واکسن و ضدواکسن؛ امنیت یا آزادی

واکسن و ضدواکسن؛ امنیت یا آزادی

موافقین واکسیناسیون اجباری بر این باورند که برای کنترل پاندمی باید افراد را وادار به واکسیناسیون کرد تا این بیماری مانند سایر بیماری‌های همه‌گیر، ریشه‌کن‌شده و هرچه زودتر از جهان رخت بربندد. از دیگر سو، بسیاری از مردم در سراسر جهان در مخالفت با واکسیناسیون اجباری اعتراض کرده و معتقدند این اجبار، آزادی‌های فردی آنان را نقض می‌کند.

 

سردبیر|

همه‌گیری کرونا طی دو سال گذشته، حوزه‌های مختلفی از زندگی بشر قرن بیست‌و‌یکم را دست‌خوش تغییر کرد و او را دربرابر چالش‌هایی آشنا و ناآشنا قرار داد. یکی از این چالش‌ها واکسیناسیون همگانی و بحث تقابل آزادی فردی و امنیت اجتماعی است، جدالِ مستمرِ دوران مدرن میان حاکم و شهروند. واکسیناسیون و بویژه واکسیناسیون اجباری که مخالفین و موافقین بسیاری در سراسر جهان دارد گروهی از شهروندان را دربرابر تحکم دولت مبنی بر ضرورت واکسیناسیون عمومی قرار داده است.
دولت بر امنیت و بخشی از جامعه بر آزادی تاکید می‌کنند؟ به‌راستی نقطه توازن کجاست؟

دولت کبک در روز اول سپتامبر ۲۰۲۱ قانونی را تصویب و کارکنان حوزه سلامت، از پزشک و پرستار  تا کادر اداری را موظف کرد تا تاریخ ۱۵ نوامبر خود را واکسینه کنند و درغیراین صورت با خطر از دست دادن شغل خود مواجه شوند.

درحالی‌که دولت دلیل این تصمیم را «امنیت» جامعه عنوان می‌کند، مخالفان این قانون را با قانون یهودستیزِ آلمان نازی قابل مقایسه می‌دانند. این گروه تا آنجا پیش رفته که احتمال راه‌اندازی اردوگاه‌های اجباری برای واکسینه‌نشده‌ها را یک واقعیتِ نگران‌کننده می‌داند.

موافقین واکسیناسیون اجباری بر این باورند که برای کنترل پاندمی باید افراد را وادار به واکسیناسیون کرد تا این بیماری مانند سایر بیماری‌های همه‌گیر، ریشه‌کن‌شده و هرچه زودتر از جهان رخت بربندد. از دیگر سو، بسیاری از مردم در سراسر جهان در مخالفت با واکسیناسیون اجباری اعتراض کرده و معتقدند این اجبار، آزادی‌های فردی آنان را نقض می‌کند. علاوه بر این، مخالفان می‌گویند واکسیناسیون اجباری ممکن است لزوما به افزایش تعداد افراد واکسینه‌شده منجر نشود و افزایش موارد جعل گواهی واکسیناسیون را در پی داشته باشد.

علاوه بر کبک در برخی مناطق دیگر نیز، واکسیناسیون کرونا برای کارکنان دولت یا کادر درمان و نظامیان اجباری شده است. به عنوان نمونه، در ایالات متحده، در دو ایالت نیویورک و کالیفرنیا، واکسیناسیون کرونا برای کلیه‌ی کارکنان دولت اجباری شده است. در کانادا نیز واکسیناسیون کرونا برای ۳۰۰ هزار نفر از کارکنان دولت (کادر درمان و بهداشت، کارکنان پلیس و نهادهای نظامی) الزامی است و اعلام شده در صورت تعدی از تزریق واکسن، پرداخت حقوق به این افراد قطع خواهد شد.

به نظر می‌رسد مهم‌ترین مشکل اجرایی کردن این طرح، عدم امکان نظارت دقیق بر آن است. حفظ حریم خصوصی افراد و حفاظت از اطلاعات آنها از موضوعات مهمی است که این روزها بسیار در کانون توجهات افکار عمومی قرار دارد. اگر مبنای سیاست‌های اجرایی، گفته‌های افراد قرار داده شود، ممکن است صحت داده‌ها زیر سوال برود اما اگر از اطلاعات شخصی افراد در سازمان‌ها و نهادها استفاده شود، حریم خصوصی افراد زیر سوال خواهد رفت. اگر چه این دومی، در خصوص خطرات امنیتی، حتی بدون اطلاع افراد مورد بررسی نهادهای اطلاعاتی قرار می‌گیرد و هیچ فردی هم اجازه‌ی مخالفت با آن را ندارد.

در طول تاریخ، امنیت همواره دستاویزی برای دولت‌ها بوده است تا از طریق آن، بتوانند بر جامعه اعمال کنترل کنند. گاه این امنیت دستاویز دولت آمریکاست تا برای «مقابله با تروریسم» وزراتخانه‌ای با اختیارات عجیب و غریب به نام Department of Homeland Security راه بیاندازد و توسط آن برخی از مهمترین بندهای قانون اساسی این کشور را در عمل تعطیل کند. البته از تاثیراتِ خارجی این «امنیت» ادعایی بگذریم که در عراق، افغانستان، سوریه، لیبی و یمن و… صدهاهزار کودک و بزرگسال بی‌گناه را کشته و تلی از خاکستر برجای گذاشته است.  
در ایران خودمان نیز همین بهانه «امنیت» و اتهام ترسناکِ «مُخل امنیت کشور» است که بهانه‌ای برای سرکوب مخالفان عقیدتی و سیاسی و حتی روزنامه‌نگاران و وکلا شده است که انجام وظیفه‌ی حرفه‌ای‌شان توسط این یا آن قاضی «مخل امنیت» تشخیص داده شده و راهی زندان شده‌اند. هزاران هزارن جوان ایرانی طی دهه‌های اخیر به بهانه اختلال در امنیت کشور به جوخه اعدام سپرده شده و یا بردار آویخته شده‌اند.

حفظ توازن بین آزادی فردی و امنیت اجتماعی هنری است که سیاستمداران خوب آن را دارند و سیاستمداران ضعیف و ضعیف‌النفس آن را ندارند. سیاستمدارن ضعیف و ترسو معمولا به بهانه «امنیت» به راحتی به آزادی‌های فردی را حمله می‌کنند و آن را محدود می‌کنند. اما تاریخ نشان داده است که عدم توازن میان این‌دو همواره تبعات دردناک اجتماعی در پی داشته باشد.

گذشته از آثار و تبعات بهداشتی واکسیناسیون اجباری، سوال مهم اخلاقی اینجاست که مرز بین آزادی‌های فردی و تامین منفعت عمومی کجاست و آیا می‌توان آزادی تک‌تک افراد جامعه را برای نیل به یک هدف خاص از بین برد؟ این پرسش می‌تواند پاسخ‌های متعددی داشته باشد اما به طور قطع هر پاسخی ممکن است بخش‌هایی از واقعیت موجود را نادیده بگیرد. در این مجادله‌ی دشوار، شاید یافتن یک راهکار بینابینی برای این چالش، به اندازه‌ی درست کردن واکسن برای این بیماری نوظهور اهمیت داشته باشد.

ارسال نظرات