یک هفته از اعتراضات به افزایش قیمت بنزین و سرکوب معترضان میگذرد. گرچه هنوز گزارش موثقی از آمار قربانیان در دست نیست اما میدانیم که چندین تا چندده نفر کشته و گروه بسیار بزرگتری مجروح شدهاند و دوباره زندانها از انسانهایی که به شرائطشان معترضاند انباشته شده است. احتمالا بیش از هزار نفر بازداشت شدهاند.
خرابیهای اقتصادی این روند احتمالا هرگز به دقت بررسی نخواهد شد اما محاسبان به هر رقمی برسند، آن رقم سرمایه یک کشور و یک ملت بوده است که هدر رفته و هرگز بازنمیگردد.
مسئولان طبق معمول چاره را در بگیر و ببند دیدهاند. راهی که بدون تردید دیر یا زود به انفجار دیگری میانجامد.
اگر سران سه قوه به جای اینکه تصمیمشان در اتاقی دربسته بگیرند و نتیجهاش را اعلام کنند، چه میشد این امر را به ارگانهای مربوطه میسپردند و آنها این موضوع را به بحث میگذاشتند و اگر حقیقی در آن وجود داشت خرد جمعی به آن میرسید و بعد بدون هیچ هزینهای این تصمیم به قول خودشان کارشناسی شده را اعلام میکردند؟
یعنی جامعه و سیستم حاکم یادمیگرفت که تصمیمات بزرگی که به طور مستقیم بر زندگی شهروندان اثر میگذارد با کمک شهروندان بگیرند. و صد البته این میان رسانهها به کار واقعی خود میپرداختند که همانا ایجاد بحث درباره مسائل مهم جامعه است.
اما نه سران سه قوه به این موضوع، یعنی مشارکت در تصمیماتِ سرنوشت همگانی، فکر کردهاند و نه نمایندگان مجلس، نه دیگر مقامات بالا و پایین و نه احتمالا بیشتر ما شهروندان.
صحبت از سری مگوی نیست؛ از روندی میگویم که در کشورهای کم و بیش آرام،به عنوان نمونه، اسکاندیناوی، مرکز و غرب اروپا درجریان است. هر تصمیم مهمی روزها و هفتهها و ماهها و در برخی موارد سالها میان مردم به بحث گذاشته می شود قبل از اینکه به مرحله اجرا برسد، با کمک رسانههای آزاد بخشهای مختلف جامعه در آن رابطه نظر میدهند، طرح اولیه صیقل میخورد و معمولا کم هزینهترین و سودبخش ترین شکل آن توسط دستگاه های مقننه و مجریه به تصمیم اجرایی تبدیل میشود و قوه قضاییه مراقبت میکند تا خاطیان پروسه اجرای آن تصمیم نتوانند روند سالم را مختل کنند.
اما در میهن ما سران سه قوه به شکل کاملا «قانونی» و «دموکراتیک» پشت درهای بسته تصمیم میگیرند چون خدایانِ مسلط بر سرنوشت ما. سپس قوه قضاییه مراقب است تا روزنامه نگار منتقد و گزارشگران ناراستی را از ارائه گزارش به جامعه متوقف کند و به این ترتیب صورت مساله چنان پاک/پنهان شود که تنها به شکل طغیان رودهای خروشان ناراضیان دوباره آشکار شود.
سهیم کردن مردم در تصمیمات مهم از فرهنگ حاکمان دور است اما ما شهروندان نیز نیاز داریم این را یادبگیریم. اما تا روزی که رویای قدرت و موفقیت فردی بر رویای عدالت و آزادی جمعی ارجحیت دارد این ماجرا ادامه خواهد داشت.: حاکمان با زور و اسحله در برابر ما و ما دربرابر آنها، و تکرار مکرر تاریخ…
در این شماره مصاحبهای با رامین جهانبگلو، فیلسوف متواری از مملکتمان را در هفته میخوانید که با محبت دکتر تاجدولتی، مدیر نشریه اینترنتی «پرشین میرور»، ممکن شده است. گفتوگویی بسیار جالب و با مناسبت.
ارسال نظرات