دولت آقای ترامپ برگ دیگری از تنشهای رو به افزایش خود را رو کرد: وزارت خارجه ایالات متحده هفته گذشته از «سورپرایز» جولای برای ایران صحبت به میان آورد.
تو گویی انگار این ملت بخت برگشته به اندازه کافی از طرف مدیرانِ دولتیاش «سورپرایز» نمیشود و انگار هر روز که بیدار میشود با افزایش قیمتها، خبرهای قتل و تجاوز جمعی به کودکان، و … روبرو نیست.
مدیران کشور که طبق تعریف وظیفه اشان مدیریت منابع کشور است به نحوی که خیر و صلاح مملکت و مردمش تامین شود، تمام همت خود را گذاشتهاند تا افتخار «هستهای» بیافرینند.
ای کاش آقایان دستکم پای صحبت استادان و متخصصان داخلی مینشستند تا بدانند که دستیابی به تکنولوژی هستهای برای تولید انرژی حتی اگر به فرجام برسد یک شکست است، چرا که این تکنولوژی متعلق به گذشته است و در پیشرفتهترین کشورهای جهان در حال تعطیل شدن است. حتی اگر راه برای تلاشهای هستهایران باز بود این تلاشها هزینههای بیهوده و تحمیلی به یک ملت بود.
ای کاش مدیران به جای سی سال تلاش و میلیاردها دلار هزینه برای تکنولوژی هستهای کسری از آن را در صنعت شیرین کردنِ آب سرمایهگذاری میکردند تا توسط اویی که دشمناش مینامند، چنین تحقیر نشوند که به مردم ایران قول راههای بازیافت آب را به آنها نشان بدهد.
تهران و شهرهای بزرگ در دود و دم اتومبیلها و صنایع خفه میشود. چرا مدیران نمیتوانند کسری از این هزینههای میلیاردی را در صنایع تولید انرژیِ پاک و اتومبیل برقی سرمایهگذاری کنند و از سازمانهای جهانی به جای تنبیه تشویق و حتی کمک مالی بگیرند؟
و در پایان ای کاش یک مشاور شیر پاک خورده به دولت آمریکا و آقای ترامپ بگوید که این ملت آنقدر با خبرهای فلاکتبارِ روزانه «سورپرایز» شده است که دیگر به سختی میتوان با خبرهای بد «سورپرایز»ش کرد، لطف کنید و برای جولای و ماههای بعد از آن یک خبر خوش بدهید، مثلا اینکه: تحریمها به پایان رسیده و دیگر یک ملت به خاطر ندانمکاری مدیرانش تنبیه نمیشود و یقین داشته باشند که با این خبر نه فقط آن ملت بلکه یک جهان را «سورپرایز» خواهند کرد.
ارسال نظرات