به گزارش هفته، این دو نوشتهاند که با قتل مهسا امینی که جرقهی جنبشی اعتراضی در ایران را زد، رژیم به دنبال دادن برخی امتیازها بود و گزارشهایی مبنی بر انحلال گشت ارشاد منتشر شد و ناظران را به این فکر انداخت که آیا رژیم از قوانین سختگیرانه خواهد کاست. ولی اکنون مشخص است که این بحران به مرحلهی تازهای وارد شده و رژیم مصمم است که مقاومتها را با زور در هم بکوبد.
در ماههای گذشته، اعتراضات و در پی آن سرکوب خشونتآمیز آن در سراسر جهان خبرساز شد. زنان ایرانی به خیابانها آمدند تا آزار و اذیتی را که بر آنها روا داشته میشود، محکوم کنند. این انقلاب زنانه سپس سرتاسری شد و همهی ایرانیان، چه زن و چه مرد، به ویژه جوانان، را دربرگرفت و همه خواهان پایان دادن به رژیمیاند که خفقان آورده است. بر اساس برآوردهای گروههای حقوق بشری، نزدیک به ۴۷۰ معترض از جمله دهها کودک کشته شدهاند و بین ۱۶ تا ۱۸ هزار نفر هم دستگیر گشتهاند.
دادگاههای موسوم به انقلاب با برگزاری یک سری محاکمات، دهها معترض را بی آن که به آنان حق انتخاب وکیل دهد، به اعدام محکوم کرده است.
چند روز پیش، محمدمهدی کرمی قهرمان ۲۲ ساله کاراته و محمد حسینی مربی که به کودکان داوطلبانه آموزش میداد، به دلیل شرکت در اعتراضات اعدام شدند.
اطلاعاتی که به صورت قطرهچکانی و بی آن که بتوان آنها را راستیآزمایی کرد میرسند، گویای داستانهای دلخراشیاند.
طبق گزارشها، نگهبانان زندان، دختری جوان به نام «الهام مدرسی» را به دلیل اعتصاب غذا کتک زدند. به گفته خانواده وی، او اکنون در وضعیت بحرانی قرار دارد و جانش در خطر است. گفته میشود زن جوان دیگری به نام «سپیده قلندری» پس از دستگیری در تهران زیر شکنجه جان باخته است. گزارش شده که جنازهی او را در ازای وعده سکوت به خانوادهاش تحویل دادهاند. «فاطمه گرجی»، دانشجوی ۲۳ ساله، هم به دلیل شرکت در اعتراضات به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است. عرشیا تکدستانِ ۱۸ ساله هم به تازگی به دلیل نقش رهبری تظاهرات در شمال ایران به اعدام محکوم شده است.
این شکنجهها، سرکوبهای خشونتآمیز، اعدامها و بیعدالتی نسبت به بازداشتشدگان را جهانیان محکوم کردهاند و اینها مردم را به این فکر انداخته است که در برابر چنین وضعیتی چه میتوانند بکنند.
کانادا نفوذ کمی بر رژیم ایران دارد، زیرا روابط اقتصادی و دیپلماتیک بین دو کشور بسیار محدود است، اما این به معنای ناتوانی کانادا نیست.
در حال حاضر، بیش از ۳۰۰ نماینده پارلمان در آلمان، فرانسه و اتریش موافقت کردهاند که به طور نمادین از محکومان به اعدام حمایت کنند تا توجهها را به سرنوشت آنها جلب کنند. در کانادا، بیش از دوازده نماینده پارلمان تا کنون به این حرکت پیوستهاند. ما حامی معلم جوانی از تهران به نام «مونا افسامی» هستیم که در ۲۷ مهرماه دستگیر و متهم به تبانی علیه امنیت ملی شده است.
دولت کانادا همچنین میتواند از کشورهای دیگر برای افزایش فشار بر جمهوری اسلامی درس بگیرد.
سه راه در این میان میتوان در پیش گرفت:
یکی این که، اتاوا ۱۲۷ فرد ایرانی و ۱۸۹ نهاد ایرانی را که مظنون به مشارکت در نقض سیستماتیک حقوق بشر و همچنین نقض صلح و امنیت بینالمللیاند، تحریم کرده است. این افراد از هر گونه معامله منع شدهاند. کار دیگری ولی میتوان کرد و آن توقیف داراییهای این افراد و دادن آنها به قربانیان رژیم یا گروههایی است که به آنها کمک میکنند.
دوم، کانادا میتواند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را یک گروه تروریستی اعلام کند، همان طور که آمریکا این کار را کرده است. این کار سبب تسهیل کار دادستانهایی خواهد شد که در پی محکومیتهای کیفری [برای ناقضان حقوق بشر] هستند.
در نهایت، باهمستان ایرانیان کانادا مدتهاست که آمدن عوامل رژیم ایران به کانادا را محکوم کرده است. بنابراین، دولت فدرال باید کنترلهای خود را تشدید کند تا مطمئن شود که سیاستهای مهاجرتی کانادا به نفع قربانیان سرکوب ایران است، نه ذینفعان آن.
پس از تحولات خشونت آمیز سال ۲۰۲۲، سال ۲۰۲۳ برای ایرانیان آزادیخواه و کسانی که در کنار آنها ایستادهاند تعیینکننده خواهد بود. زمان آن فرا رسیده است که کانادا تمام امکانات خود را برای حمایت از دوستانمان در ایران به کار گیرد و پشتیبانیاش را از زن، زندگی، آزادی نشان دهد.
ارسال نظرات