیدی را علیه بریتانیا طرح میکند.» وزیر امور خارجه این کشور هم از عدم تحمل این طرز برخورد -ارعاب یا تهدید جانی- علیه شهروندانش میگوید.
سال گذشته پسازاینکه مقامات آمریکایی اتهاماتی را در مورد طرح جمهوری اسلامی برای ربودن پنج نفر که سه نفرشان کانادایی بودند را مطرح کردند. ترودو هم ایران را محکوم کرد و آن را «نماد ارعاب و مداخله خارجی» دانست.
رابرت مالی، فرستاده ویژه (و البته پرحاشیه) آمریکا در امور جمهوری اسلامی هم، آمریکا را در کنار کانادا، بریتانیا و دیگر کشورهایی دانسته بود که با تهدیدهای مشابهی روبرو هستند.»
بازی جمهوری اسلامی در زمینِ آدمربایی
هرچند در طول همه این ۴۳ سال بارها، ثابت شده است که ج.ا. مخالفانش را از سادهترین شهروند تا سیاسیترین معترض را که هزاران کیلومتر با کشورش فاصله دارد؛ تهدیدهای جدی لفظی و عملی میکند، کاری که برخلاف هنجارهای بینالمللی است؛ اما تا پیشازاین که صدای ایرانیان در جهان طنینانداز شود، اقدام جدی از سوی دولتها و حتی کانادا که روابط تیرهای با ج.ا. داشته است؛ انجام نگرفته بود.
دنیس هوراک، سفیر سابق کانادا در ایران که از سال ۲۰۰۹ تا زمان بسته شدن سفارت (۲۰۱۲) در تهران بوده، «آدمربایی» و «کشتن مردم در خارج از کشور» را برای دههها بخشی از بازی رژیم جمهوری اسلامی میداند و تهدیدهای اخیر را ادامه و یادآوری ماهیتی که همیشه داشته است: «این رژیمی است که قوانین بینالمللی را رعایت نمیکند و هرگز چنین نکرده است.
بستگان قربانیان پرواز 752PS در طی این سه سال از تهدیدهایی گفتهاند که مدام از سوی جمهوری اسلامی دریافت میکنند و آنها هم به RCMP پلیس سوارهنظام سلطنتی کانادا) گزارش دادهاند. مشخصترینشان حامد اسماعیلیون، است که درحالیکه به RCMP اطلاع داده بود، حمایتی دریافت نکرده بود.
چین، ۱۰۳ ایستگاه غیررسمی پلیس در جهان دارد
داگلاس تاد، یکی از نویسندگان معروف آمریکایی و همچنین روزنامهنگاری است که جوایز بسیاری را در این سالها گرفته است. او مقالهای در «vancouversun» نوشته و از دولت کانادا خواسته تا از ایرانیان و چینیهایی که شهروند کانادا شدهاند، حمایت و برخوردی سختگیرانهتر در مقابل عوامل تهدیدگرشان داشته باشد.
تاد بر این باور است کاناداییهایی که در چین و ایران متولد شدهاند وقتی در تظاهرات ضد دولتهایشان شرکت میکنند، از کسانی که تصویر آنها را ثبت میکنند؛ هراس دارند. او درباره ایرانیانی که در ماههای پیش در تجمعات حضور داشتند مینویسد:
«بسیاری از هزاران تظاهرکنندهای که برای مقابله با رژیم وحشیانه جمهوری اسلامی بر روی پل Lions Gate صف کشیده بودند، از حضور عکاسان و فیلمبرداران ابراز نگرانی میکردند. برخی از ایرانیان کانادایی هم که در زنجیره انسانی ونکوور بودند، انگشت اتهام (بدبینی) به سوی غریبههایی نشانه میرفتند که (چهره آنها را) در اعتراضات ثبت کرده بودند. اینها فقط بخشی از داستان فشارهایی است که بر کاناداییهای متولد ایران که بیش از ۲۱۳۰۰۰ نفر هستند، اعمال میشود.»
داگلاس تاد، همین موضوع را هم درباره کاناداییهای اهل کشور چین هم مطرح میکند. «عفو بینالملل گزارش داده که سیستم کامپیوتریاش هک شده؛ این اتفاق درست زمانی رخ داده که هشدارهایی درباره آزار و اذیتِ چین برای کاناداییهایی با ریشههای اویغور و تبتی و همچنین افرادی که با هنگکنگ و گروه فالون گونگ (جنبش مذهبی در چین) مرتبط هستند، توسط آنها به صدا درآمده است.»
داستان چینیها هم مانند ایرانیهایی که توسط حکومتشان تهدید میشوند، طولانی است. آناستازیا لین که در سال ۲۰۱۵، بهعنوان Miss World Canada انتخاب شد، تباری چینی دارد و در ونکوور بزرگ شده است. او این سالها بهعنوان یک فعال حقوق بشر هم شناخته شده. آناستازیا توسط مأموران امنیتی و عوامل حکومت چین؛ بارها تعقیب و تهدید شده است. حتی پدر و مادرش هم تهدید شدند که به دخترشان بقبولانند، دست از متهم کردن رهبران چین بردارد.
چری وانگ نمونه دیگری از چینیهایی است که مورد دشمنی کشورش قرار گرفته است. او در سال ۲۰۲۰ به ونکوور آمد تا Alliance Canada Hong Kong راه بیاندازد؛ گروهی طرفدار دموکراسی. او با وجود اینکه با نام دیگری ثبتنام کرده بود، روزی تلفن هتلش به صدا درآمد و فردی از پشت خط به او گفت: «میدانیم کجا هستید. میآییم و شما را با خودمان میبریم!»
آنچه بر لین و وانگ گذشته است؛ بازتاب جهانی داشت که جالبتوجهتریناش گزارش سازمان حقوق بشر اسپانیا بود که اعلام میکرد: «چین ۱۰۳ ایستگاه پلیس غیررسمی را در سراسر جهان، ازجمله در تورنتو و ونکوور، برای نظارت بر دیاسپورای چینی ایجاد کرده است و خود این رژیم ادعا میکند، قبلاً ۲۲۰۰۰۰ «پناهنده چینی» را برای بازگشت به چین تحتفشار قرار داده»
این گزارشها نهفقط برای جامعه چینی که برای همه میتواند ترسناک باشد.
در گزارش داگلاس تاد، مواردی دیگری هم هست که شگفتی از چنین سیستم پیچیده جاسوسی و کنترلگری را بیشتر میکند؛ ازجمله این مورد: «فعالان دموکراسیخواهِ هنگکنگی متوجه میشوند؛ زمانی که در اطراف کنسولگریهای چین هستند؛ سیگنال تلفنهای همراهشان قطع میشود. آنها توانایی چین در نظارت و نقض آزادیها را در سالهای اخیر بسیار تقویتشدهتر و پیشرفتهتر میدانند.»
پرستوهای چینی که سالمندان را دوست دارند
چارلز برتون، کارمند ارشد مؤسسه مکدونالد-لوریر است که پیشازاین در سفارت کانادا در چین کار میکرده است. او که یکی از منتقدان عملکرد کانادا در این زمینه است، میگوید: «چنین حوادث دلخراشی همگی منجر به نفوذ غیرقانونی دولتهای خارجی به خاک کانادا میشود و کانادا باید تلاش بیشتری برای جلوگیری از آن کند اما در حال حاضر کمترین مقاومت را در برابر دولتهای خارجی متخاصم نشان میدهد.»
الگوگیری جمهوری اسلامی از چین (و یا برعکس) هم نکتهای است که میتوان در حرفهای برتون به آنها برخورد کرد. «من نگران خودم نیستم، اما در تیررس چینیها هم قرار میگیرم؛ خصوصاً زنان جذاب چینی که ادعا میکنند؛ به سالمندان بسیار علاقهمند هستند؛ چیزی که به نظر من خندهدار است.»
گذشته از فرستادن پرستوهای چینی برای برتون؛ شنیدن این نکته از زبان او که، چین بیشتر از هر کشوری در کانادا دیپلمات دارد و در حقیقت دیپلماتها اغلب بهعنوان جاسوس خدمترسانی میکنند، باز هم نزدیکی جمهوری اسلامی را به کشور دوست و غیرهمسایهاش؛ چین نشان میدهد.
چارلز برتون، میگوید: «عاملان حکومت چین و ایران، کسانی را که روی افکار مردمشان تأثیرگذار هستند، تحت نظر میگیرند، موضوعی که خصوصاً برای دانشجویان پیش میآید. هرچند RCMP اخیراً گفته که قصد دارد نیروی بیشتری را برای محافظت از کاناداییهای (مهاجری) که در معرض تهدید و آزار و اذیت عوامل یک قدرت خارجی هستند، اختصاص دهد اما تابهحال ما شاهد دستگیری هیچیک از این افراد نبودهایم.»
دوربین جمهوری اسلامی، اینجا، آنجا و «همهجا»
جمهوری اسلامی که در خارج مرزهای ایران -طبق گزارشهای موثق- آزادانه در حال جاسوسی از شهروندانش با دوربینهای عواملش است؛ در داخل کشور؛ بهشدت با آنهایی که دوربین به دست دارند، برخورد میکند. در تجمعات اخیر بارها فیلمهایی از شلیک به کسانی که تصویر میگرفتهاند؛ را دیدهایم. چه با گلولههای رنگی پینت بال و چه با گلولههای داغ که یکیشان غزاله چلابی را نشانه رفت. دختر ۳۳ساله مازندرانی را که در حال فیلم گرفتن از اعتراضات مردمی بود و در دم به جرمِ فیلمبرداری جان باخت.
اما این موضوع شامل تنها معترضان ایرانی نمیشود و در ماههای اخیر دامن گردشگران بسیاری را هم گرفته است.
رئیس هیئتمدیره انجمن راهنمایان جهانگردی ایران با اعلام خبر بازداشت گردشگرانی که از روی کنجکاوی در حال عکاسی از مردم بودهاند؛ این رویکرد جمهوری اسلامی را اشتباه دانست. رویکردی که بهظاهر غیرعمدی اما درواقع به دام افتادن، شکاری برای گروکشی است، با این بهانه که این گردشگران، «جاسوس» هستند.
مستندسازیِ ترس و تهدید
مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی دانشگاه جورج تاون، وبسایتی را راهاندازی کرده که به همه این امکان را میدهد در صورت تجربه مداخله و جاسوسی دولت خارجی؛ آن را بهصورت آنلاین گزارش دهند. چارلز برتون این موضوع را در گفتوگو با داگلاس تاد، مطرح میکند و البته این توضیح را میدهد که «این سازمان مجری قانون نیست، فقط به جمعآوری اطلاعات میپردازد.» که البته در تصمیمگیریهای دولتها میتواند مؤثر باشد.
برتون که سالهاست در حال فعالیت برای آگاهسازی دولت (اتاوا) از آزار و اذیت خارجی شهروندانی است که تباری غیرکانادایی دارند، حفاظت از آزادی، دموکراسی، امنیت و حاکمیت یک کشور درون مرزهای خودش را بسیار مهمتر از حفظ بازار برای کالاهای کانادایی میداند که ممکن است نصیب چین شود.»
او حتی بهقدری این موضوع را حیاتی میداند که اگر منجر به تلافی دولتها باهم شود؛ باید آن را پذیرفت چراکه درنهایت باعث میشود، ایران و چین به کانادا احترام بیشتری (در حفظ تمامیت ارضی و آزادیهای شهروندی) به کانادا بگذارند و شرایط بهتری برای همه کاناداییها فراهم خواهد شد.
اگر در خاک کانادا از سوی جمهوری اسلامی تهدید شدیم، چه کنیم؟
درنهایت اینکه تنها راهکاری که تا به امروز برای ایرانیانِ ساکن کانادا که مورد تهدید ج. الف واقع شدهاند؛ در نظر گرفته شده است؛ بر اساس اعلان سرویس اطلاعات امنیتی کانادا تماس با پلیس محلی خود یا شبکه اطلاعات امنیت ملی RCMP است.
ارسال نظرات