پیل اندر خانه‌ای تاریک بود…

پیل اندر خانه‌ای تاریک بود…

امیدوارم همه ما از سال 2019 تجربیاتی را با خود به سال جدید می‌بریم که تکیه به آنها سبب آرامش بیشتر در زندگی خودمان و اطرافیان‌ شود.

 

سال میلادی نو می‌شود. گرچه این نو شدن تا آن نو شدن نوروزی اختلاف بسیار است اما این نیز نماد پایان یک دوره و آغاز دوره‌ای جدید است که اتفاقا با یلدا، جشن پیروزی روز بر شب نیز، کمابیش همزمان است.

در این آخرین شماره سال 2019 «هفته» بحث باهمستان و باهمستان‌سازی را یک بار دیگر گشوده است، بحثی که از ما دور و به ما نزدیک است، به آن نیاز داریم اما دقیقا نمی‌دانیم چیست؛ می‌خواهیم آن را بسازیم اما نمی‌دانیم چگونه؛….

انگار همگی بازیگرانِ داستان فیل در اتاق تاریک مولانا شده‌ایم. همگی دنبال یک چیز هستیم اما تاریکی (ندانستن) سبب می‌شود هر کس از ظن خود به تکه‌ای از واقعیت دست یابد و آن را حقیقت نهایی بداند. تلاش هفته این است که با راه اندازی بحث‌های همچون گفت‌وگو با آقای بیژن احمدی که در چند شماره پیش داشتیم و یا با آقای ارسلان کهنمویی‌پور که در این شماره داریم، به سهم خود شمعی روشن و «اختلاف از گفتشان بیرون کنیم» و نهایتا به عنوان رسانه‌ی کامیونیتی، در مسیر باهمستان‌سازی تاثیر بگذاریم.

امیدوارم همه ما از سال 2019 تجربیاتی را با خود به سال جدید می‌بریم که تکیه به آنها سبب آرامش بیشتر در زندگی خودمان و اطرافیان‌ شود.

برای همه خوانندگان عزیز در جامعه افغان و ایرانی ورودی خوش و خرم و شاد به سال جدید 2020 آرزو و شعر زیر از مولانای بزرگ را به شما عزیزان هدیه می‌کنم. این آغاز داستانِ شیرینی از مثنوی است که امیدوارم خواندن ادامه‌اش عیدی شما به خودتان باشد.

پیل اندر خانهٔ تاریک بود

عرضه را آورده بودندش هنود

از برای دیدنش مردم بسی

اندر آن ظلمت همی‌شد هر کسی

دیدنش با چشم چون ممکن نبود

اندر آن تاریکیش کف می‌بسود

آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد

گفت همچون ناودانست این نهاد

آن یکی را دست بر گوشش رسید

آن برو چون بادبیزن شد پدید

آن یکی را کف چو بر پایش بسود

گفت شکل پیل دیدم چون عمود

آن یکی بر پشت او بنهاد دست

گفت خود این پیل چون تختی بدست

همچنین هر یک به جزوی که رسید

فهم آن می‌کرد هر جا می‌شنید

از نظرگه گفتشان شد مختلف

آن یکی دالش لقب داد این الف

در کف هر کس اگر شمعی بدی

اختلاف از گفتشان بیرون شدی…

ارسال نظرات