انتخابات تمام شد. دولت جدید همان دولت قدیمی است. حزب لیبرالِ آقای ترودو 20 کرسی را از دست داد و از اکثریتِ مطلق 177تایی به اکثریت نسبی 157تایی رسید.
جاستین ترودو اعلام کرده است که با هیچ حزبی ائتلاف نمیکند. در نتیجه دولتی تشکیل میدهد که برای هر رای گیری مهم به پشتیبانی این یا آن حزب نیاز خواهد داشت.
در کانادا، بر خلاف کشورهای اروپایی، فرهنگ دولتهای ائتلافی معمول نیست پس دولتهای اقلیت شکل میگیرند و در بسیاری موارد هم موفق میشوند دوره کامل 4ساله را با سرسالم بگذرانند. البته آخرین دو دولت اقلیت کانادا که یکی لیبرال (پل مارتَن) و دیگری محافظهکار (دولت اول استفن هارپر) بود در میانه دوره جان به جان آفرین تسلیم کردند. اولی رفت و قدرت را به حزب محافظهکار سپرد و دومی موفق شد تعداد کرسیهایش را افزایش داده و به دولتِ اکثریت تبدیل شود.
اما امروز یک دولت اقلیت چگونه میتواند با چالشهای بزرگی همچون مشکلات محیط زیستی، نابرابری واقعا موجود میان بدنه جامعه و جامعه بومیان، و…. روبرو شده، راهِ حالهای اصولی بیابد و آنها را بهکار ببندد؟
البته ضعف یک دولت لیبرال شاید سبب شود که خط لوله نفتی میلیاردی ترانس مانتین کشیده نشود و نتیجه یک به هیچ به نفع محیطزیستیها تمام شود.
آنچه روشن است دوره آینده، اگر 4 سال طول بکشد، 4 سال آسانی برای جاستین ترودو نخواهد بود، از یک طرف او باید پاسخگوی جریان اصلی اقتصاد (بانکها و شرکتهای نفتی، بیمهها و …) باشد و از طرف دیگر جوانانی که نگران آیندهشان هستند و نمیخواهند اجازه بدهند سودمحوری سرمایهدارانه آینده را از آنها برباید. همین امروز (دوشنبه 28 اکتبر) 27 جوان کانادایی پارلمان را تسخیر کردند و پلیس را وادار کردند آنها را کشان کشان از محل دور کند.
تحصن امروز آغاز خیزش جوانانِ کاناداییِ نگرانِ آینده نبود و بیتردید نقطهی پایان آن نیز نیست. امروز مبارزه برای محیط زیست، برای نسل دانش اموز و دانشجو، مبارزه برای حق حیات است.
از طرف دیگر شرکتهای غولآسا که در بسیاری موارد، گردش مالی یکی از آنها، به تنهایی بزرگتر است از اقتصادِ بسیاری از کشورهای جهان، به دنبال سودِ امروزشان هستند، و دوست ندارند دغدغههای محیط زیستی مانع افزایش افسارگسیخته سودشان شود.
دولت آقای ترودو، مثل دیگر دولتهای کشورهای لیبرال در جهان امروز، در وضعیتی نیست که بتواند میان سودِ کورِ سرمایه و آیندهی نسل جوان، یکی را انتخاب کند، پس ناگزیر باید با این تضاد روزگار بگذراند، اولی را نمایندگی کند و این توهم را ایجاد کند که دومی برایش اهمیت دارد.
به هرحال بگذارید امیدوارم باشیم در جنگ میانِ آینده بشر و سودپرستی امروز، جوانانِ نگرانِ آینده پیروز شوند.
ارسال نظرات