پرتاب دهها موشک سپاه پاسداران به سمت اسرائیل، احتمال وقوع یک جنگ تمامعیار در منطقه را شدت بخشیده است. پرسش اینجاست که با وجود دور دوم موشکپرانی جمهوری اسلامی به سمت اسرائیل، باید احتمال چه واکنشی را از سوی نتانیاهو و دولت اسرائیل داشت؟ آیا باید منتظر باشیم که در همین روزها و شاید همین ساعتها، اسرائیل دست به عملیات تلافیجویانه بزند و اهداف نظامی متعددی در ایران را هدف قرار دهد، یا اینکه چراغ سبز این عملیات از سوی آمریکا داده نمیشود و اسرائیل مثل دور اول موشکپرانی جمهوری اسلامی، واکنشی بسیار محدود از خودش نشان میدهد؟
به گزارش هفته، اگر بنا را روی حرفهای بنیامین نتانیاهو بگذاریم، او بهصراحت از حمله به ایران سخن گفته است. او تأکید کرده: «ایران با این حمله اشتباه فاحشی را مرتکب شده و با عواقب آن روبهرو خواهد شد. قاعده این است که هرکه به ما حمله کند، ما به او حمله میکنیم.»
حمله به تأسیسات نفتی ایران، ترورهای هدفمند مقامات جمهوری اسلامی و هدف قرار دادن پایگاههای نظامی و مراکز هستهای، ازجمله محتملترین اهدافی است که در صورت حمله قریبالوقوع اسرائیل میتواند آسیب جدی ببیند.
نفتالی بنت، نخستوزیر سابق اسرائیل هم بر طبل جنگ زده و با لحنی قاطعانه گفته است: «این بزرگترین فرصت برای تغییر چهره خاورمیانه در ۵۰ سال اخیر است. اسرائیل باید به دنبال تأسیسات هستهای ایران برود تا به نحوی مرگبار این رژیم تروریستی را فلج کند.»
با وجود اظهارنظرهای تند مقامات اسرائیل که بوی حمله جدی به ایران را میدهد، اما عدهای از تحلیلگران سیاسی با کمی چاشنی خوشبینی معتقدند که اسرائیل خواهان گشودن جبهه جدیدی از جنگ نیست.
آنها میگویند دو حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل، طوری برنامهریزی شده است که آسیب جدی به اسرائیل وارد نشود تا اسرائیل نیز مجبور به واکنش تند و حمله با تمام قوا به جمهوری اسلامی نباشد.
این گروه از تحلیلگران معتقدند که در درون خود نظام جمهوری اسلامی هم علاقهای به تشدید تنشها وجود ندارد و صرفاً میخواهند ضمن راضی نگهداشتن طیف تندروی حامی نظام، زهرچشمی هم از اسرائیل بگیرند تا از تشدید جنگ جلوگیری کند.
رضا اکبری، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در موسسه گزارش جنگ و صلح هم به الجزیره گفته است: «من معتقد نیستم که تشدید تنش بین ایران و اسرائیل در ذهن تصمیمگیرندگان ایرانی باشد، اما باید در نظر داشته باشیم که سیاستگذاران ایرانی نیز متحد نیستند.»
آنطور هم که دنیای اقتصاد نوشته، اوری گلدبرگ، تحلیلگر سیاسی مستقر در تلآویو نیز درباره آینده این جنگ به الجزیره گفته است: «من احساس میکنم که ایران در این مقطع زمانی با همه در خاورمیانه بهجز اسرائیل رایزنی میکند و با چند کشور خارج از منطقه نیز در ارتباط است. تحلیلگران از ماهها پیش گفتهاند که پایان دادن به درگیریها احتمالاً به زندگی حرفهای نتانیاهو پایان میدهد، زیرا میتواند باعث برگزاری انتخابات زودهنگام شود. نتانیاهو همچنین سالها از تهدید ایران صحبت کرده و آمریکا را برای مقابله با آن تحتفشار قرار داده است. اجماع عمومی در اسرائیل این است که نتانیاهو خواهان جنگ با ایران است و او برای آن تلاش کرده است، اما آیا تمایلی برای یک جنگ گسترده در میان اسرائیلیها وجود دارد؟ نه چون اسرائیلیها از جنگ خسته هستند.»
از سوی دیگر، نباید نقش آمریکا را هم در آینده جنگ ایران و اسرائیل نادیده گرفت. جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در حال انتقال یک ناو گروه جنگی دیگر بهسوی دریای مدیترانه است تا به جمهوری اسلامی این پیام را بدهد که اگر به اسرائیل ضربه بزنید، به ایالات متحده نیز ضربه زدهاید. از این جهت برخی تحلیلگران سیاسی بر این باورند که نقش آمریکا و تصمیم دولت آن، بیش از تصمیم خود اسرائیل یا جمهوری اسلامی، آینده این جنگ را رقم میزند.
منابع:
ارسال نظرات