نرگس هاشمی|
صفیه میلاد یکی از شاعران نامآور افغانستان است که در شهر زیبای کابل متولد گردید. نام پدرش قاضی عبدالله کابلی است. صفیه میلاد در سرودن گونههای مختلف شعر فارسی مانند؛ غزل، رباعی دوبیتی، مثنوی، چارپاره و شعر سپید میپردازد. او دوره متوسطه ولیسه را در لیسه عالی مریم به درجه اعلی به پایان رساند و در دو رشته به تحصیلات عالی پرداخت. خانم میلاد نخستین لیسانس را از دانشکده ژورنالیزم به دست آورد و بعد از دانشکده حقوق و علوم سیاسی به درجه لیسانس در سال ۲۰۱۲ فارغالتحصیل گردید. او مانند دیگر هموطنانش مجبور به ترک افغانستان گردید و با دو فرزندش در کانادا زندگی میکند. او برعلاوه کارهای رسانهای در فعالیتهای فرهنگی و مدنی سهم فعال میگیرد و اشعار ناب و زیبای اشرا از طریق صفحه فیسبوکش به نشر میرساند. در این شمارۀ هفته مصاحبهای را با او ترتیب دادیم که بیشتر به بیان کارکردها و فعالیتهای فرهنگیاش میپردازد: |
خانم صفیه میلاد عزیز کمی از کار و فعالیت همیشهگیتان بگویید؟
صفیه میلاد: بیشترین فعالیتهای من در بخش رسانههای اجتماعی بوده مانند تهیه گزارشات خبری و تحقیقی، داستانهای واقعی زنان و گویندگی، که بعد از سه سال کار در رسانههای اجتماعی به کمک مالی ایالاتمتحده آمریکا توانستم یک آژانس خبری را در شهر کابل ایجاد کنم و به عنوان اولین زن در راس یک آژانس خبری مطرح شوم.
در دو دهه پسین شعر در میان جوانان رشد به سزایی داشته البته نقش رسانههای اجتماعی هم خیلی در این راستا ارزنده بوده که همهیی ما شاهد ظهور شاعران تازهکار هستیم البته فضای مجازی جهان را به دهکده کوچکی مبدل نموده که دسترسی جوان به تجارب شاعران معاصر خیلی آسان شده و دسترسی به کتابهای نویسندگان جهانی خیلی کمک نموده و همچنان تغییرات مثبت در شعر جوان دیده میشود مانند ابهامزدایی و یا کلیشهزدایی که یک ویژگی تازه است و نزدیکشدن بهسرشت طبیعی زبان گفتار از ویژهگیهای مهم شعر جوان امروز افغانستان است.
چه وقت و در چه شرایط به کانادا آمدید؟
صفیه میلاد: من در سال ۲۰۱۷ در شرایطی که افغانستان درگیر جنگهای داخلی بود به عنوان پناهنده سیاسی به کشور کانادا پناهنده شدم و در شهر زیبای ونکوور زندگی دارم.
اینجا چه مصروفیت دارید؟
صفیه میلاد: من در کشور کانادا مسوول دفتر کانادا اینترنشنال ایمگریشن سرویس هستم و همچنان مصروف کارهای ادبی نیز هستم.
اگر کمی از پروسه کاریتان که در برگیر پروسه مهاجرت به کانادا است معلومات بدهید که آیا بیشتر افغانهای ما مستفید شدهاند و یا خیر؟
صفیه میلاد: قسمی که میدانید دفتر ایمگریشن سرویس پروسه اسپانسرشیب همسر و فامیلها و همچنان پروسه مهاجرت تحصیلی را در بر میگیرد و بیشتر افرادی که با واریز کردن و با ضمانت گذاشتن پول؛ فامیلهایشان را به کانادا دعوت میکنند بیشتر ایرانیها و ویتنامیها استند که از این طریق فامیلهایشان را اسپانسر مینمایند و یا توسط سرمایهگزاریهای بزرگ وارد کانادا میشوند. متاسفانه تا حال یک فیصد افغانها هم نتوانستهاند از اینطریق وارد کانادا شوند. اما اگر افغانهای ما که در کشورهای همسایه باشند ما میتوانیم بخش گروپ پنجم را برایش کار کنیم و اسپانسرشیب فامیلی را برای کسانی که فامیلهایشان در کانادا استند نیز اپلای میکنیم.
به نظر من شعر جدا از جنسیت است شعر گویایی عواطف عشق و احساسات است به طور مثال بیشترین اشعاری که هنرمند محبوب مرحوم احمد ظاهر آهنگهای که خوانده بیشترین اشعارش زنان بوده. پس شعر جدا از جنسیت است من در هنگام سرودن شعر به جنسیت نمیاندیشم اگر چه زنانهگی در شعر یکی از تحولات قابل ملاحظه بوده که پایهگذار این تحول فروغ فرخزاد را میدانند.
شما برعلاوه کارهای اجتماعی و رسانهی شعر هم میسرایید. از چه زمانی به شعر رو آوردید و شعرهایتان چه وقت گل کرد و چند مجموعه دارید؟
صفیه میلاد: من در یک خانواده شاعر متولد شدم و از کودکی آشنایی با شعر داشتم با اشعار حافظ بزرگ شدم و به همین دلیل به دنیای شعر رو آوردم و بعدآ نظر به مشکلات اجتماعی که در سر راه زندگیم قرار گرفت مدت طولانی از دنیای شعر به دور ماندم و اکنون دوسال میشود که دوباره به دنیای شعر برگشتم و در این دوسال اشعارم بازتاب خوبی در دنیای مجازی داشته و گل کرده و همچنان دو مجموعه شعری زیر چاپ دارم
به نظرشما به چه چیزی شعر میگویند؟
صفیه میلاد: شعر را میتوان تعریفات مختلف داد لیک از نظر من شعر بیان احساس و عواطف قلبی انسان است که در قالب کلمات موزون و آهنگین نوشته و خوانده میشود.
روزمرهگی مزمن و جنونزدهگی در فرم، از آسیبهای بزرگ است و سطحی نگری در برخی موارد و پوکی اندیشه این روزها انگیزهای برای فراموشی شعر و شاعر نیز شده است.
در شعرهایتان درد و عشق و امیدواری دیده میشود آیا کدامشان بیشتر زاده شعرتاناند؟
صفیه میلاد: شعرهای من محتوای گوناگون دارد بستگی دارد که در چه حال و هوایی شعر میسرایم. یعنی وقتی شعر در ذهن شکوفا میشود خودش موضوع را انتخاب میکند.
به نظر شما شعر گفتن قابل یادگرفتن است و یا ذاتی است؟
صفیه میلاد: به نظر من شعر گفتن جنبه ذاتی دارد و بعد از دریافت چنین ذات و استعداد به خاطری که به زیبایی شعر افزوده شود باید بعضی آموزشها را فرا گرفت چنانکه افلاتون میگوید: شعر علم نیست زیرا نمیتوان آن را به تعلیم کسب کرد و نه میتوان به تعلیم آن را به دیگران آموخت بلکه امری است الهامی و یکی از اسرار خدایان است.
وضعیت شعر جوان را در میان جوانان ما چگونه میبینید؟
صفیه میلاد: در دو دهه پسین شعر در میان جوانان رشد به سزایی داشته البته نقش رسانههای اجتماعی هم خیلی در این راستا ارزنده بوده که همهیی ما شاهد ظهور شاعران تازهکار هستیم البته فضای مجازی جهان را به دهکده کوچکی مبدل نموده که دسترسی جوان به تجارب شاعران معاصر خیلی آسان شده و دسترسی به کتابهای نویسندگان جهانی خیلی کمک نموده و همچنان تغییرات مثبت در شعر جوان دیده میشود مانند ابهامزدایی و یا کلیشهزدایی که یک ویژگی تازه است و نزدیکشدن بهسرشت طبیعی زبان گفتار از ویژهگیهای مهم شعر جوان امروز افغانستان است.
از نظر شما بزرگترین آسیبی که شعر جوان را تهدید میکند چیست؟
صفیه میلاد: بزرگترین آسیب این است که شاعران جوان نتوانستند پابه پای مخاطب پیش بیایند و شعرهایشان رنگ و بوی جوانی ندارد که به نوعی آسیب محسوب میشود و دور شدن از فرهنگ است مانند سرودن شعر برای آسیبهای اجتماعی است و روزمرهگی مزمن و جنون زدهگی در فرم، از آسیبهای بزرگ است و سطحی نگری در برخی موارد و پوکی اندیشه این روزها انگیزهای برای فراموشی شعر و شاعر نیز شده است.
به عنوان یک شاعر انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟
صفیه میلاد: من مانند هزاران شاعر زن آرزو دارم تا به افقهای بلند حسی و حقیقی و الهامات بزرگ الهی در شعر دست یابم تا اشعار ماندگاری در جهان داشته باشم.
از دید شما شعر زنانه چیست و آیا شعر زنانه و مردانه دارد؟
صفیه میلاد: به نظر من شعر جدا از جنسیت است شعر گویایی عواطف عشق و احساسات است به طور مثال بیشترین اشعاری که هنرمند محبوب مرحوم احمد ظاهر آهنگهای که خوانده بیشترین اشعارش زنان بوده. پس شعر جدا از جنسیت است من در هنگام سرودن شعر به جنسیت نمیاندیشم اگر چه زنانهگی در شعر یکی از تحولات قابل ملاحظه بوده که پایهگزار این تحول فروغ فرخزاد را میدانند.
در اخیر میخواهیم یک پارچه شعرتان که بیشتر خوشتان میآید را بخوانش گیریم.
صفیه میلاد: هر شاعر مانند اولادهایش هر شعری را که خلق میکند آنرا دوست دارد. من تازهترین شعری را که در قالب چارپاره سروده شده است خدمتتان میگذارم.
من کویرم
با موجهای خستهی این دریا
برگرد تا به خنده شود باران
تا سر زند ز ریشه این گلدان
گلهای خوش قیافه تابستان
باز آی با بهار سفر کرده
ای آشنا بیا که دلم تنگ است
در انتظار و حسرت دیدارت
در دیدهام بهار چه بیرنگ است
در تنگ یک غروب تو را دیدم
ای تو ستارهی شب تنهایی
لبخند عاشقانهی تو زیباست
ای نو بهار عالم رویایی
در موج غصهها شدهام پنهان
ای ماهی طلایی دریایم
قوی سپید ساحل بارانم
ای آشنای شام عزلهایم
من کویرم خزان گرفته مرا
ابر شو قطره قطره باران باش
غنچهی عشق بشگفتد از نو
تو تجلی نوبهاران باش
در اینباره بیشتر بخوانید:
|
ارسال نظرات