در قلب وحشت با من برقص تا وقتی آرام بگیرم با من برقص

درباره لئونارد کوهن شاعر مونترالی

… و عاشقانه‌ترین رقص این روزهای دختران ایران

درباره لئونارد کوهن شاعر مونترالی

مطلبی که می‌خوانید برای روز تولد لئونارد کوهن، اسطوره دنیای موسیقی آماده شده بود، اما با پیش آمدن جریانات تلخ اخیر به تعویق افتاد تا امروز که کشته شدن مهسا، تنها سرود مرگ و ضجه بر گورِ آزادی نشد؛ بلکه دریچه‌ای شد به روزهای روشن که دختران دیگر انتظار آفتاب را نمی‌کشند و دور نیست روزی که در همه جای شهر برقصند و باهم بخوانند: «در قلب وحشت با من برقص، تا وقتی آرام بگیرم… با من برقص»

لئونارد کوهن، شاعر، ترانه‌سرا و خواننده کانادایی، ۸۸ سال پیش در بیست و سومین روز از سپتامبر در مونترال متولد شد. شهری که عاشقانه آن را دوست داشت و سرانجام هم در همین شهر و در گورستانِ یهودیان مونترال به خاک سپرده شد.

در قلب وحشت با من برقص from Hafteh.ca on Vimeo.

کوهن در همین شهر و در دانشگاه مک گیل، در رشته «ادبیات» درس خواند و شاعری را هم میان دیوارهای همین دانشگاه شروع کرد. مونترال را الهام‌بخش شعرها و آهنگ‌های نمادین خودش می‌دانست و درباره این شهر بارها در مصاحبه‌هایش حرف زده بود: «وقتی در مونترال هستم احساس می‌کنم در خانه‌ام هستم؛ جوری که در هیچ جای دیگری چنین احساسی را ندارم. نمی‌دانم چرا این‌طور است اما هرچقدر که سن و سالم بالاتر می‌رود؛ این احساس در من قوی‌تر می‌شود.»

او در میان ایرانیان طرفداران بسیار زیادی دارد؛ بارها ویدیوهایی از گروه‌های موسیقی خیابانی در ایران منتشر شده که آهنگ‌های او را می‌خوانند و می‌نوازند. صدای او اما نه‌فقط در خانه‌ها و خیابان‌های ایران که حتی در زندان‌های این شهر هم طنین داشته و نجات‌بخش بوده است.

مازیار بهاری مستندساز و روزنامه‌نگار ایرانی- کانادایی ازجمله کسانی بود که بعد از انتخابات سال ۸۸ به جرم شرکت در تظاهرات و تهیه گزارش، دستگیر، شکنجه و زندانی شد؛ او درباره علاقه‌اش به کوهن در دوران مختلف زندگی‌اش می‌گوید: «یادم می‌آید سال ۱۳۵۳ بود. هر وقت که برادر بزرگ‌ترم خانه نبود، به اتاقش در زیرزمین خانه‌مان می‌رفتم، در خیابان «کریم‎خان» تهران و به صفحه‌های کوهن گوش می‌دادم. … در سال‌های تیره و تاریک دهه ۶۰، گوش دادن به کوهن و دیگر موسیقی‌های «منحط» غربی برای بهتر شناختن خودمان و مقاومت علیه تعلیمات ایدئولوژیکی بود که در مدرسه و تلویزیون و خیابان به خوردمان می‌دادند. » او درباره روزهایی که در زندان‌های ایران می‌گذراند در مصاحبه رادیویی با سی. بی. سی می‌گوید: «خاطره آهنگ‌های لئونارد کوهن که در گوشه‌ای از ذهنم داشتم و زندانبان‌ها نمی‌توانستند آن را لمس کنند؛ به من کمک کرد تا از آن روزها عبور کنم.» (نقل به مضمون)

ارسال نظرات