سردبیر
«خدایا سرزمین مرا از دشمن، از خشکسالی و از دروغ حفظ کن.» این جمله را به داریوش اول نسبت میدهند و آن را نشانهی سه ترس اصلی این شاهِ شاهان میشمارند.
این هفته خبر حمله پهبادها به مجتمع صنعتی-نظامی در نزدیکی اصفهان دوباره تیتر رسانههای جهان شد. برخلاف حملات قبلی، فقط ساعاتی پس از حمله عملاً اسرائیل مسئولیت پذیرفت و آن را کمک به اکراینِ موردِ تهاجمِ روسیه اعلام کرد. به احتمال زیاد جمهوری اسلامی که ابایی از جنگ و نابودی کشور ندارد در حد توانش این حمله را «تلافی» خواهد کرد. با توجه به گیجی نظام از ضربهای که از مردم ایران خورده است به سختی میتوان گستردگی حمله احتمالی را تخمین زد. تا قبل از آغاز جنبش «زن زندگی آزادی» حمله اسرائیل و پاسخ ج.ا. در حد روتین قرار داشت اما امروز با حکومتی روبرو هستیم که خودش میداند از کوچکترین مشروعیت مردمی برخوردار نیست و عملاً چیزی برای از دست دادن ندارد.
آگاهی حکومت به عدم مشروعیتاش چنان روشن است که آخوند صدیقی، امام جمعه تهران به فرماندهان نیروی انتظامی میگوید: «شما با خدمت هم نمیتوانید مردم را راضی کنید، مردمی که تا دیروز زندهباد میگفتند، امروز مرده باد میگویند؛ دلمان خوش نباشد به اینها. شما کارتان را بکنید، اگر به شما فحش دادند، برای شما تفاوتی نکند.»
چهبسا آگاهی به نفرت مردم از حکومت است که رهبر را بر آن داشته تا دستور فروش و نقد کردن اموال دولتی (داراییهای مردم ایران) را صادر کند. تردیدی نیست درآمد حاصل از این معامله که در ساختاری بهغایت فاسد صورت میگیرد به جیب فاسدان میرود و ثروتهای مردم ایران است به مالکیت اعضا و نزدیکان نظام فاسد درمیآید.
پس از ۴۴ سال به نظر میرسد سه فرزند خلف حکومت دینی به بلوغ کامل رسیدهاند:
- فرزند اول دروغ است که از روز اول ابزار حکومت برای تحمیق مردم شد.
- فرزند دوم جنگ است که دههی اول زندگی مردمان ایران پس از انقلاب اسلامی را بلعید و سبب شد تا پاسداران تفنگبهدست قدرتی بگیرند که امروز خودشان را صاحبِ مال و جان و آبروی مردم میدانند و امروز از هیچ تلاشی برای ایجاد یک جنگ جدید فروگذار نمیکنند.
- فرزند سوم بیعدالتی است که در تمامی عرصههای زندگی مثل آفتاب نیمروز آشکار است: قتل دختران و پسران جوان در خیابان، احکام اعدام توسط قضاتِ بیبهره از انسانیت، خشکشدن رودخانهها و دریاچهها و مردابها و مراتع در نتیجه سوءمدیریتِ مدیران فاسد، فقر گسترده در کنار کاخهای بیشمارِ قدرتمندان در داخل و خارج از کشور، حذف بیش از ۹۹درصد شهروندان از روند تصمیمگیری برای سرنوشتشان و....
نابسامانیِ زاییدهی حکومت اسلامی چنان گسترده است که صحبت از آن جز تکرار بدیهیات نیست اما تا روزی که نخبگان نتوانند برای هدف بزرگِ برکناریِ دیکتاتوری بر تفرقه موجود پیروز شوند تکرار این بدیهیات رایجترین عمل خواهد بود.
ارسال نظرات