سپاس و قدردانی

سپاس و قدردانی

به سهم خودم و از طرف تیم «هفته» از شهرام عزیز سپاس‌گزاری می‌کنم. همچنین اگر در این دوره‌ی همکاری کوتاهی کرده‌ام بابت آن از شهرام پوزش می‌خواهم.

 

هشت ماه پیش شهرام یزدان‌پناه به تیم «هفته» پیوست و در این مدت در مقام سردبیر زحمات بسیاری کشید که شما خوانندگان عزیز نتیجه آن را به شکل تغییرات شکلی و محتوایی در مجله‌ی خودتان مشاهده کرده‌اید. قرعه چنین بود که اولین شماره‌ی سال 2018 آخرین شماره‌ای باشد که به سردبیری شهرام منتشر می‌شود.

به سهم خودم و از طرف تیم «هفته» از شهرام عزیز سپاس‌گزاری می‌کنم. همچنین اگر در این دوره‌ی همکاری کوتاهی کرده‌ام بابت آن از شهرام پوزش می‌خواهم. امیدوارم بتوانم دست‌آوردهای او را در حد توان حفظ کنم و به یاری حق و با همکاری تیمِ ‌دوست‌داشتنی و زحمتکش «هفته» آن را بهتر از گذشته سازیم.

طبق سنت هر سال از زندگی هفته را با غزلی از حافظ شروع کرده‌ایم و این شروع دیگر را نیز چنین می‌کنیم.

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد

نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد

عالم از ناله عشاق مبادا خالی

که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد

پیر دُردی‌کش ما گر چه ندارد زر و زور

خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد

محترم دار دلم کاین مگس قندپرست

تا هواخواه تو شد فر همایی دارد

از عدالت نبود دور گرش پرسد حال

پادشاهی که به همسایه گدایی دارد

اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند

درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد

ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق

هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد

نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست

شادی روی کسی خور که صفایی دارد

خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند

و از زبان تو تمنای دعایی دارد

ارسال نظرات