در همین راستا، به گزارش «هفته»، آیلین زنگویی در «تورنتو استار» نوشته است: «بیش از ۳۳ سال پیش، پدر و مادرم از ایران به کانادا مهاجرت کردند تا با تشکیل خانواده در کانادا به من و برادرم زندگی بهتری ارمغان دهند.
ما اگر چه در کانادا زاده شدهایم، ولی دلبسته ریشههایمان هستیم و از این جهت مدام از پدر و مادرمان درباره زندگی در ایران پرسوجو میکردهایم.
من هرگز بیشتر از امروز به پدر و مادر قهرمانم فکر نکردهام و میدانم ارزش طلاهایی که آنها برای هزینه سفرشان به کانادا فروختهاند بسیار کمتر از ارزش گرانقیمت آزادی زنان و مردان ایرانی است.
خبر آن چه بر سر مهسا امینی در جمهوری اسلامی آوردهاند، جهان را درنوردیده است. این زن ۲۲ ساله ایرانی را پلیس امنیت اخلاقی جمهوری اسلامی در ۱۶ سپتامبر به علت آن چه که نامناسب بودن حجابش خوانده دستگیر کرد.
مهسا در بازداشت پلیس بود که جانش را از دست داد و بر پایهی برخی گزارشها به سرش ضربههای متعددی وارد شده است.
قتل او در بحبوحهی سرکوب حقوق زنان رخ داد، زمانی که در ۱۵ اوت، ابراهیم رئیسی فرمانی را امضاء کرد که در کنار دیگر اقدامات، مجازات زنانی را افزایش داد که در فضای مجازی مطالب ضد حجاب منتشر میکردند.
مقامات جمهوری اسلامی مدعیاند که تخلفی در مورد امینی رخ نداده و میگویند که او بیماری داشته است، ولی خانوادهاش و دیگر ایرانیان دولت را به پنهانکاری متهم میکنند.
با قتل مهسا، یکی از بزرگترین و رعدآساترین تظاهرات ایرانیان در مقیاس جهانی برای آزادی زنان به راه افتاد.
ویدئوهای بسیاری از زنانی منتشر شده است که موهایشان را کوتاه میکنند و حجابشان را میسوزانند. همچنین، دسترسی شهروندان به اینترنت قطع یا محدود شده است.
خاموشی اینترنت در ایران باعث شده است که مردم در همه جا صدای ایرانیان باشند و فیلمها، پیامها و عکسهایی به اشتراک بگذارند تا نشان دهند که چه در خیابانهای ایران میگذرد.
پیام رسا و روشن است: ایرانیان خواهان برچیده شدن بساط جمهوری اسلامیاند.
آن روز مهسا را پلیس به دلیل چند تار مو بازداشت کرد، امروز ولی او برای ایرانیان و دیگر مردم جهان بدل به نمادی بزرگ در خیزشی عظیم شده است.
من هم اگر در ایران میبودم میتوانستم یک مهسا باشم، همه زنان ایرانی در همه جا میتوانستند یک مهسا باشند.
از همین روی، باید نامش را برای تغییر فریاد بزنیم: مهسا امینی.»
ارسال نظرات