داستان کوتاه: درد مشترک
زن مودارچینی میزش را جمعوجور میکند که برود. در اتاق را باز میکند، بوی خوش توتون میپیچد توی دماغ...
جبرئیل دوید سمت آمپلی فایر عرش همون موقع عزرائیل اومد توی هال یه یادداشت گذاشت رو میز و رفت! خدا یادداشت رو برداشت یه دستی به ریشش کشید داد زد عزرائیلللل! این چیه آوردی؟ عزرائیل گفت لیست آپ دیت شدهٔ این هفتس مای لرد!
زن مودارچینی میزش را جمعوجور میکند که برود. در اتاق را باز میکند، بوی خوش توتون میپیچد توی دماغ...
به بهانه نمایشگاهش که چیدمانی است با عنوان «مدام/ بینشان». نمایشگاهی که تقدیم شده «به زخمهایی که ب...
شخصیتهای داستان را چه اصلی و چه فرعی، زنان تشکیل میدهند. بهطور کلی، زنان محوریت داستان را عهده دا...
همیشه مهاجرت برای قشر بزرگی از ما ایرانیها، راهی یکطرفه بوده است. یک تصمیم چشمبسته و یک هندوانه س...
گفتوگو با دکتر کارُلا وایل Carola Weil، رئیس دانشکده «تحصیلات مستمر» و یکی از بخشهای مهم آموزشی د...
در علم شیمی، حالتی میانه برای مواد در واکنشهای شیمیایی متصور است که از آن به «کمپلکس فعال» تعبیر می...
خانم نازنین مساعد، از دانشجویان رشته حسابداریِ «تحصیلات مستمر»، تجربهاش را با «هفته» در میان میگذا...
دکتر کمال سلماسی، یکی از چهرههای تاثیرگذار در برنامهریزی و هماهنگی رشتههای دانشکده “تحصیلات مستمر...
نویسنده، کار ویژه فلسفه را هم در شکستن کلیشهها و به زیر کشیدن بتهای ذهنی و عادات سنگی انسان میدان...