مصطفا عزیزی
علاوه بر کتابفروشیهای ایرانی آنها را میتوانید از خانه کتاب پرستوک www.parastook.com خریداری کرده به نشانیتان پست شود. در این شماره سه کتاب معرفی میشود.
۱
شکنجه سفید؛ اثر نرگس محمدی در دو جلد
نویسنده: نرگس محمدی
مقدمه: شیرین عبادی
ناشر: باران سوئد
تعداد صفحات: ۲۰۸
قطع: رقعی سخت
شکنجه سفید شامل مجموعه گفتوگوهای نرگس محمدی با زنان و مردان ایرانی ست که دورانی را در زندان انفرادی گذراندهاند. و ضمن بیان خاطرات توصیههایی هم دارند که میتواند مفید باشد برای کسانی که ممکن است در آینده به شکنجهگاههای انفرادی در جمهوری اسلامی برده شوند. این کتاب در دو جلد توسط نرگس محمدی گردآوریشده است و نشر باران در سوئد آن را منتشر کرده است.
جلد نخست ۲۰۸ صفحه است و مقدمهای هم توسط «شیرین عبادی» بر آن نوشتهشده است.
در وبگاه نشر باران متن نسبتاً بلندی درباره این کتاب نوشتهشده است که بخشی از آن را اینجا نقل میکنیم:
«مجموعه گفتوگویی از نرگس محمدی با شماری از فعالان سیاسی در زندان با نام «شکنجهی سفید» توسط نشر باران در سوئد منتشرشده است.
این فعال حقوق بشر که در هنگام نوشتن این متن در زندان زنجان بهسر میبرد، در کتاب «شکنجهی سفید» با ۱۲ زن زندانی سیاسی گفتوگو کرده است.
موضوع محوری این گفتوگوها وضعیت سلول انفرادی در زندانهای ایران بهعنوان یکی از مصادیق بارز شکنجه است.
تأکید بر «شکنجهی سفید» با سه خاطره، از خود نرگس محمدی در زندانهای حکومت اسلامی آغاز میشود و با گفتوگو با نیگارا افشارزاده، آتنا دائمی، زهرا ذهتابچی، نازنین زاغری، مهوش شهریاری، هنگامه شهیدی، ریحانه طباطبایی، سیما کیانی، فاطمه محمدی، صدیقه مرادی، نازیلا نوری و شکوفه یداللهی ادامه مییابد.
این دوازده زندانی سیاسی، از طیفهای مختلف فکری و عقیدتی هستند؛ از فعالان حقوق مدنی، بهاییان، دراویش، کودکان و نوکیشان مسیحی و همچنین فعالان اصلاحطلب گرفته، تا جامعهشناس و فرزند یکی از جانباختگان سیاسی ده ۶۰، و همچنین فعال حقوق بشری که در دههی ۶۰ مدتها حبس و شکنجه را تاب آورده است.
کتاب «شکنجهی سفید» با مقدمه کوتاه شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل آغاز میشود. او در این یادداشت تأکید کرده است که علیرغم تمام زنجیرهایی که به دست و پای نرگس محمدی زدهاند، «هنوز مانند شیر میغرد و به همین دلیل حکومت سعی دارد تا او را بشکند».
نویسنده: نرگس محمدی
ناشر: باران سوئد
تعداد صفحات: ۶۱۶
رقعی سخت
جلد دوم، شکنجه سفید، در ۶۱۶ صفحه است و گفتوگوهای نرگس محمدی با زندانیان بیشتری از طیفهای مختلف سیاسی در آن آمده است. نام این افراد عبارت است از: ساسان آقایی، شهناز اکملی، مسعود باستانی، رسول بداقی، کیوان رحیمیان، سعید رضایی، عبدالفتاح سلطانی، مصطفی نیلی، محمدعلی عمویی، غنچه قوامی، مجید لباف، سعید مدنی، عبدالله مؤمنی، ضیا نبوی و اکرم نقابی.
اطلاعات بیشتر: در نشر باران
۲
از زیر چشمبند؛ اثر عیسی خندان
ناشر: سرای بامداد، تورنتو
تعداد صفحات: ۲۲۲
قطع: پالتویی
هر چند نویسنده کتاب در تهران زندگی میکند اما کتاب او در تورنتو نشر بامداد چاپشده است.
کتاب «از زیر چشمبند» خاطرات دو نوبت بازداشت نویسنده در سالهای ۱۳۶۸ و ۱۳۸۰ در سلول انفرادی و بهعنوان متهم زیر بازجویی است.
نویسنده در سال ۱۳۶۹ مجله دریچه گفتوگو را منتشر میکرده و در سال ۱۳۷۸ دبیر سرویس اجتماعی روزنامه خرداد در ایران بود.
روایت کتاب ساده و صمیمی است. متن بیش از آنکه سیاسی باشد بیان وضعیت درونی شامل احساسات، افکار و تخیلات زندانی است. داستان هرروزهی مقابله با سختیهای زندگی در سلول انفرادی است. آماده کردن خود برای پایداری و ایستادگی در مقابل سختیها از لابهلای روایت روشن میشود.
«از زیر چشمبند» توانسته کمی از دوگانه «بازجو/ شکنجهگر» و «زندانی/ قهرمان» فاصله بگیرد و دو نفر را در شرایط واقعی با ضعفهای بشری نشان دهد. در کتاب بارها ترسولرز زندانی، رخوت و ناامیدی و هم شجاعت و جسارت او نشان داده میشود. جایی که میگوید: «با بازجو در دروغ گفتن به همدیگر مسابقه گذاشته بودیم.»
اطلاعات بیشتر: در وبگاه sarayebamdad.com
۳
زنان فراموششده: قصهی زندانیان بند نسوان
نویسنده: مریم حسینخواه
ناشر: نوگام
تعداد صفحات: ۱۳۴
قطع: رقعی
مریم حسینخواه که زادهی ۱۳۵۹ است. در تهران، الهیات و روزنامهنگاری خواند و در دوبلین، ایرلند تحصیلاتش را در رشتهی مطالعات خاورمیانه ادامه داد. او پیش از این دو پژوهش با عناوین «۳۵ سال در حجاب، گزارشی پیرامون نقض گسترده حقوق زنان در ایران» و «داستان ناتمام: مادران و خانوادههای خاوران؛ سه دهه جستوجوی حقیقت و عدالت» را منتشر کرده است. او هم مانند بسیاری از روزنامهنگارانی که در جمهوری اسلامی فعالیت میکنند و نمیتوانند چشمهای خود را بهروی فساد و بیعدالتی ببندند کارش به زندان کشیده است و او را در «بند نسوان» با زنانی با جرمهای غیرسیاسی که برخی زیر حکم اعدام بودند به بند کشیدند.
مریم حسینخواه خودش در مورد این مجموعه روایت میگوید: «این مجموعه، روایتی از زندگی زنان زندانی عادی و غیرسیاسی است که جز صفحهی حوادث روزنامهها، کمتر جایی ردی از آنها دیده میشود. زندگی زنانی که وقتی برای ۴۵ روز در بند عمومی زندان اوین حبس بودم، کنارشان زندگی کردم، قصههایشان را شنیدم و قول دادم که از زندگیشان پشت دیوارهای بلند زندان و آنچه بیرون از زندان بر آنها گذشته، بنویسم. از آنهایی که به اتهام قتل دستگیر شده بودند و هر چهارشنبه، چوبهی دارشان را انتظار میکشیدند تا آنهایی که به اتهام سرقت و کلاهبرداری و «فحشا» در زندان بودند و بیرون از زندان هیچکس منتظرشان نبود.
از همان اولین روزهای پس از آزادی، ماجرای زندگی هرکدامشان را بارها و بارها نوشتم و خط زدم و دوباره از اول شروع کردم. هرچه مینوشتم، نمیتوانستم تمام آنچه را در زندان و زندگی با زندانیان زن تجربه کرده بودند، به تصویر بکشم، اما قول داده بودم. قول داده بودم و هربار که یکیشان بالای چوبهی دار میرفت، خودکشی میکرد، یا از سرطانی که در زندان به جانش افتاده بود، میمُرد، قولم بیشتر از همیشه روی شانههایم سنگینی میکرد.
باید مینوشتمشان و سرانجام وقتی دیدم که توان نوشتن گزارشی از «زندگی»شان را بهعنوان یک روزنامهنگار ندارم، چشمهایم را بستم و فکر کردم همه زندگیهایی که این زنها در دوسوی دیوارهای بلند زندان پشتسرگذاشتهاند، فقط یک قصه بوده و همان قصهها را نوشتم.»
اطلاعات بیشتر: در وبگاه نوگام
ارسال نظرات