در حاشیه انتخابات پارلمان انتاریو:
هفته گذشته، در انتخابات 7 ژوئن 2018، حزب «محافظهکار پیشرو» به رهبری آقای داگ فورد بیش از 60 درصد آرا را به دست آورد و اکنون با یک اکثریت قوی در راه تشکیل دولت بعدی مهمترین استان کانادا است. بسیاری از تحلیلگران سیاسی سیاستها و نحوهی کار آقای داگ فورد را پوپولیستی نامیدهاند: شعارهایی که قابلیت اجرایی ندارند، پروژههایی که منبع مالی برایشان تعریف نشده، ناسیونالیسم تحریککننده، دگرستیزیِ افسارگسیخته، مخالفت با تعهدهایِ حفظِ محیط زیست،…
متاسفانه روند افزایش قدرتِ نیروهای عوامگرا و سطحیگرا محدود به سیاستِ کانادا نیست. برآمدن این نیروها در اتریش، ایتالیا، اروپای شرقی،… و در صدر آنها ترامپ در ایالات متحده، ذهن هر انسانِ دغدغهمندی را مشغول میکند.
اما سوال اینجاست که آیا روندِ ترامپیسم در جهان علتی برای پیامدهایِ بعدی است یا معلولِ روندهای پیشین؟
آیا گسترش فرهنگِ فردگراییِ مفرط که مولدِ خودپرستی کور است میتواند بدون عواقب منفی ادامه پیدا کند؟
آیا محدود شدن معیارِ رشدِ جوامع انسانی به رشد اقتصادی مادیگرایی افراطی و انحطاط را به دنبال ندارد؟
آیا ترجیح سودِ آنیِ حداکثری توسط سهام دارانِ غولهای اقتصادی به منافع درازمدت جامعه انسانی میتواند بدون سوق دادن جامعه بشری به سوی نیستی ادامه پیدا کند؟
به نظر میآید همه اینها با هم یک سرخوردگی عمیقِ فردی و اجتماعی را میان اقشارِ گستردهی جوامعِ گوناگون رقم زده است که برآمدن سیاست مدارانِ عوام گرا شاید «کمخطر»ترین نمود این روند باشد و نابودی تمام و کمالِ تمدنِ انسانی خطرناکترین احتمالِ آن.
اگر دست روی دست بگذاریم این سرخوردگی سیلی خواهد شد که جامعه انسانی را از بنیاد برخواهد کند. تنها با تلاش مشترک و شنا علیه جریانِ قالبِ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی میتوان این سیل بنیانکن را مانع شد.
ارسال نظرات