انسانها به محیط آرام، فضای صلحآمیز، امنیت و در مجموع به آرامش روحی و فکری نیاز دارند، تا بتوانند روند زندهگیشان را به خوبی پیش برده به اهداف و آرزوهای خویش برسند. این امر از یک طرف رفاه، خوشبختی و سعادت را نصیب آنها مینماید، از جهت دیگر باعث پیشرفت و توسعه محیط و جامعه میگردد.
چرا مردم مهاجرت مینمایند؟ مهاجر از روزگار بد و ناامنی ناشی از جنگ در سرزمینهای آبایی و اجدادیشان در کشورهای دیگر هجرت و پناه میبرند. مردم افغانستان از سالهای متمادی بدینسو با جنگ و ناامنی در کشورشان مواجه و روبهرو بوده، که سبب کشته شدن، فرار و هجرت مردم آن گردیده است. افغانهای مهاجر و بیجا شده از شهر و دیارشان در دیار غربت زندهگی را از سر گرفته به پیش میروند. اما پیمودن این مسیر نشیب و فراز، دشواریهای زیادی را با خود دارد که بایستی تحمل کرد و پذیرفت.
کانادا کشور مهاجرپذیر است. مردم مهاجر در ساختار جامعه مدرن و پیشرفتهٔ کانادا سهم بزرگ، ارزشمند و برجستهٔ دارند. من همیشه از نقش بارز و ارزشمند مردم مهاجر افغان در شهر مونترال ولایت کِبک یاد نموده و سهم افغانهای ارجمند خویش را درین جامعه مترقی برجسته نمودهام.
این بار مصاحبهٔ را برای مجله «هفته» با خانوادهٔ انجام دادهام که خوانش داستان زندهگیشان میتواند برای هرکسی، اما به خصوص برای مهاجرین دلچسپ و آموزنده باشد.
در معرفی این خانواده ارجمند جناب رفیع سخائی فعال اجتماعی شهر مونترال مرا یاری رسانید. از او سپاسگزارم.
صحبت را از جناب داکتر محمد عزیز امیری پدر فامیل آغاز کردم، طبق معمول اولین پرسشام این بود که از زندهگی گذشته تان بگويید لطفآ؟
عزیز امیری: از ولایت ننگرهار کشور افغانستان استم. در ناحیه اول شهر جلال آباد تولد شدهام. تحصیلاتام را در لیسه ننگرهار به پایان رسانیدم، بعد شامل پوهنحٔی (فاکولته) طب ننگرهار شده از رشته عمومی طب فارغالتحصیل گریدم و معاینه خانهٔ برایم باز کردم، اما زمانی اوج گرفتن جنگها در افغانستان با خانوادهام به پاکستان مهاجر شدیم و در سپتامبر ۲۰۰۱ به کانادا آمدیم.
در شهر مونترال ولایت کِبک ابتدا شامل کورسهای آموزش لسان شدم، بعد جهت فراگیری بخشی از مسلک طبی وارد «کالج ونیر» گردیده و مدرکی بدست آوردم، اما در آن رشته کار نکردم؛ بیزنسی برایم تدارک دیده، در شهر اوتاوا به گشایش یک «موتل» اقدام و شروع به کار نمودم و از مدت ده سال بدینسو مصروف همان کار استم.
شما که کار و فعالیتهای خویش را بیان کردید، حالا لطف نموده از خانوادهٔتان بگويید؟
عزیز امیری: خانمم مرضیه جبارخیل امیری نام دارد. در افغانستان در رشتهٔ ساینس تحصیل کرده، آن جا معلم بود. با آمدن به کانادا، شامل کورسهای لسان گردید. بعد جهت فراگیری شغل مسلکی شامل کالج «سورل تیراسی» گردیده در رشته مواظبت از کودکان (کودکستان) تحصیل نمود و در اکادمی «ماری لوری-استراوینسکی-بروسارد» از مدت ۱۴ سال بدینسو به صفت معلم کودکستان مصروف کار است.
هفت فرزند دارم؛
دخترانم؛ شبنم، صدف و ثمن.
پسرانم؛ زبیر، مصطفی، الهام و یوسف.
فرزندانم با آمدن به کشور کانادا به تحصیلاتشان ادامه دادند. هر کدام رشتههای مختلف تحصیلی را انتخاب کردند، بدین ترتیب:
دخترم شبنم امیری؛ فارغالتحصیل یونیورستی «اوکم» است و مشغول کار در بانک «آر بی سی».
پسرم زبیر امیری: فارغالتحصیل یونیورسی مونترال، متخصص دندان است که در منطقه «سن اوبر» کلینک مجهز دندان باز نموده است.
پسرم مصطفی امیری: فارغالتحصیل یونیورستی «اوکم» مشاور املاک مسکونی.
پسرم الهام امیری: فارغالتحصیل یونیورستی «مونترال» فارمسست است در « جان کوتو مقابل پلس لانگی».
دخترم صدف امیری: فارغالتحصیل یونیورستی «مونترال» داکتر دندان است، که کلینک دندان در منطقه «دیلسن» باز نموده است.
پسرم یوسف امیری: محصل سال سوم یونیورستی «اچ اَ سِی» مونترال است.
و دخترم ثمن امیری: محصل سال دوم یونیورستی مونترال رشته حقوق است.
فرزندان پیشتاز و موفقِ دارید که از تحصیلات عالی برخوردار استند، نایل شدن به چنین مدارک و مدارج تحصیلی کاری سادهٔ نیست! کسب موفقیت آنها در چه بود لطفآ بگویید؟
عزیز امیری: میدانستم چنین سوالی خواهید کرد. باید گفت که؛ از تجربه زندهگی خودم استفاده کردم بدین معنا که؛ والدینم توجه خاصی به خانواده ما مینمودند، امکانات و شرایط خوب و تحصیل را به ما فراهم کرده و از جهت دیگر ما را به فراگیری درس و تحصیل تشویق مینمودند. در زندهگی مشترک ما، من و همسرم مسئولیت پیشبرد زندهگی را به عهده داشتیم و زمینه هم مساعد شد تا فرزندان ما به فراگیری درس و تحصیل مشغول شوند. یعنی تجارب خویش را بالای آنها عملی کردیم و آنها هم پذیرفتند. که امروز همهٔشان ثمره نظرات ما و زحمتکشی خودشان را میبینند. آنها همزمان و موازی با فراگیری تحصیل مانند سایر جوانان این کشور نیمه وقت کار هم مینمودند.
خوشبختانه در حال حاضر همهٔشان ملکیت شخصی داشته و سایر ضروریات زندهگی خویش را فراهم نمودهاند. به گفتهٔ عام «به پای خود ایستادهاند». در پهلوی آن، ما را نیز از یاد نبرده بینهایت احترام و حمایت میکنند.
آغاز زندگی در مهاجرت معمولا با مشکلات اولیه همراه است. چطور با سختیهای اولیه روبرو شدید؟
عزیز امیری: مهاجرت و روبهرو شدن به محیط جدید، عاری از مشکلات و سرگردانیها نیست!
در آغاز مهمترین دشواری لسانی و کاریابی است، که ما هم به آن مواجه شدیم که با فراگیری لسان فرانسوی و انگلیسی توانسیم حداقل این مشکل را حل نمايیم. اما مسئله کاریابی کار ساده و آسان نیست. چون به شغل و پیشه مسلکی خویش نمیتوان کاری را بدست آورد، زمان میبرد تا بتوان کار دلخواه و موردنظر خویش را بدست آورد. گرچه در رشته طبابت اندکی در کالج درس خواندم اما وظیفه اختیار نکردم.
و در باره جامعه کانادا و ولایت کِبک:
کانادا کشور مهاجرپذیر است و ولایت کِبک هم نسبت به سایر ولایات در حصه پذیرش ( قبولی ) مهاجرین در سطح بالا قرار دارد. که بر علاوه کمکهای ارزشمند و بشر دوستانه به مهاجرین زمینه درس، تحصیل و کاریابی را به آنها فراهم میسازد.
همهٔ ما از چنین شرایط خوب و امکانات دست داشته استفاده اعظمی و شایان نمودیم.
کانادا کشور صلحآمیز و مترقی است. خوشبختانه همه مردم بدون تعصب، نژادپرستی و تبعیض در جامعه بسر میبرند.
من به نمایندهگی از فامیلم تشکری خاص از دولت کانادا میکنم که زمینه پیشرفت در همه ساحات زندهگی را برای ما فراهم نمود. این جا مردم در فضای صلح، آرامش، شرایط و امکانات مؤثر بسر میبرند روی این ملحوظ میتوانند به درس، تحصیل و سایر امورات زندهگی خویش رسیدهگی نمایند.
آیا به دیگران گفتنی یا پیامی دارید؟
- افرادی که در کانادا زندهگی میکنند باید قوانین این کشور را قبول و مراعات نمایند و خویش را به اصول و پرنسیب مملکت عیار سازند.
- خویشتن را به این جامعه عیار نموده در ضمن کلتور، فرهنگ و سایر متعلقات خویش را نیز حفظ نمایند.
- منتظر کمکهای دولت نباشند! اینکه حکومت به ما چی میدهد؟ خود ما به پا شویم و حرکت کنیم، این فکر را در خویش پرورش دهیم که؛ ما به دولت و مردم چی کاری انجام داده میتوانیم.
حرکت کنیم تا قوی شویم نه بار دوش دولت و فامیل خود! البته آنانی که بنابر بعضی معاذیر توانای و استعداد کار و فعالیت اجتماعی را ندارند ازین امر مستثنا استند.
- زندهگی یک چلنج است بایستی در مقابل آن ایستادهگی و مقاوم بود. ترک دیار کردیم، دیدیم و تجربه شد که راه برگشت و زیستن به علت جنگ و نبود امنیت در آن جا دیگر نیست.
بنأ به هموطنان عزیز خویش پیشنهاد نموده و برادرانه میگویم اینکه؛ تردد، دو دلی و آشفتهگیهای که در وجودتان اگر لانه کرده است از خود دور سازید، زیرا این امر سبب بیعلاقهگیتان به کشور میزبان گردیده حتیٰ فرزندانتان را تحتتأثیر قرار میدهد.
علاوتآ کلمهٔ (نمیتوانیم) را از اذهان خویش پاک کنید. هر کجایی که باشیم مشکلات و سختیها همراه ماست. زحمتکشی، کار و فعالیت یگانه ایستادهگی و مبارزهٔ ثمر بخش با مشکلات زندهگی است.
سپاس فراوان از خانوادهٔ امیری. موفقیتهای مزید در همه راستای زندهگی برایشان آرزو مینمایم.
ارسال نظرات