دانش‌آموخته دانشگاه مموریال کانادا در ایران ناپدید شد

دانش‌آموخته دانشگاه مموریال کانادا در ایران ناپدید شد

پیرمردی سیاه‌پوش، بی‌حرکت، روی فرش وسط اتاق نشیمن خانه‌اش نشسته است. شانه‌هایش افتاده است و با آشفتگی به اطرافش خیره شده و مانند گمشده‌ای به نظر می‌رسد. مبل‌ها سر و ته شده‌اند. کوسن‌ها و بالش‌ها و پتوها هم روی زمین پخش و پلا هستند. ساعت دیواری ۶:۳۵ بامداد را نشان می‌دهد.

به گزارش هفته و به نقل از «سی‌بی‌سی»، این صحنه‌ای است که ایوب خضرنژاد در بامداد روز ۱۹ نوامبر به هنگام ورود به خانه‌ پدرش در بوکان با آن مواجه شده است.

دقیقا روشن نیست که در این روز چه اتفاقی افتاده و پیشامدهای این روز بیش از آن چیزی است که خضرنژاد در ویدئوی ۴۵ ثانیه‌اش گرفته است.

در این ویدئو ایوب به فارسی می‌گوید که ساعت ۵:۳۰ صبح حمله کرده‌اند و محمد خضرنژاد و پسر بزرگش یاسر را برده‌اند و این وضعیت خانه ماست.

پیرمردی که روی قالی نشسته است پدر ایوب خضرنژاد است. محمد خضرنژاد برادرِ ایوب و یاسر برادرزاده اوست.

بازداشت‌کنندگان نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی‌اند و روشن نیست که چرا به خانه پدرش یورش برده‌اند و برادر و برادرزاده‌اش را بازداشت کرده‌اند.

ایوب در این ویدئو دیده نمی‌شود، اما او هنگام ضبط ویدئو گزارشی از آن چه که بر آنها رفته است می‌دهد.

دوست او در سنت جان در مصاحبه‌ای با سی‌بی‌سی گفته است که وقتی به این ویدئو گوش دادم، صدای ایوب را شناختم و شوکه شدم.

سی‌بی‌سی نام این دوست را به دلیل خطری که می‌تواند برای خانواده‌اش در ایران داشته باشد افشا نمی‌کند.

او می‌گوید که در دو سال گذشته زیاد با ایوب صحبت نداشته است، ولی هرگز ایوب را ندیده بوده که به این شکل صحبت کند، چون در صدای او استرس، نومیدی و شوک‌زدگی بوده است.

خضرنژاد این ویدئو را در فضای مجازی منتشر کرد و اندکی بعد از این، قوه قضاییه جمهوری اسلامی او را برای بازجویی احضار کرد و از آن زمان به بعد دیگر خبری از او نشده است.

ملاقات تصادفی در نیوفاندلند

خضرنژاد و دوستش علیرغم اینکه هر دو ایرانی‌اند، تا زمانی که در سال ۲۰۱۳ در دانشگاه مموریال در سنت جان، هزاران کیلومتر دورتر از کشورشان، اتفاقی همدیگر را دیدند، هیچ گاه با یکدیگر برخوردی نداشته بودند.

دوستش می‌گوید که با هم قهوه خوردیم و درباره‌ مسائل روزانه گپ زدیم.

او می‌گوید که گاهی با ایوب باشگاه می‌رفتیم. پس از یک سال که همدیگر را بیشتر شناختیم، آخر هفته‌ها دور هم جمع می‌شدیم و ورق بازی می‌کردیم.

خضرنژاد کارشناسی ارشدش را در رشته مهندسی در مموریال ‌خواند و روی این موضوع تحقیق کرد که چگونه می‌توان استخراج از ذخایر نفتی نیوفاندلند و لابرادور را با بهره‌وری بیشتری انجام داد.

لسلی جیمز، استاد مهندسی فرآیند و استاد راهنما خضرنژاد، می‌گوید که او فوق‌العاده خوب عمل کرد. او عاشق پژوهشش بود و دوست داشت که در آزمایشگاه باشد و کاوش کند. علاوه بر این که او یک محقق بااستعداد و فردی فداکار، مهربان و بی‌ادعاست.

دستگیری و بی خبری

خضرنژاد کارشناسی ارشدش را پاییز ۲۰۱۵ به پایان رساند و اوایل ۲۰۱۷ به ایران برگشت.

به گفته دوستش، او سربازی‌اش را در دانشگاه شریف گذراند. دوستش می‌افزاید که ما آخرین بار در سال ۲۰۱۹ صحبت کردیم که حال خضرنژاد خوب بود. همچنین کارش را هم دوست داشت، هر چند که حقوق چندانی نمی‌گرفت.

این دو اگر چه در این چند سال رابطه‌ چندانی نداشتند، ولی دوستان و آشنایان مشترکی داشتند که آنها را در جریان اخبار یکدیگر می‌گذاشتند. بنابراین، وقتی یکی از دوستان مشترک به او پیامک داد که خضرنژاد در ایران بازداشت شده است او شوکه شد.

این دوست می‌گویم که نمی‌توانستم باور کنم که ایوب را دستگیر کرده‌اند.

جیمز نیز از این خبر متحیر شد.

جیمز می‌گوید که ناباور به این خبر نگریستم. استادش بود و می‌شناختمش. همیشه این دست خبرها را می‌شنوید ولی به نظر خیلی دور از ذهن می‌رسد. اما هنگامی که خبر دستگیری کسی را که چندین سال است می‌شناسید یا از نزدیک با او کار کرده‌اید می‌شنوید، ویرانتان می‌کند.

باید صدای خضرنژادها بود

دستگیر شدن به دلیل ارسال یک ویدیوی ۴۵ ثانیه‌ای در فضای مجازی ممکن است باورنکردنی باشد، اما دوست خضرنژاد به نقش نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی و قوه قضائیه رژیم اشاره می‌کند که اگر چیزی از کسی ببینند که خوشایندشان نباشد، او را برای بازجویی فرام ی‌خوانند.

او می‌گوید که احتمالا برای ایوب نیز همین پیش آمده است و به او زنگ زده‌اند تا ازش بازجویی کنند و همان جا بوده است که دستگیرش کرده‌اند.

دستگیری ایوب در بحبوحه‌ خیزش بزرگ ایرانیان صورت گرفته است. خیزشی که تا کنون بیش از ۴۰۰ کشته و ۱۸ هزار بازداشتی داشته است.

به نظر می‌رسد که خضرنژاد نیز در جریان همین خیزش دستگیر شده باشد و همچنین منطقی است که این پرسش را مطرح کنیم که چرا به قوه قضائیه احضار شده است.

دوستش می‌گوید: «وقتی او را قوه قضائیه احضار کرد، فکر می‌کنم او می‌دانست که به خاطر ضبط آن فیلم بوده و احتمالا هم می‌دانست که ممکن است دستگیرش کنند.»

با این حال او در آن جا حاضر شد تا همچنین وضعیت خانواده‌اش را از نزدیک پیگیری کند.

هر چند از زمان احضار خضرنژاد تا امروز کسی از او خبری ندارد، با این حال دوستش می‌گوید که این لزوم صحبت از کسانی چون خضرنژاد را در بیرون از ایران نشان می‌دهد.

او می‌گوید که این آن چیزی است که ایرانیان برون‌مرز و نیز رهبران کشورهای دیگر می‌توانند انجام دهند. نیاز است که صدای کسانی چون خضرنژاد طنین‌انداز شود.

 

در این رابطه بیشتر بخوانید:

 

برچسب ها:

ارسال نظرات