به تازگی آبروریزی بزرگی دامن فیسبوک را گرفته است؛ اطلاعات میلیونها کاربر این شبکه اجتماعی با آگاهی فیسبوک در اختیار یک شرکت گذاشته شد که گفته میشود شرکت مذکور از این اطلاعات برای تاثیرگذاری در روند انتخابات آمریکا استفاده کرده و در روی کار آوردن یکی از مناقشهبرانگیزترین رئیس جمهورهای آمریکا نقش داشته است.
شرکت فیسبوک خودش ادعا میکند 2میلیارد و دویست میلیون نفر کاربر دارد. ارزش این شرکت در بازار سهام تا همین دو هفته پیش نزدیک به دویست میلیارد دلار بود. به این ترتیب میتوان گفت فیس بوک سرزمینی مجازی است با جمعیتی بیش از جمعیت چین، و ارزش سهام آن به مراتب بیشتر از بودجه سالانه اکثریت کشورهای جهان است.
این امر قدرتی به مدیران فیسبوک میدهد که بینظیر است و فقط با معظمترین دولتها قابل مقایسه است. چنین قدرتی مسئولیت میآورد و این موسسه را به پاسخگویی موظف میکند اما فیسبوک یک شرکت تجاری است و در بسیاری از امور طبق قوانین سرمایهداری به هیچ احدی به جز صاحبان (سهامدارانش) پاسخگو نیست. یعنی یک مرکزِ عظیم قدرت شکل گرفته که حتی دمکراتترینِ نظامهای امروز نمیتوانند آن را به پاسخگوییِ متناسب با قدرتش مجبور کنند. امری که نمونهی آن را تنها در نظامهای دیکتاتوری شاهد هستیم.
حالا با این فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعیِ پرقدرتِ غیرپاسخگو چه کنیم؟
اینجاست که پای «تو» و «من» به میان میآید: ما هم مسئول هستیم. وقتی که بخش بزرگی از زندگی واقعی را فدای حضور در فضای مجازی میکنیم دست کم میتوانیم هنگام دراختیار نهادن جزییات زندگی و علائق خود در دستِ صاحبان کشوهای مجازی (فیس بوک، تلگرام و غیره) قدری مسئولانهتر عمل کنیم.
در اینجا عدم توجه به مسئولیت ما را گام به گام به ورطهی نابودی نزدیکتر کرده و بنیانهای نظامهای نسبتا دمکراتیک موجود را از بین میبرد. این بیمسئولتی همزمان از شکلگیری سیستمهای مردمسالار جلوگیری میکند، هرقدر هم که در ظاهر شبکههای اجتماعی در گسترش جنبشهای مردمی نقش مثبتی ایفاکنند.
ما مسئولیم! برای حفظ دمکراسی در کانادا و برای شکل گیری نظامهای دمکراتیک در سرزمینهای مادریمان.
ارسال نظرات