سردبیر|
تعهد و عشقاش به انسان، و به انسان ایرانی و شرقی بیمثال بود و او نیز همچون تمامی عاشقان در طول تاریخ جانش را پای عشق و تعهدش گذاشت. از فریدون فرخزاد میگویم که بیتردید یکی از معدود روشنفکران این دوران است و بسیار جلوتر از زمان خودش.
فریدون فرخزاد به طرز وحشیانهای به قتل رسید اما با تمام توحشی که در این جنایت بود تراژدی اصلی را باید جای دیگری جست. آنجا که فریادِ پردردِ انسانهایی همچون او، در زمان حیات به گوش «من» و «تو» نمیرسد و پس از مرگشان نیز آنها را به بوته فراموشی میسپاریم.
فریدون فرخزاد که با شعر و هنرش در برابر ظلم حاکم و جهل جامعه میایستاد، هرگز زندگی و لبخند را فراموش نکرد. یوهانس بوبروفسکی، شاعر شهیر آلمان درباره فریدون فرخزاد میگوید: «این شاعران ایرانی به ما نشان دادهاند که در دنیای مملو از وحشت جنگ، هنوز میتوان زیست.»((۱))
هوشنگ توزیع که خودش یکی از هنرمندان تأثیرگذار در صحنه تئاتر و نمایش ایران است و خونِ دل فراوان برای فرهنگ و هنر خورده است، اکنون دستبهکار شده تا بخشی از دِین جامعه به این انسان بزرگ را به جا بیاورد: «شاعر نقرهای» محصول تلاش هوشنگ توزیع و همکاران اوست که بهزودی در تورنتو و مونترال روی صحنه خواهد رفت.
«شاعر نقرهای» که به زندگی فریدون فرخزاد میپردازد یکی از معدود کارهایی است که درباره این انسان عاشق تولید شده است. هوشنگ توزیع در مصاحبهای که با همکار گرامی، آقای عارف محمدی دارد به «هفته» میگوید: «متن صددرصد بر اساس تحقیقات من بوده است و هیچچیز در این نمایش نیست که بر اساس واقعیت نباشد ولی نه بر اساس تمام اتفاقاتی که قدمبهقدم اتفاق افتاده باشد. اینکه او چهارشنبه به اینجا رفته است و یا در فلان تاریخ در سوئد کنسرت داشته و غیره را به آن شکل رعایت نکردم ولی بر اساس روح تنهای یک شاعر که در پوست خود نمیگنجید نمایش را نوشتم. تمام جملاتی که مادرش به فریدون میگوید دقیقاً همانهایی است که مادر من به من میگفت. خط داستان از تحقیقات زیادی است که انجام دادهام. تقریباً کمتر مستندی بوده که من ندیده باشم مگر شایعات. تمام اینها را در نظر گرفتم.»
راستی چرا جامعهی ما دردمندترین و درستکارترینها و هنرمندترینهایش را نادیده (یا تقریباً نادیده) میگیرد؟ و این نادیدهگرفتن چه تبعاتی دارد؟ ندیدن و نشنیدنِ این گروه نهچندان بزرگ نه فقط جفا به بهترینهای جامعه، بلکه جفا به خود ما است، به تکتکمان و به همهمان، به جامعهمان. آنها میآیند، زندگی خود را نثار میکنند و با دستان بستهی خود علفهایِ هرزِ دشتِ بیفرهنگیِ ما ((۲)) را از خاک بیرون میکشند، و گل میکارند، و بسیاری از اوقات با قلبهای شکسته و خونچکان بدرود حیات میگویند. نتیجه اینکه هنوز و همچنان نیز پس از اینهمه سال و این همه شعار و این همه جنایت، متحجرترینها و عقبافتادهترینها که بوی جهلشان عالم را برداشته است معیارهای اخلاق را در جامعه تعریف میکنند. چه شهامت پذیرش داشته باشیم و چه نداشته باشیم و نپذیریم، واقعیت تلخ این است که در سرزمین ما همچنان دینفروشانِ ازگوربرخاستهی سدههایِ جهل «هادی» و «مرجع» جامعه هستند. برای این تراژدی ما، «من» و «تو» مسئولیم.
به سهم خودم از هوشنگ توزیع و گروه همکاران او در نمایش «شاعر نقرهای» سپاسگزارم که این اثر را تولید کرده و با زحمت بسیار آن را به تورنتو و مونترال هم آوردهاند.
تا روز ۲۹ آوریل در مونترال و روز ۳۰ آوریل در تورنتو چشمانتظار دیداری دوباره با زندهیاد فریدون فرخزاد در «شاعر نقرهای» هستیم.
توضیحات
* بخشی از تیتر برگرفته از متن سخنان هوشنگ توزیع در گفت وگو با هفته است
۱. برگرفته از مدخل «فریدون فرخزاد» در دانشنامه ویکیپدیا
۲. برگرفته از شعر «یار دبستانی»
ارسال نظرات