مجله آمریکایی تایم، هفته گذشته مصاحبهای را با یک ایرانی منتشر کرد که از خانوادههای جانباختگان پرواز PS752 بود و به کشوری دیگر پناهنده شده بود. این مجله معتبر بینالمللی برای این مصاحبه تیتر زده بود: «آنها مثل من و تو فکر نمیکنند: برداشت یک پناهنده ایرانی در مورد خانواده تندرویی که پشت سر گذاشت.» این مصاحبه که در روزهای سومین سالگرد سرنگونی هواپیمای اوکراینی به دست سپاه و خیزش ایرانیان در داخل و خارج ایران انجام میگرفت، میتوانست برای بسیاری موردتوجه باشد اما این موضوع، با شنیدن نام این پناهنده، «میثم جبلی» جوانب گستردهتری پیدا کرد. میثم جبلی، برادرِ «پیمان جبلی» رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی است. سازمانی که دهههاست خلاف جریانات واقعی جامعه ایران حرکت، گزارشهایی خلاف واقع تهیه و بارها ادعاهایی بیپایه و اساس را مطرح کرده است. خصوصاً در دهههای اخیر و با مواجه جمهوری اسلامی با موج اعتراضات دست به پخش اعترافات اجباری زده است و نیروهایش بهعنوان بازجو-خبرنگار شناختهشدهاند. سازمانی که قرار بود بازتابدهنده کلیت اجتماع باشد اما تریبون تندروترین طرفداران رژیم جمهوری اسلامی شد و بارها در تجمعات مردمی، بر علیهاش شعارهای تندوتیزی داده شد. رسانهای که از «ملی» به «میلی» تغییر جهت داده وپروپاگاندای تمام و کمال جمهوری اسلامی شده است. هویت کنونی این رسانه که مستقیماً زیر نظر رهبری ج. ا است، موجب شده تا پناهندگی برادران جبلی - هرچند خود را مخالف همیشگی سیاستهای جمهوری اسلامی معرفی میکنند- نه تنها حساسیت بیشتری پیدا کند که از ریزش نزدیکترین افرادِ حکومتیان خبر دهد. در پرونده این هفته ضمن گفتوگوی اختصاصی با میثم جبلی، از حواشی و متن این اتفاق که بازتاب بسیار گستردهای در میان رسانههای داخل ایران و خارج از کشور داشته است؛ نوشتهایم. |
میثم جبلی به مجله «تایم»: پدرِ محمدامین، شستشوی مغزی شده
میثم جبلی، کشته شدن برادرزادهاش توسط سپاه پاسداران را آخرین ضربه کاری برای جدایی او از خانوادهاش میداند؛ آن هم در حالیکه به گفته او، پس از چنین فاجعه بزرگی، دو برادرش که یک رئیس صداوسیما است و دیگری که جراح است و پسرش را از دست داده است؛ همچنان از دولت دفاع میکنند.
او میگوید پدر محمدامین با ایدئولوژی رژیم، شستشوی مغزی شده و برادر دیگر دستگاه اصلی تبلیغات رژیم را اداره میکند و در صورت او و مردم کشورش دروغ میگوید. برخوردی که دیگر برایش قابلتحمل نبوده است.
بااینحال او جدایی واقعی خودش از خانواده را به خیلی پیش از ژانویه ۲۰۲۰ و سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی، مربوط میداند. زمانی که نوجوان بوده و به ایدئولوژی خانوادهاش اعتقادی نداشته است، البته هم او و هم برادر کوچکترش: «من در طول این سالها با پدر و مادر و خواهر و برادرم مشاجرههای فیزیکی داشتم به این امید که بتوانم نظرشان را تغییر دهم. اما هر بار متوجه میشدم که نمیتوانم، و این فقط باعث میشد که بین من و بقیه اعضای خانوادهام فاصله بیشتری بیافتد.»
میثم سختترین اتفاق در زندگی را ترک خانه و خانواده و پدر و مادر میداند بااینحال میگوید: «نمیتوانستم با دروغهای آنها، حمایتشان از رژیم وحشی که اعضای خانوادههای خودمان را به قتل رسانده است؛ زندگی کنم.»
او کشتن اعضای خانواده توسط رژیم حاکم در جمهوری اسلامی را تنها محدود به سرنگونی هواپیمای اوکراینی نمیداند و از جنگ ایران و عراق هم یاد و اضافه میکند: «احساس میکنم بهواسطه قدرت و ایدئولوژی این رژیم، خانواده و عزیزانم را از دست دادهام. این روزها من با اخبار، تصاویر و داستانهایی که هرروز از ایران میآید؛ زندگی میکنم و نفس میکشم. قلب من با مردم است و با این فکر به خودم آرامش میدهم که در این مدتِ دوری، شاید بتوانم (بیرون از ایران) صدایی برای جلبتوجه بیشتر به جنایات رژیم باشم.»
کاریزمای خمینی، ایدئولوژی جمهوری اسلامی و سرکوب مردم
جبلی درباره پیشینه خانوادهاش میگوید: «قبل از انقلاب، پدر و مادرم نیمه مذهبی بودند، اما کمکم گرفتار کاریزمای خمینی شدند و آنقدر تبلیغات ایشان را باور کردند که آنها نیز مانند میلیونها نفر دیگر ازجمله متعصبین به ایدئولوژی اسلامی شدند. وقتی درباره «ایدئولوژی رژیم» صحبت میکنید، باید بدانید که آنها اصول سَمی خود را از همان لحظهای که به دنیا میآیید در مغز شما فرو میکنند. شما زندگی دارید که در آن ارزشهای شخصیتان با باورهای مذهبی در مدل خودتان، پیوند خورده است و همه اینها همراه با این تعهد هستند که آن رژیم را به هر قیمتی حفظ کنید.»
میثم واژههایی مانند «شهادت» را مرتبط با اعتقاد به «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» میداند که ازجمله معانی تزریقشده به مردم سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ایران و عراق بود و «درد، خون، خشونت، اندوه و تاریکی» را تمام آن چیزی میداند که افرادی مانند او در خانوادههای متعصب و جوامع منزوی با آن بزرگ میشوند. «برای رژیم، فرهنگ حاکم باید فرهنگ خشونت، مرگ و پلیدی باشد. برای خانواده من و بسیاری دیگر، هر چیزی که این «رژیم مقدس» را به پیش ببرد، مقدس بوده و میماند و کوچکترین چیزهایی که ممکن است موجب دوری آنها از رژیم شود یا به ستونهای «انقلاب»شان تضعیف یا آسیب برساند، محکوم است.»
میثم در پاسخ به این سؤال «تایم» که آیا ایدئولوژی جمهوری اسلامی است که دلیل برخورد وحشیانه طرفداران رژیم با هموطنانش میشود؛ توضیح میدهد: «بله. سربازان آنها قادر به دزدی، تجاوز، شکنجه و قتل هستند. آنها مثل من و شما فکر نمیکنند. آنها از صمیم قلب به فضیلت رسالت نبویشان ایمان دارند؛ تا جایی که حاضرند حتی برای آن، اعضای خانواده خود را بکشند و کشته شوند. این ایدئولوژی اکنون در خیابانها به ثمر نشسته است چراکه قدرت ایدئولوژی بسیار بیشتر از هر چیزی است که شما و من میتوانیم درک کنیم. کسانی که رژیم اسلامی را در سال ۱۹۷۹ معرفی کردند، در مکان و زمان مناسبی در تاریخ بودند و با استفاده از ایدئولوژی، ارتشی شکستناپذیر برای دفاع از مأموریت خود ایجاد کردند.»
پیمان جبلی کیست؟ پیمان جبلی متولد سال ۱۳۴۵ در شمیرانِ تهران است. او در رشته معارف اسلامی دانشگاه امام صادق تحصیل کرده و مدرک دکترای فرهنگ و ارتباطات دارد، دانشگاهی که بسیاری از مسئولین جمهوری اسلامی فارغالتحصیل آن هستند و در واقع تبدیل به سیستمی برای نیروسازی مناصب حکومتی در این سالها تبدیل شده است. او سالها کارمند صداوسیما بوده و پستهای زیادی داشته است، از عضویت هیئتعلمی دانشگاه صداوسیما گرفته تا معاونت سیاسی (خبر)؛ سمتی که بعد از انتقاد اکبر هاشمی رفسنجانی (سال ۲۰۱۵) از موضعگیریهای صداوسیما بعد از جنبش سبز به او رسید. جبلی بعدها مدیرکل اخبار و مدیر دفتر شبکه العالم در بیروت، معاون رسانهای دبیر شورای عالی امنیت ملی در زمان سعید جلیلی و… شد. او زمانی که محمدامین- برادرزادهاش- مانند ۱۷۵ مسافرِ دیگر پایش را درون هواپیمای PS752 گذاشت؛ معاون برونمرزی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی بود. جبلی یک سال بعد (۲۰۲۱) با حکم سید علی خامنهای رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی شد. او در سال ۲۰۲۲ توسط وزارت خزانهداری امریکا به اتهام پخش اعتراف اجباری از بازداشتشدگان تحریم شد. همچنین مورد تحریمهای اتحادیه اروپا به دلیل نقض فاحش حقوق بشر در ایران قرار گرفت. |
تلاش مذبوحانه برای حفظ قدرت
میثم جبلی در قسمتهای پایانی مصاحبه در تحلیل وضعیت فعلی رژیم و در جواب به این سؤال که آیا به نظر او رژیم ضعیف شده و ترسیده است؟ میگوید: «غیرممکن است که احساس ترس نکرده باشد. واکنشها و راهبردهای خشن آنها؛ برخورد وحشیانه علیه معترضان؛ اعدامهای غیرمنطقی، نشانه آشکاری از این است که آنها در حال غرق شدن هستند و ناامیدانه برای زنده ماندن تلاش میکنند. یک ضربالمثل در بین روحانیون رایج است که میگوید «الغریق یتشبث بکل حشیش» و ترجمه آن میشود: «کسی که در حال غرق شدن است به شاخه خشکیده هم چنگ میزند.» تاریخ ثابت کرده است که دیکتاتوریها درنهایت سقوط میکنند. اینکه دقیقاً این اتفاق برای ایران چه زمانی رخ خواهد داد به عوامل زیادی بستگی دارد.
او به نتیجه رسیدن این انقلاب را منوط به اتحاد اپوزیسیون در خارج از کشور میداند که منعکسکننده خواستهها و صدای مردم درون ایران باشد، همچنین باورمندی اکثریت مردم ایران به این انقلاب. «افراد شجاع زیادی وجود دارند که با تمام وجود خطر زندانی شدن، شکنجه، تجاوز جنسی و حتی کشته شدن به مبارزه در راه ایران ادامه میدهند اما هنوز خیلیها هم هستند که میترسند. آنچه در حال حاضر در خیابانها میبینیم تنها یک درصد از جمعیت ناراضی است. بنابراین بسیاری از آنها نمیدانند چگونه در برابر رژیمی بایستند که چیزی جز خشونت علیه کسانی که متفاوت فکر میکنند نشان نمیدهد. ایران بیش از هر زمان دیگری در تاریخ ما متحد است و اتفاقات سه ماه گذشته نشانه بارز اتحاد ملت بوده است. ایرانیان از چهارگوشه کشور، از کرد تا بلوچ، لر تا آذری، همه برای یک ایران آزاد متحد شدهاند. حقیقت مانند آبِ روان است و راه خود را پیدا میکند، حتی اگر در طول راه توسط سنگها احاطه شده باشد.»
برادرم، روی خون برادرزادهاش پا گذاشت
میثم جبلی درباره تأثیرگذاری قدرتهای خارجی و تحریم مقامات دولتی (ازجمله برادر خودش) هم گفته است: «حقیقت این است که هیچکس واقعاً به فکر مردم ایران نیست و تاریخ این موضوع را بارها و بارها ثابت کرده است. محکومیتهای غربیها همیشه محدود به – مواردی بوده که- منافع آنها را تهدید میکرده و برای شهروندان عادی در ایران؛ برای مردان و زنان جوانی که در زندان هستند یا در انتظار اعدام هستند، معنایی ندارد.»
تایم در آخرین سؤال از او پرسیده؛ «اگر بخواهد با خانواده و دو برادرش صحبت کند، به آنها چه میگوید؟» و میثم پاسخ داده است: «به تکتک افراد خانوادهام، به جز برادری که بر خون برادرزادهاش و بسیاری از مردم بیگناه ایرانی دیگر پا گذاشته است؛ میگویم که هنوز آنها را دوست دارم و نگران آنها هستم.»
روایت پدرِ محمدامین از شبی که پسرش سوار هواپیما شد
به پسرم گفتم شلوار لی بپوش…
دکتر محمد جبلی، فوق تخصص قلب و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. او در همان روزهای اول سرنگونی هواپیمای PS752 و در دیداری که سعید جلیلی (عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی) و برادرش (پیمان) با او داشتند درباره پسرش و شبی که او را برای آخرین بار دیده است؛ گفته است:
وقتی پسرم قصد عزیمت به فرودگاه را داشت لباس خاکی به تن داشت؛ مادرش به او گفت لباست را عوض کن! با این اتفاقاتی که افتاده و محاسنی که تو داری کمی احتیاط کن که در خارج از کشور برایت مشکل نشود؛ حتی من نیز به او گفتم شلوار لی بپوش اما او جلوی آینه رفت و با خنده میگفت شبیه شهدا شدهام و همینطور خوب است. به او گفتم بابا خیلی نوربالا میزنی! هوای خودت را داشته باش. حتی در فرودگاه یکی از دوستانش که به بدرقه آمده بود به او گفت حرف مادرت را گوش میکردی و لباس دیگری میپوشیدی؛ با خنده در جواب به دوستش گفت اگر زیاد اصرار کنید گوشه لباس خاکیام مینویسم شهید قاسم سلیمانی!
تا همان روز آخر میگفت من هنوز عزادار سردار سلیمانی هستم؛ مادرش به او گفت حالا نرو، ممکن است جنگ بشود؛ پسرم گفت اگر جنگ شد، اولین نفری که برمیگردد من هستم؛ این پسر با این روحیه رفت.
با خود یک جانماز و مهر کربلا برد و گفت این تربت را بهعنوان سکینه دل و آرامش قلبم میبرم. در کانادا با اینکه در ایام ماه رمضان روزهای طولانی داشت، روزههایش ترک نشد و به نمازش مقید بود.
یکی از اساتیدش از دانشگاه تورنتو وقتی فهمید او هم جزء جانباختگان بود، ویدئویی از او دیدم که وقتی درباره پسر من صحبت میکرد، چنان گریه میکرد که نمیتوانست بهخوبی سخن بگوید.
ارسال نظرات