خبرهای نویسنده


داستان، ماجراهای میکائیل بعثت یک پیامبر…/ قسمت اول

جبرئیل دوید سمت آمپلی فایر عرش همون موقع عزرائیل اومد توی هال یه یادداشت گذاشت رو میز و رفت! خدا یادداشت رو برداشت یه دستی به ریشش کشید داد زد عزرائیلللل! این چیه آوردی؟ عزرائیل گفت لیست آپ دیت شدهٔ این هفتس مای لرد!

پرسش‌های زندگی
پرسش‌های زندگی

نویسنده، کار ویژه فلسفه را هم در شکستن کلیشه‌ها و به زیر کشیدن بت‌های ذهنی و عادات سنگی انسان می‌دان...