«آیا زنان محجبه قربانی شستوشوی مغزی هستند و خود نمیدانند؟ زنان ایرانی که علیه حجاب اجباری میجنگند با زنان مسلمان کبکی که «قانون ۲۱ کبک» را ظلمی در حق خود میدانند؛ شباهتی دارند؟ و یا به گفته وزیر امور زنانِ کبک زنان ایران به دنبال قانون ۲۱ خاص خودشان هستند؟ زنان ایرانی آزادی انتخاب میخواهند و یا آزادی حجاب؟»
همکارم، خانم پگاه شریفی، نویسندهی پروندهی این شمارهی هفته مطلب خود را با عبارات بالا شروع کرده که به نظرم سؤالات معتبری هستند، بهویژه برای ما ساکنان کانادا که سیاست فرهنگیِ رسمی میهن دوممان بر اساس تشویق چندفرهنگی بنیاد گذاشته شده.
آیا جنبش «زن زندگی آزادی» یک جنبش ضدیت با حجاب است یا حرکتی برای کسب آزادی انتخاب، از جمله آزادی انتخاب پوشش؟
وزیر امور زنانِ کبک گفته است: «زنان ایران به دنبال قانون ۲۱ خاص خودشان هستند.» اگر چنین است حضور زنان محجبه و گاه دست دردست دختران بیحجاب در این جنبش چگونه توضیح داده میشود؟ آیا زنان ایران میخواهند یک اجبار را با اجباری دیگر جایگزین کنند؟ آن هم بعد از ۴۴ سال تحمل زور و فشار و محدودیت؟
طوری که خانم شریفی در پرونده این هفته نوشته، خانم شاپرک شجریزاده، یکی از «دختران خیابان انقلاب» که آنها را میتوان بهنوعی پیشگامان جنبش فعلی نامید، در سخنرانی خود در دانشگاه مکگیل پاسخی به این سؤال دارد: «من قانون ۲۱ را دنبال میکنم و به نظرم دولت میتواند سیاستی بهتر از مجبور کردن مردم داشته باشد... من نمیتوانم به زنان بالغ بگویم چه چیزی میتوانند بپوشند و چه چیزی نمیتوانند بپوشند.»
خانم «تولا دریمونیس» نویسنده، سردبیر و تحلیلگر در سایت cultmtl درباره نظر وزیر امور زنان استان کبک مینویسد: «اینکه یک مبارزه حقوق بشری را که درجایی دیگر اتفاق میافتد، به تصرف درآورید و آن را مشابه عملکرد دولت و قوانین خودتان بسازید درحالیکه همزمان در حال نادیده گرفتن و تضعیف زنان مسلمان کبک؛ توسط قانون هستید؛ صراحتاً نشان میدهد که شما گوشتان را بر حرف مردم خود بستهاید. شما نمیتوانید از مصیبت و رنج زنان ایرانی با تظاهر به اینکه از حقوق زنان دفاع میکنید؛ استفاده کنید و درعینحال زنانی را که در کشور خودتان برای حقوقشان میجنگند نادیده بگیرید.»
به باور من رسانهها در روشنگری این نکته نقش جدی دارند که اصل آزادی است و اجبار به حجاب (به شکل وحشیانهای که تحت نظام اسلامی صورت گرفته) و همچنین اجبار به برداشتن حجاب (به شکل «مدرن» که در کبک صورت میگیرد)، هر دو آزادی انتخاب از شهروندان میستانند. از نظامهای سرکوبگر نمیتوان انتظار داشت که دفاع از آزادی انتخاب را در قانون و بر پرچم خود بنویسند و به آن عمل کنند اما از یک نظام دموکراتیک مثل کبک و یک وزیر که باید مجری قوانین دموکراتیک باشد انتظار میرود بتوانند آزادی را از اجبار تمیز بدهند و به دنبال حفظ و حمایت از آزادی شهروندان باشند.
به شما عزیزان خواندن پرونده این شماره بهویژه پیشنهاد میکنم.
ارسال نظرات