بنده پیر مغانم که ز جهلم برهاند

بنده پیر مغانم که ز جهلم برهاند

در عصرِ پیشاکرونا یکی از رسم‌های خوب قدیمی دیدار از اقوام ارشد، سرزدن به خانه‌های سالمندان و دیدار با بخش فراموش شده جامعه بود. امروز شیوع کرونا این لذت را از دو طرف دیدارکننده و دیدارشونده گرفته است.

 

سردبیر |

امروز بسیاری از موسسات که هنوز با وجود پاندمی مشغول کار هستند وارد فاز تعطیلات می‌شوند. مدارس و دانشگاه‌ها چند روزی است که وارد این فاز شده‌اند. در عصرِ پیشاکرونا یکی از رسم‌های خوب قدیمی دیدار از اقوام ارشد، سرزدن به خانه‌های سالمندان و دیدار با بخش فراموش شده جامعه بود. امروز شیوع کرونا این لذت را از دو طرف دیدارکننده و دیدارشونده گرفته است.

عزیزان، بزرگان و فرزانگانِ مهربان، ما به دِین خود نسبت شما آگاه هستیم. می‌دانیم آنچه داریم از قِبَلِ زحمات ده‌ها ساله شماست: مادران و پدرانی که بودن و بزرگ شدن خود را مدیون‌تان هستیم، آموزگارانی که بذر دانش و طلب را در ما کاشتید، پدرومادربزرگ‌هایی که لوس‌مان کردید و مزه شیرین پناهگاه داشتن را به ما هدیه کردید، هنرمندان پیشکسوتی که با هنرتان، موسیقی و فیلم و نمایش و داستان و شعرتان همدم و محرم روزهای تنهایی و عاشقی و گم‌گشتگی ما شدید؛ دوست‌تان داریم.

ایام تعطیل را به خوانندگان هفته تبریک می‌گویم و شاه‌غزلی از حافظ را تقدیم می‌کنم به تمامی بزرگانی که در این روزهای کرونایی از دیدارشان محروم شده‌ام(ایم).

من و انکار شراب این چه حکایت باشد

غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد

تا به غایت ره میخانه نمی‌دانستم

ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد

زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز

تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد

زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است

عشق کاریست که موقوف هدایت باشد

من که شب‌ها ره تقوا زده‌ام با دف و چنگ

این زمان سر به ره آرم چه حکایت باشد

بنده پیر مغانم که ز جهلم برهاند

پیر ما هر چه کند عین عنایت باشد

دوش از این غصه نخفتم که رفیقی می‌گفت

حافظ ار مست بود جای شکایت باشد

ارسال نظرات