فساد گسترده، تئوری توطئه و تنبلی مزمن

فساد گسترده، تئوری توطئه و تنبلی مزمن

چرا ما به این راحتی به دام «اخبار»ی که نه خبر بلکه شایعه‌ای بی پایه هستند می‌افتیم، آنها را به دوستان خود می‌فرستیم و ناخواسته ابزار انتشار دروغ می‌شویم؟

 
سردبیر |

سجاد صاحبان زند نگاه جالبی دارد. اما جالب تر از آن موضوعاتی است که انتخاب می‌کند. فساد گسترده در میهن اول ما معمای پنهانی نیست و تقریبا هر روز مورد جدیدی سرمی‌گشاید و تیتر اخبار می‌شود. یعنی پرداختن به فساد دامنه‌دار آن دیار کار مبتکرانه‌ای نیست اما صاحبان‌زند در شماره حاضر این درد را که همچون خوره پیکر جامعه را گرفتار کرده است به مشکل فرهنگی دیگری گره زده و به آن یک بعد جدید بخشیده است: علاقه به تئوری توطئه، و پذیرشِ بدونِ سوالِ ادعاهایی که با کمترین درنگی می‌توانی بی‌پایه بودن آن را دریابی.

راستی چرا؟ چرا ما به این راحتی به دام «اخبار»ی که نه خبر بلکه شایعه‌ای بی پایه هستند می‌افتیم، آنها را به دوستان خود می‌فرستیم و ناخواسته ابزار انتشار دروغ می‌شویم؟ صاحبان‌زند یکی از دلائل این رفتار ما خاورمیانه‌ای‌ها را در شیفتگی‌مان برای تئوری توطئه می‌بیند.

از دیدگاهی دیگر شاید بتوان تنبلی را نیز دلیل دیگری برای این معضل دانست: یعنی من ترجیح می‌دهم آنچه را روی فیس‌بوک و تلگرام دیده‌ام باور کنم، چرا که تردید کردن در آن مرا ناچار می‌کند پیکاوی کنم و برای نزدیک شدن به اصل ماجرا دقایقی را صرف مطالعه دقیق کنم. اما جستجو، مطالعه و تامل در آنچه خوانده‌ام انرژی و انگیزه خاصی می طلبد که صدها سال است از میان ما رخت بربسته است. چرا صدها سال؟ آیا تا به حال توجه کرده ایم که ما به مجرد اینکه می خواهیم خود را (مثلا به عنوان ایرانی) معرفی کنیم و به ایرانی بودن خود ببالیم باید یک 700سالی در تاریخ به عقب برویم و به حافظ ارجاع بدهیم که گوته‌ی آلمانی نیایش منظومش را به او اقتدا می کرده است. از این تاریخ هرچه به عقب می رویم دست مان پرتر میشود و تا آنجا می‌‌رسیم که مدعی اولین منشور حقوق بشر جهان می‌شویم و صاحب ده‌ها «اولین» دیگر.

واقعیت این است که برخی از این «اولین»ها برمبنای تحقیقات جدی تاریخی مطرح شده‌اند. ما امروز حتی نیازی نمی‌بینیم از خود سوال کنیم: گیرم که دوهزار سال پیش مردمانی در این سرزمین زندگی می‌کرده‌اند که به دانش و خرد و پژوهش ارزش می‌گذاشتند، و برخی از اولین های بشر را در فنآوری‌های گوناگون خلق کردند. اما امروز ما از صرف یک دقیقه وقت و مراجعه به گوگلِ همیشه حاضر دریغ می‌کنیم تا کمی درباره درستی «خبری» بدانیم که به ده‌ها و صدها نفر دیگر منتقل می‌کنیم.
از سجاد عزیز ممنونم برای اینکه دو درد بزرگ جامعه امروز ما را در پیوندی متقابل، در مقاله خود به نمایش گذاشته است.

ارسال نظرات