آرش محبی
آقای فرید صفری! چند سال است که در کانادا حضور دارید و در چه حوزههای علمی فعالیت دارید؟
فرید صفری: پنج سال است که به کانادا آمدم. برای تحصیل در مقطع دکتری در رشته مهندسی مکانیک تخصص انرژی به اینجا آمدم. در حال حاضر هم بهعنوان محقق در مؤسسه مطالعات انرژی آکسفورد و هم در پژوهشگاه پسادکتری درزمینهی مهندسی سیستمهای انرژی فعال هستم.
شما بهعنوان محققی شناخته میشوید که دستاوردهای علمی متعددی داشته است. کمی در مورد مجموعه کارهای پژوهشی و علمیتان در ایران و کانادا برایمان بگویید.
فرید صفری: من در هفت هشت سال اخیر یعنی ابتدای دوره کارشناسی ارشدم تا به امروز، سابقه تحقیقاتی درزمینه انرژیهای پاک و سوختهای جایگزین دارم. بهطور مشخص نیز راجع به سوخت هیدروژنی کارهای زیادی انجام دادیم و توانستیم در این حوزه مقالات پر استنادی را چاپ کنیم.
زمانی که در ایران بودیم توانستیم برای اولین بار از درشت جلبکهای دریای خزر، کاتالیزورهایی تولید کنیم که به تولید بیشتر سوخت هیدروژن کمک کند. الان هم همانطور که گفتم درزمینه گذار انرژی یعنی درواقع همان فرآیند جایگزینی سوختهای جایگزین با انرژیهای فسیلی فعالیت میکنم. در دوره تحصیلی دکتری هم در استان انتاریو به مدت یک سال رئیس دورهای انجمن مهندسان مکانیک آمریکایی ISME بودم و یک سال هم نایبرئیس همانجا بودم.
شاید خیلی از مخاطبان ما بهطور دقیق ندانند اهمیت سوخت هیدروژنی در چیست و چه تأثیری میتواند بر روی سالمسازی محیط زیست داشته باشد؟ میتوانید با زبانی ساده، درباره اهمیت سوخت هیدروژنی برایمان بگویید.
فرید صفری: ببینید دلیل اصلی گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی که ما در قرن بیست و یکم بیشتر با آن روبهرو هستیم، آلایندهها و گازهای گلخانهای هستند و علت اصلی انتشار گازهای گلخانهای نیز آلودگی کربنی ناشی از احتراق سوختهای فسیلی است. به همین منظور در قرن بیست و یکم کشورها خواستند که جایگزینی سوختهای فسیلی با سوختهای عاری از کربن انجام شود تا آن آلودگی کربنی را نداشته باشد و به مبارزه جهانی با تغییرات اقلیمی کمک کند و کشورها بتوانند درزمینه توسعه پایدار، سازگاری بیشتری با محیط زیست داشته باشند.
چطور شد به سمت این حوزه علمی گرایش پیدا کردید؟
فرید صفری: من از همان دوره لیسانس به بحث سیستمهای انرژی و روشهای تولید عاملهای انرژی و برق علاقهمند بودم. روند جهانی و دغدغههای محیط زیستی را میدیدم و با انجمنهای محیط زیستی هم در آن زمان فعالیت میکردم. همین باعث شد برای مقطع کارشناسی ارشد به سمت انرژیهای تجدیدپذیر بروم و بعدازآن هم تحقیقات هیدروژن را بهعنوان سوخت کلیدی آینده پیگیری کنم که واقعاً میتواند تغییردهنده بازی بشر در مورد مقابله با تغییرات اقلیمی و گذار انرژی باشد.
پس علاقه به این حوزه علمی و تحصیلات مرتبط با آن، از ایران شروع شد؟
فرید صفری: بله. برای مقطع لیسانس در دانشگاه تبریز، دانشجوی مهندسی مکانیک با گرایش سیالات بودم. در آنجا بیشتر تمرکزم و درسهایی که گذراندم درزمینه نیروگاهها و سیستمهای انرژی بود. از همانجا علاقهمند بودم. برای مقطع ارشد هم رشته مهندسی انرژیهای تجدیدپذیر را در دانشگاه علوم تحقیقات تهران گذراندم. البته کارهای آزمایشگاهی و تیم آزمایشگاهیمان در آزمایشگاه مهندسی کاتالیز دانشگاه تهران بود که به مدت سه سال در آنجا مشغول بودم. آنجا بود که توانستیم تحقیقات بسیار ارزشمندی درزمینه تولید سوخت هیدروژن از منابع زیستتوده و جلبکهای دریای خزر انجام دهیم و مقالاتش را در مجلات معتبر منتشر کنیم.
چطور شد که به کانادا مهاجرت کردید؟
فرید صفری: دانشگاه «انتاریو تک یونیورسیتی» کانادا یکی از دانشگاههای بسیار خوب درزمینه انرژی و سوخت است. استادی به نام پروفسور ابراهیم دینسر در این دانشگاه بود که من مقالههای این استاد را از دوره لیسانس دنبال میکردم و او در سطح جهانی استاد شناخته شدهای بود. از همان موقع در نظر داشتم که حتماً دوره دکتری را زیر نظر او بگذرانم. این بود که از سال ۲۰۱۷ به کانادا آمدم و شروع به گذراندن دوره دکتری با ایشان کردم.
شما در کنار همه فعالیتهای علمی و تحقیقاتی که دارید، در واکنش به قتل مهسا امینی هم خاموش نبودید و فعالیتهای متعددی برای روشنگری در این حوزه داشتید. بهطورکلی، فارغ از حوزههای علمی و پژوهشی، در چه حوزههای دیگری فعالیت دارید؟
فرید صفری: من درزمینه سیاست فعالیت مشخصی ندارم، اما در زمینه اجتماعی دغدغه دارم، چراکه میدانم وضعیت ایران، زادگاهم و جایی که از آن به کانادا آمدهام خوب نیست. همیشه این دغدغه را دارم که شرایط مردم ایران بهتر شود و معادلات جهانی به سمتی برود که این شرایط سخت که جمهوری اسلامی دردهای زیادی را برای مردم و بخصوص زنان و اقلیتها در ایران رقمزده است راحتتر شود و تا حدی بتوانیم به سمت پایداری و آزادیهای بیشتر حرکت کنیم.
بیشترین دغدغه و فعالیتهای من در این مورد در زمینه محیط زیست است. در همه شبکههای اجتماعی و هرجایی که بتوانم سعی میکنم در زمینه محیط زیست اطلاعرسانی کنم و با جامعه ایران و کانادا ارتباط برقرار کنم و جلساتی برگزار کنم و مصاحبههایی انجام دهم. ارتباطاتم بیشتر حول موضوع محیط زیست است، اما به مسائل اجتماعی و سیاسی هم به زمان خودش و در شرایط خودش حتماً رسیدگی میکنم.
مثلاً ما امروز جمع شدیم تا این جنایت علیه مهسا امینی را محکوم کنیم. این مسئله همه ایرانیان را عزادار کرده است ولی بههرحال من از شهری آمدهام که ژینا اهلش بود؛ او از کردستان بود و ما مبارزات بسیار شجاعانهای را از زنان سنندج در شبهای اخیر دیدهایم. دیدیم که چطور شجاعانه به خیابانها آمدند. من در توئیترم این حرکت را تپش نور در تاریکخانه خاورمیانه و تاریکخانه جمهوری اسلامی توصیف کردم. درواقع آنها شعلهای را روشن کردند که همه ایران را در بر خواهد گرفت و به نظرم مبارزات زنان ایران پیروز خواهد شد و میتواند تغییر زیادی در شرایطمان ایجاد کند، چون زنان بسیار پیشرو هستند.
اشارهای به فعالیتهای محیط زیستی داشتید. ما میدانیم وضعیت محیط زیست در ایران تعریف چندانی ندارد و الان فضایی ایجادشده است که خیلیها سهم بزرگی از تقصیرات این حوزه را متوجه حکومت ایران میدانند. نگاه شما نسبت به وضعیت محیط زیست در ایران چگونه است؟
فرید صفری: سؤال بسیار خوبی است. ببینید درزمینه محیط زیست ایران موضوع اصلی مشکل حکمرانی نامناسب و عدم مدیریت علمی و اصولی است. این عدم مدیریت بهواسطه این است که حکمرانی توجه خاصی به مسئله محیط زیست ندارد و اصولاً محیط زیست را در تصمیمگیریهایش مدنظر قرار نمیدهد. بیشتر تصمیمها بر اساس منافع اقتصادی و سیاسی باند حاکم بر ایران گرفته میشود و چون مردم در آن تصمیمگیریها مشارکت درستی ندارند، نهادهای مدنی مستقل و آزاد وجود ندارد که بتوانند بر تصمیمگیریهای محیط زیستی نظارت کنند.
همچنین سیستم، شفافیت ندارد که بشود تصمیمات درست محیط زیستی گرفت. همه این عوامل از دید من عوامل تاثیرگذار است که باعث شده ما به این روز دچار شویم و فاجعههای زیادی مثل بحث خشک شدن دریاچه ارومیه، خشکی تالابها، فرونشست زمین و همه این نوع مسائل را امروز در ایران شاهد باشیم که سرزمینمان را با بحران جدی روبهرو کرده که باید هرچه زودتر برای آن فکری جدی کرد.
در مناطق کردنشین هم وضعیت محیط زیست خوب نیست. ما در آنجا تالابهای بسیار زیبایی داشتیم که بهمرورزمان دارند از بین میروند. آیا به نظرتان آن تبعیض سیستماتیک که علیه کردها و اهالی آن مناطق اعمال میشود، در زمینه محیط زیست آن منطقه هم وجود دارد؟
فرید صفری: ببینید هرقدر قشری از جامعه نتواند در تصمیمگیریها و نهاد قدرت ایران مشارکت داشته باشد بیشتر دچار این مشکلات میشود؛ چراکه تصمیمگیری و تصمیمسازی بدون رجوع به آن زیستبوم و افرادی که در آنجا هستند صورت میگیرد و آنها را در نظر نمیگیرد. در مورد کردستان هم این صحبت مطرح است، چون بخش زیادی از مردم آن مناطق اهل سنت هستند و در قانون اساسی ایران نمیتوانند در بخشهای بالای تصمیمگیری وارد شوند و مثلاً وزیر و رئیسجمهور و از این دست پستها داشته باشند. همین موضوع تا حد زیادی باعث میشود اینها آن نقش اثرگذار را نداشته باشند و تصمیمها بدون حضور آنها گرفته شود. این امر باعث بروز مشکلات زیادی در محیط زیست آن مناطق میشود.
اما بازهم میگویم این مشکل در همه ایران وجود دارد، چراکه از بالا اصولاً بحث محیط زیست در هیچ ردهای مدنظر نیست و انگاشته نمیشود. تصمیمگیری در آنجا بر اساس منافع اقتصادی و سیاسی باند موجود حاکم بر ایران است و نه نهادهای مدنی و مردم و زیستبوم آن منطقه.
بهعنوان پرسش پایانی، فکر میکنید آینده تحولات ایران که بخش مهمی از آن را این روزها شاهد هستیم، درنهایت به کدام سمتوسو خواهد رفت؟
فرید سفری: معتقدم زنان در جامعه مدنی ایران پیشرو هستند و من امیدوارم این مبارزه آنان با همراهی و حمایت بقیه افراد جامعه به ثمر برسد. همچنین امیدوارم در این تحول، تأثیر مثبتی هم در زمینه محیط زیست ببینیم و فضای بیشتری برای جامعه مدنی باز شود تا بتوان هرچه سریعتر، تصمیمات درستتر و مناسبتری هم برای زیستبوم ایران گرفت.
ارسال نظرات