آقایان در نظام قضایی ایران شاکی هستند که چرا افکار عمومی در ایران و جهان حکم صادره برای نوید افکاری را نمیپذیرد. آنها مدعی هستند که این ماجرا چیزی جز یک قتل و قصاص آن نیست. و رسانههای دستپروده حکومت هم این ادعا را تکرار میکنند و با این کار نشان میدهند که چیزی جز ابزارِ صاحبان قدرت نیستند.
خدمت رسانههای مدافع قوه قضاییه! فرض را بر این بگذاریم که ادعای شما درست باشد اما حتی در این صورت هم اعدام نوید افکاری قابل پذیرش نخواهد بود. چرا؟
۱) یک حکم «عادلانه» پیششرطهایی دارد که تقریبا هیچ یک از آنها در مورد پرونده افکاریها رعایت نشده است. دراین باره حقوقدانهای بسیاری در داخل ایران و خارج از ایران ابراز نظر کردهاند.
۲) سایت میزان، خبرگزاری رسمی قوه قضاییه ایران در رابطه با مهمترین سندِ محکومیت نوید افکاری ادعاهایی مطرح کرده که به طور شفافی توسط آقا حسن یونسی، وکیل افکاری و همچنین مهدی محمودیان، عضو انجمن دفاع از حقوق زندانیان که پرونده را مطالعه کرده مردود اعلام شده است.
۳) حکم اعدام با عجله کامل صورت گرفته تا جاییکه نه تنها خانواده افکاری بلکه حتی مقتول نیز در هنگام اعدام حضور نداشتهاند. لازم به ذکر است که خانوادهها طبق قانون حق دارند حضور داشته باشند. این عجله سوالبرانگیز است.
۴) کل سیستم قضایی ایران چنان به فساد آغشته است که اصولا به احکام آن با تردید جدی نگریسته میشود. مورد قاضی منصوری که اخیر تحت شرائط مشکوکی در رومانی کشته شد یکی از نمونههای جدید آن است و مورد قاضی سعید مرتضوی نیز شاید معروفترین مورد این فساد باشد. اکبر طبری که همین هفته بعد از بیش از دو دهه خدمت در عالیترین مقامات قوه قضائیه به خاطر فساد گسترده محکوم شد نیز مورد دیگری برای این ادعا است. صدالبته این سه مورد مشتِ نمونه خروار هستند و گروه بزرگی از حقوقدانان در ایران نیز به این فساد اذعان و به آن اعتراض دارند.
این قصه سرِ دراز دارد و در دلائل عدم اعتماد به نظام قضایی ایران به طور عام و عدم پذیرش حکم نوید افکاری به طور خاص میتوان صفحهها و بلکه کتابها نوشت.
قتل برنامهریزی شده نوید افکاری بیتردید دردی بزرگ بر دل انسان مینشاند و همزمان از همین درد است که نوید آغاز دوران جدیدی به گوش میرسد. اعتراض شجاعانه حامد بهداد در روز بزرگداشت سینما به این قتل، و موج بزرگ اعتراضاتی که در داخل ایران به راه افتاده است نویدبخش طلوع سپیده است.
ارسال نظرات